آریا جوان

آخرين مطالب

باکس آفیس: محاسبه سود و زیان خالص بلاک‌باسترهای سال 2018 فناوری

  بزرگنمايي:

آریا جوان - چیزی که فیلم‌ها در گیشه می‌فروشند یک چیز است و چیزی که بعد از احتساب تمام درآمدها و هزینه‌های جانبی‌شان به سود یا ضرر خالص‌شان منجر می‌شود چیزی دیگر. در این مقاله، درآمد واقعی بلاک‌باسترهای 2018 را بررسی می‌کنیم. همراه زومجی باشید.

مقالات مرتبط
موفق‌ترین فیلم های سال 2018 در باکس آفیس 16 شکست بزرگ باکس آفیس سال 2018
بارها در کامنت‌ها ازم خواسته‌ بودید تا مقاله‌ای درباره‌ی محاسبه‌ی دقیقِ فروش فیلم‌ها با درنظرگرفتن تمام هزینه‌ها و درآمدهای جانبی آنها کار کنیم. ولی برای این کار نیاز به کارشناسانی است که توانایی دسترسی به هزینه‌ها و درآمدهای یک فیلم یا تخمین زدن آن‌ها را داشته باشند. خوشبختانه چه برای من و چه برای شما، وبسایت ددلاین مثل سنتِ چند سال اخیرش، به‌تازگی این کار را برای بلاک‌باسترهای 2018 انجام داده است؛ آن‌ها نه‌تنها 10 بلاک‌باستر سودآورتر برتر 2018 را انتخاب کرده‌اند، بلکه 5 فیلم کم‌خرج سودآور سال گذشته و 5 فیلم زیان‌آور برتر 2018 را نیز فهرست کرده‌اند. نتیجه این است که «اونجرز: جنگ اینفینیتی» (Avengers: Infinity War)، محصول دیزنی و مارول در حالی با کسب 500 میلیون دلار سود خالص از یک میلیارد و 270 میلیون دلار فروش جهانی در صدر جدول سودآورترین فیلم‌های 2018 قرار گرفته است که احتمالا سال بعد همین موقع باید انتظار صدرنشینی «اونجرز: بازی پایانی» (Avengers: Endgame) را در فهرستِ مشابه‌ای داشته باشیم. بعد از انتخاب «جنگ ستارگان: آخرین جدای» (417/5 میلیون دلار سود خالص) به‌عنوان سودآورترین فیلم سال 2017، این دومین سال متوالی است که دیزنی سودآورترین فیلم سال را در اختیار دارد. با نگاهی به این فهرست همچنین متوجه می‌شویم که سال 2018، سال بزرگی برای فیلم‌های ابرقهرمانی بوده است؛ در حالی شش‌تا از 10 فیلم برتر جدول را فیلم‌های ابرقهرمانی تشکیل می‌دهند که در بین سودآورترین فیلم‌های 2017 چهار فیلم «واندر وومن»، «مرد عنکبوتی: بازگشت به خانه»، «ثور: رگناروک» و «نگهبانان کهکشان 2» دیده می‌شدند. شگفتی‌های فهرست سودآورترین‌های 2018 اما «بوهمین رپسدی»، «ستاره‌ای متولد می‌شود» و «گرینچ» بودند که با وجود بودجه‌ی زیر 100 میلیون دلاری‌شان، موفق شدند تا جای خودشان را در بین موفق‌ترین فیلم‌های سال پیدا کنند. اما قبل از مرور کردن فهرست 2018، بد نیست تا آمارِ سال گذشته را هم به یاد داشته باشید؛ سودآورترین فیلم‌های سال 2017 «جنگ ستارگان: آخرین جدای» (417 و نیم میلیون دلار سود خالص)، «دیو و دلبر» (414/7 میلیون دلار)، «من نفرت‌انگیز 3» (366/2 میلیون دلار)، «جومانجی: به جنگل خوش آمدید» (305/7 میلیون دلار)، «آن» (293/7 میلیون دلار)، «واندر وومن» (252/9 میلیون دلار)، «مرد عنکبوتی: بازگشت به خانه» (200/1 میلیون دلار)، «ثور: رگناروک» (174/2 میلیون دلار)، «نگهبانان کهکشان 2» (154/7 میلیون دلار) و «برو بیرون» (124/3 میلیون دلار) بودند. فیلم‌های کم‌خرج‌تری که در سال 2017 به سودهای بزرگی دست پیدا کردند عبارت‌اند از «آنابل: خلقت» (108/7 میلیون دلار سود خالص)، «گسست» (68/2 میلیون دلار)، «سفر دختران» (66/1 میلیون دلار)، «اعجوبه» (55/2 میلیون دلار) و «بیبی راننده» (51/5 میلیون دلار). اما تمشک طلایی بدترین عملکردهای سال 2017 به «شاه آرتور: افسانه‌ی شمشیر» (153/2 میلیون دلار)، «ماشین‌های هیولایی» (123/1 میلیون دلار)، «قول» (102/1 میلیون دلار)، «دیوار بزرگ» (74/5 میلیون دلار) و «طوفان جغرافیایی» (71/6 میلیون دلار) می‌رسد که رقم‌های داخل پرانتز نشان‌دهنده‌ی مقدار پولی است که هرکدام از این فیلم‌ها برای استودیوهایشان از دست داده‌اند. 10 فیلم سودآور سال 2018
10-ستاره‌ای متولد می‌شود
A Star is Born برادران وارنر
سومین بازسازی فیلم ویلیام ولمن، محصول سال 1937 شاید بعد از نمایش‌های موفقیت‌آمیزش در جشنواره‌های فیلم ونیز و تورنتو در جریان پاییزِ سال گذشته، دیگر در جریانِ فصلِ اسکار از نفس افتاده بود و قافیه را به دیگران باخت، اما این فیلم حتی قبل از اینکه جزو نامزدهای بهترین فیلم اسکار 2019 قرار بگیرد، به موفقیتِ هیولاواری برای برادران وارنر و قدم رو به جلویی برای بردلی کوپر به‌عنوان یک فیلمساز تبدیل شده بود. چند دهه می‌شد که این استودیو قصد داشت تا این داستانِ عاشقانه‌ی تراژیک را دوباره تعریف کند. ستاره‌هایی همچون ویل اسمیت، تام کروز، لئوناردو دی‌کاپریو و کریستین بیل، همه از کسانی بودند که اسمشان به‌عنوان بازیگرِ نقش جک، خواننده‌‌ی افسرده‌‌ای که بهترین روزهای هنرش به پایان رسیده بود و به خودتخریبی افتاده بود به زبان آورده می‌شد. در ابتدا کلینت ایستوود می‌خواست این بازسازی را کارگردانی کند و او در ذهنش بیانسه را برای نقشِ مقابل جک در نظر گرفته بود و به بردلی کوپر برای نقشِ جک فکر می‌کرد. زمانی‌که آن‌ها با هم دیدار کردند کوپر احساس می‌کرد که برای این نقش خیلی جوان است و این همان زمانی بود که کوپر مشغول آماده شدن برای پروژه‌ی جاه‌طلبانه‌ی دیگری در قالب نقشِ اصلی نمایش‌نامه‌ی «مرد فیلی» در برادووی بود. دیدار آن‌ها باعث شد تا ایستوود، کوپر را برای نقشِ اصلی «تک‌تیراندازِ آمریکایی» انتخاب کند. اما بالاخره یک روز بعد از اینکه کوپر با دیدنِ اجرای شجاعانه‌ی آنی لنکس، خواننده‌ی اسکاتلندی در حال اجرای ترانه‌ی کلاسیکِ «من طلسمت می‌کنم» در تلویزیون تحت‌تاثیر قرار می‌گیرد، نظرش را درباره‌ی «ستاره‌ای متولد می‌شود» عوض می‌کند. در زمانی‌که کوپر بالاخره برای پیوستن به این پروژه آماده بود، ایستوود سراغ پروژه‌های دیگری رفته بود و در نتیجه کوپر آن فیلم را برای خودش کرد. پروسه‌ای که شاملِ تلاش برای به دست آوردن صدای خوانندگی استودیویی، نوشتن و نواختنِ موسیقی و لابی کردن برای به دست آوردن لیدی گاگا به‌عنوان دخترِ نقشِ مقابلش که عاشقش می‌شود می‌شد. این پروسه چهار سال طول کشید که شامل متقاعد کردنِ برادران وارنر که لیدی گاگا به‌عنوان یک بازیگرِ مبتدی، توانایی بر آمدن از پسِ این نقش را دارد می‌شد. یک نمایش امتحانی باعث شد تا نظرِ تهیه‌کنندگانِ استودیو درباره‌‌ی انتخاب لیدی گاگا عوض شود و گاگا هم نقش‌آفرینی‌ای ارائه کرد که تهی از هرگونه غروری که شاید از چنین موزیسینِ ستاره‌ی غول‌آسایی انتظار می‌رود بود. کوپر با کمک کریس کریستوفرسون، خودش را به درونِ نقشش پرت کرد؛ کریستوفرسون بازیگر/خواننده‌ای است که در نسخه‌ی 1976 «ستاره‌ای متولد می‌شود» نقش جک را برعهده داشت و 10 دقیقه از کنسرتش در جریان جشنواره‌ی گلستنبری را به کوپر اختصاص داد تا روی استیج رفته و برخی از آهنگ‌های فیلم را بخواند و خودش را واقعا محک بزند. کوپر بدون اطلاع قبلی روی استیج رفت و در مصاحبه‌هایش گفته است که اگر مردم از صدایش خوششان نمی‌آید و او را هو می‌کردند، الان با فیلم کاملا متفاوتی طرف می‌بودیم. برادران وارنر هم با تمرکز روی رابطه‌ی صمیمی بین ستارگانِ فیلم در کمپین تبلیغاتی‌اش، تماشای عشقِ بردلی کوپر و لیدی گاگا را به یکی از جذاب‌ترین چیزهایی که آن روزها می‌شد در سینما دید تبدیل کرد. برادران وارنر بودجه‌ی تولید این پروژه‌ی ستاره‌محور را با 35 میلیون دلار خیلی پایین نگه داشت. خرج و مخارجِ مربوط‌به تبلیغاتِ جهانی فیلم 110 میلیون دلار شد که شامل نمایش‌های فیلم در جشنواره‌های ونیز و تورنتو و کمپینِ اسکاری‌اش بود که درنهایت به هشت نامزدی اسکار منجر شد که شامل بهترین فیلم و بهترین ترانه‌ی اورجینال برای ترکِ «کم‌عمق» که با همکاری گاگا ساخته شده بود می‌شد. «ستاره‌ای متولد می‌شود» اکرانش را در اولین آخرهفته‌ی اکتبر 2018 به‌عنوان فیلمی بزرگسالانه که در تضاد با بلاک‌باستر ابرقهرمانی کودک‌پسندانه‌ی «ونوم» (Venom)، محصول سونی قرار می‌گیرد آغاز کرد و با کسب 42 میلیون و 900 هزار دلار، پشت سرِ افتتاحیه‌ی 80 میلیون و 200 هزار دلاری اسپین‌آفِ «مرد عنکبوتی»، در جایگاه دوم جدول قرار گرفت. «ستاره‌ای متولد می‌شود» تا پایان دوره‌ی اکرانش، در گیشه‌ی خانگی از «ونوم» جلو زد و با کسب 215 میلیون و 100 هزار دلار، فیلمِ تام هاردی را با 213 و نیم میلیون دلار فروشِ خانگی به‌طرز غافلگیرکننده‌ای شکست داد. چیزی که در محاسبه‌ی سود خالصِ این فیلم در نظر گرفته نشده است ساندترکِ غوغاگرش بود که با بیش از 2 میلیارد استریم در سراسر دنیا، به یکی از نیروهای تأثیرگذار در افزایشِ فروشِ فیلم و روی بورس نگه داشتن آن تبدیل شد. «ستاره‌ای متولد می‌شود» در حالی با 299 میلیون دلار مجموع تمام خرج و مخارجش، به 178 میلیون و 100 هزار دلار سودِ خالص برای سازندگانش دست پیدا کرد که هیچ‌وقت در چین روی پرده نرفت که یکی از فاکتورهای استاندارد سودآورترین بلاک‌باسترهای این فهرست است.

گیشه‌ی آمریکای شمالی215/1 میلیون دلار
گیشه‌ی خارجی218/3 میلیون دلار
گیشه‌ی چین--
گیشه‌ی جهانی 433/4 میلیون دلار
حق استودیو از فروش بلیت در سینماهای دنیا198 میلیون دلار
درآمد پخش در شبکه‌ی خانگی69/1 میلیون دلار
درآمد پخش تلوزیونی140 میلیون دلار
پیش‌فروش‌های خارجی--
مجموع درآمدها: 407/1 میلیون دلار
هزینه‌ی تولید36 میلیون دلار
هزینه‌ی چاپ و تبلیغات جهانی110 میلیون دلار
هزینه‌ی ویدیو--
هزینه‌ی مشارکت‌ها35 میلیون دلار
دستمزد بازیگران و سازندگان19 میلیون دلار
بهره--
سود پخش‌کننده6 میلیون دلار
کل هزینه‌ها 229 میلیون دلار
سود خالص استودیو 178/1 میلیون دلار

9-گرینچ
Grinch ایلومینیشن / یونیورسال
کریس ملداندری بعد از اینکه پُستش به‌عنوان رئیس بخشِ انیمیشن فاکس قرن بیستم و استودیوی انیمیشن‌سازی بلواسکای را در سال 2007 ترک کرد، تهیه‌کنندگی اجرایی انیمیشن‌هایی مثل «عصر یخبندان»، «عصر یخبندان: ذوب شدن»، «ربات‌ها» و «هورتون صدایی می‌شنود» را برعهده داشت. او بعد از ترک کردن فاکس، استودیوی انیمیشن‌سازی ایلومینیشن، خالقِ مینیون‌ها را تأسیس کرد. اگرچه کریس ملداندری چند وقت پیش گفته بود که ساختِ انیمیشن‌های اورجینال، اولویتِ ایلومینیشن است، اما این دستور شاملِ اقتباس از روی داستان‌های دکتر سوس نمی‌شود. پس آن‌ها بعد از «هورتون صدایی می‌شنود» و «لوراکس» که هر دو به‌عنوانِ اقتباس‌های داستان‌های دکتر سوس در فاکس ساخته شده بودند، سراغ معروف‌ترینشان «گرینچ» رفتند. اقتباسِ ایلومینیشن برخلاف نسخه‌ی لایو اکشنِ ران هاوارد (پُرفروش‌ترین فیلم سال 2000 با 260 میلیون دلار درآمد که آن هم محصول یونیورسال بود) که روی نقدِ تجاری شدنِ کریسمس تمرکز کرده بود، به ریشه‌های داستانِ اورجینالِ گرینچ بازگشت که به برخوردِ منفی‌گرایی گرینچ و معصومیتِ کاراکترِ سیدنی لو می‌پردازد. لحنِ فیلم با وجود بندیکت کامبربچ به‌عنوان صداپیشه‌ی مرد سبزِ اخمو و عصبانی داستان، به‌جای نقش‌آفرینی دیوانه‌وارِ جیم کری در فیلم ران هاوارد، بیشتر به فیلم تلویزیونی «چگونه گرینچ کریسمس را دزدید»، محصول 1966 نزدیک بود. «گرینچ» همواره مجموعه‌ی پولسازی برای یونیورسال بوده است و ایلومینیشن با ارائه‌ی نسخه‌ی «مینیون‌»گونه‌ی خودشان از این کاراکتر و دنیایش، دوباره طرفدارانِ محصولاتِ این استودیو را به آن جذب کردند. «گرینچ» در نهم نوامبر 2018، جلوتر از امثال «جانوران شگفت‌انگیز: جنایات گریندل‌والد» (Fantastic Beasts: The Crimes of Grindelwald) و «رالف اینترنت را خراب می‌کند» (Ralph Breaks the Internet) روی پرده رفت و به 78 میلیون و 200 هزار دلار افتتاحیه در جریانِ آخرهفته‌ی چهارروزه‌ی مصادفِ با روز تعطیلی «کهنه‌سربازان جنگ» در آمریکا دست پیدا کرد؛ رقمی که آن را به بزرگ‌ترین افتتاحیه در بین تمام فیلم‌های کریسمسی تاریخ تبدیل می‌کند. این فیلم بلافاصله در کشورهای خارجی هم اکران شد و به 240 میلیون و 600 هزار دلار دست پیدا کرد تا به اضافه‌ی 270 میلیون و 600 هزار دلاری که در آمریکای شمالی به دست آورده بود، به مجموعِ جهانی 511 میلیون و 300 هزار دلار برسد. «گرینچ» با درآمد خانگی‌اش، رقبای انیمیشنی‌اش «رالف اینترنت را خراب می‌کند» (200 میلیون و 900 هزار دلار) و «مرد عنکبوتی: به درون دنیای عنکبوتی» (189 میلیون و 800 هزار دلار) را شکست داد. فروشِ 511 میلیون و 300 هزار دلاری این فیلم در دنیا هم به فراتر از درآمدِ جهانی 345 میلیون دلاری فیلمِ ران هاوارد رفت. «گرینچ» برخلاف دیگر فیلم‌های انیمیشنی و خانواده‌پسند سال گذشته، در کنار «شگفت‌انگیزان 2»، یکی از تنها دو انیمیشنِ خانواده‌پسند 2018 است که به جمعِ 10 فیلم سودآورِ برتر 2018 راه پیدا کرده است. سود خالصِ 184 میلیون و 600 هزار دلاری «گرینچ» اما کمتر از سود خالصِ دیگر فیلم‌های سودآورِ ایلومینیشن، «آواز بخوان» (194 میلیون و 200 هزار دلار)، «من نفرت‌انگیز 3» (366/2 میلیون دلار)، «زندگی مخفی حیوانات خانگی» (374/6 میلیون دلار) و حتی «مینیون‌ها» (502/3 میلیون دلار) است. سود‌های خالصی که اینجا فهرست شده شاملِ درآمدهای این فیلم‌ها از فروشِ محصولاتِ جانبی از جمله عروسک و اکشن‌فیگور نمی‌شود. سودِ خالصِ کمترِ «گرینچ» در مقایسه با دیگر فیلم‌های ایلومینیشن به خاطر این است که برندِ دکتر سوس، نام ناشناخته‌ای در خارج از بازارهای غیرانگلیسی‌زبان است. به همین دلیل است که درآمدِ خارجی «گرینچ» (240 میلیون و 600 هزار دلار)، پایین‌تر از درآمد خارجی «مینیون‌ها» (823/3 میلیون دلار)، «من نفرت‌انگیز 3» (770 میلیون دلار)، «زندگی مخفی حیوانات خانگی» (507 میلیون دلار) و «آواز بخوان» (363/7 میلیون دلار) قرار می‌گیرد. با این وجود، ایلومیشین و یونیورسال «گرینچ» را با مجموعِ بودجه و تبلیغاتِ 196 میلیون دلار ساختند و اکران کردند که 12 درصد کمتر از میانگینِ بودجه‌ی ساخت و خرج و مخارجِ تبلیغاتِ چهار فیلم دیگر ایلومینیشن است. یونیورسال در حالی 121 میلیون دلار خرجِ تبلیغات «گرینچ» در سراسر دنیا کرد که از صدقه‌سری همکاری با 60 اسپانسر، 80 میلیون دلار اضافه به جیب زد. اسپانسرهای فیلمِ ران هاوارد، 50 میلیون دلار برای آن درآمدزایی کردند.
گیشه‌ی آمریکای شمالی270/6 میلیون دلار
گیشه‌ی خارجی236/7 میلیون دلار
گیشه‌ی چین3/9 میلیون دلار
گیشه‌ی جهانی 511/3 میلیون دلار
حق استودیو از فروش بلیت در سینماهای دنیا239 میلیون دلار
درآمد پخش در شبکه‌ی خانگی79/6 میلیون دلار
درآمد پخش تلوزیونی151 میلیون دلار
پیش‌فروش‌های خارجی--
مجموع درآمدها: 460/6 میلیون دلار
هزینه‌ی تولید75 میلیون دلار
هزینه‌ی چاپ و تبلیغات جهانی121 میلیون دلار
هزینه‌ی ویدیو--
هزینه‌ی مشارکت‌ها30 میلیون دلار
دستمزد بازیگران و سازندگان21 میلیون دلار
بهره--
سود پخش‌کننده12 میلیون دلار
کل هزینه‌ها 285 میلیون دلار
سود خالص استودیو 184/6 میلیون دلار

8-دنیای ژوراسیک: پادشاهی سقوط‌کرده
Jurassic World: Fallen Kingdom یونیورسال
از لحظه‌ای که «دنیای ژوراسیک» با کسب یک میلیارد و 670 میلیون دلار در دنیا (652 میلیون و 200 هزار دلار در گیشه‌ی خانگی)، به دومین فیلم پُرفروشِ سال 2015 شد، ساختِ دنباله‌اش ردخور نداشت. کالین تروورو، کارگردانِ «دنیای ژوراسیک»، نویسندگی و تهیه‌کنندگی «پادشاهی سقوط کرده» را انجام داد، اما از آنجایی که روی ساختِ اپیزود نهم جنگ ستارگان تمرکز کرده بود، کارگردانی‌اش را قبول نکرد؛ هرچند درنهایت او به‌عنوان کارگردان «اپیزود نهم» باقی نماند و جی. جی. آبرامز جایگزینش شد. از همین رو با متوقف شدنِ پروژه‌ی دنباله‌ی «جنگ جهانی زی» (World War Z) که جی. اِی. بایونای اسپانیایی قصد ساختش را داشت، این کارگردان وظیفه‌ی بازگرداندنِ کریس پرت و برایس دالاس هاوارد به دنیای خزندگانِ مقابل‌تاریخی را برعهده گرفت. بایونا موفق شد در عین حفظ کردنِ درجه سنی زیر 13 سالِ فیلم، دایناسورها را ترسناک‌تر کرده و آن‌ها را از جزیره به داخل یک عمارت منتقل کرده و حس و حالِ کلاستروفوبیکِ فیلم را افزایش بدهد. همچنین یونیورسال با جلو انداختنِ اکران فیلم در کشورهای خارجی، سعی کرد تا جلوی ضربه خوردنِ فروش فیلم با آغاز جام جهانی فوتبال را بگیرد. نتیجه شاید در مقایسه با فیلم اول، خبر از افت فروشِ قابل‌توجه‌ای می‌داد، ولی کماکان در مقایسه با استانداردهای نُرمال گیشه، فوق‌العاده بود. «پادشاهی سقوط کرده» قبل از اینکه در آمریکای شمالی روی پرده برود، 420 میلیون دلار فروخته بود که آن را در مسیر رسیدن به 891 میلیون و 700 هزار دلار فروشِ خارجی قرار داد که حدود یک سومش متعلق به بازار چین است. فیلم در آمریکای شمالی با کسب 148 میلیون دلار به‌عنوان افتتاحیه، پشت سر افتتاحیه‌ی «دنیای ژوراسیک» (208 میلیون و 800 هزار دلار)، در جایگاه دوم بهترین افتتاحیه‌های تاریخِ یونیورسال قرار گرفت. «پادشاهی سقوط کرده» با کسب 417 میلیون و 700 هزار دلار در گیشه‌ی خانگی، پشتِ سر قسمتِ قبلی‌اش به پُرفروش‌ترین فیلم این استودیو تبدیل شد و پایین‌تر از «دنیای ژوراسیک» (یک میلیارد و 670 میلیون دلار) و «خشن 7» (یک میلیارد و 500 میلیون دلار)، با یک میلیارد و 300 میلیون دلار در جایگاه سوم پُرفروش‌ترین فیلم‌های یونیورسال در گیشه‌ی جهانی جای گرفت. «پادشاهی سقوط کرده» به 235 میلیون و 400 هزار دلار سود خالص دست پیدا کرد که با اختلاف بسیار زیادی کمتر از سود خالصِ 470 میلیون دلاری قسمتِ اولِ «دنیای ژوراسیک» است. یکی از خرج‌های قابل‌توجه‌ی «پادشاهی سقوط کرده»، 200 میلیون دلاری است که مربوط‌به «هزینه‌ی مشارکت‌ها» می‌شود؛ مشارکت‌ها شامل پولی می‌شود که از فروشِ فیلم به تیم سازنده می‌رسد که در اینجا در صدرشان استیون اسپیلبرگ، به‌عنوان تهیه‌کننده‌ی اجرایی «پادشاهی سقوط کرده» و کارگردانِ «پارک ژوراسیک» قرار دارد. خرج و مخارجِ تبلیغاتِ جهانی این فیلم 145 میلیون دلار بوده است که پایین‌تر از 160 میلیون دلاری که خرجِ تبلیغاتِ فیلم قبلی شده بود قرار می‌گیرد. همچنین «پادشاهی سقوط کرده» 185 میلیون دلار هم از اسپانسرهایش به دست آورده است که بیش از دو برابرِ فیلم قبلی است.
گیشه‌ی آمریکای شمالی417/7 میلیون دلار
گیشه‌ی خارجی630/5 میلیون دلار
گیشه‌ی چین261/2 میلیون دلار
گیشه‌ی جهانی یک میلیارد و 309 میلیون دلار
حق استودیو از فروش بلیت در سینماهای دنیا541 میلیون دلار
درآمد پخش در شبکه‌ی خانگی129/8 میلیون دلار
درآمد پخش تلوزیونی164 میلیون دلار
پیش‌فروش‌های خارجی--
مجموع درآمدها: 834/8 میلیون دلار
هزینه‌ی تولید170 میلیون دلار
هزینه‌ی چاپ و تبلیغات جهانی145 میلیون دلار
هزینه‌ی ویدیو45 میلیون دلار
هزینه‌ی مشارکت‌ها200 میلیون دلار
دستمزد بازیگران و سازندگان25 میلیون دلار
بهره--
سود پخش‌کننده27 میلیون دلار
کل هزینه‌ها 612 میلیون دلار
سود خالص استودیو 222/8 میلیون دلار

7-ددپول 2
Deadpool 2 فاکس
وقتی اولین فیلم «ددپول» با بازی رایان رینولدز در سال 2016 اکران شد، این فیلم به چیزی فراتر از یک موفقیتِ فرانچایزسازِ معمولی دست پیدا کرد. این فیلم ابرقهرمانی بزرگسالانه که در جایگاه منحصربه‌فردی در مقایسه با اکثرِ محصولاتِ کودک‌پسندانه‌ی هالیوود قرار می‌گرفت، با کسب 783 میلیون و 100 هزار دلار، به پُرفروش‌ترین فیلم بزرگسالانه‌ در تاریخِ گیشه‌ی جهانی تبدیل شد و به سرمشقِ تازه‌ای برای استودیوهای تنبل برای تقلید کردن از آن تبدیل شد که جدیدترین نتیجه‌اش ریبوتِ افتضاحِ «هل‌بوی» (Hellboy) از آب در آمده است. حتی با در نظر نگرفتنِ جدایی تیم میلر، کارگردان فیلم اول از پروژه‌ی دنباله‌ی «ددپول» بر سر اختلافاتِ هنری و جایگزین شدنش با دیوید لیچ، یکی از کارگردانانِ «جان ویک»، باز موفقیتِ «ددپول» همچون یک اتفاقِ تکرارناشدنی به نظر می‌رسید. اما «ددپول 2» با کسب 785 میلیون دلار، درآمدِ قسمت اول را هم پشت سر گذاشت؛ البته به‌لطفِ اکران نسخه‌ی کودک‌پسندانه‌اش در جریان کریسمس که به 50 میلیون دلار فروش جهانی دست پیدا کرد. سال 2018، سال بسیارِ بزرگی برای ابرقهرمانان بود و «ددپول 2» اولین فیلم از شش فیلمِ حاضر در فهرست سودآورترین فیلم‌های 2018 است. فعلا معلوم نیست که آیا دیزنی و مارول با تصاحبِ «ددپول» بعدی و اسپین‌آفش «ایکس-فورس»، از مقدار محتوای بزرگسالانه‌شان می‌کاهند یا نه، ولی باید سرانِ فاکس را تحسین کرد که نشان دادند در حوزه‌ی فیلم‌های ابرقهرمانی مخصوصِ بزرگسالان هم اسکناس‌های دست‌نخورده‌ی خوبی خوابیده است. فاکس به جز «ددپول»، سینمای ابرقهرمانی را هم با «لوگان»، به‌عنوانِ داستانِ سرانجام وولورینِ هیو جکمن پیشرفت داد که به 619 میلیون دلار فروشِ جهانی دست پیدا کرد. «ددپول 2» به‌عنوان دومین فیلم مهم تابستان 2018 بعد از «اونجرز: جنگ اینفینیتی»، اکرانش را در سه روز اول نمایشش (جمعه تا یکشنبه) با کسب 125 میلیون دلار شروع کرد. رقمی که نه‌تنها این فیلم را یک پله بالاتر از فیلم ترسناک «آن» (It) با 123 میلیون دلار افتتاحیه و یک پله پایین‌تر از قسمت اول «ددپول» با 132 میلیون دلار افتتاحیه در جایگاه دوم بهترین افتتاحیه‌های فیلم‌های بزرگسالانه قرار داد، بلکه دومین افتتاحیه‌ی برتر تاریخ شرکت فاکس قرن بیستم هم به شمار می‌رود و البته پشت سر «مرد عنکبوتی 3» (151 میلیون دلار)، در جایگاه دوم بهترین افتتاحیه در بین اقتباس‌های کامیک‌های مارول که جزیی از دنیای سینمایی مارول نیستند هم قرار می‌گیرد در زمانی‌که اکثر کمدی‌های بزرگسالانه برای یافتنِ مخاطب در حال تقلا کردن هستند، «ددپول» تنها کمدی‌ای بود که با مخفی شدنِ پشتِ ماسکِ یک ابرقهرمان، توانست موفق شود. «ددپول 2» هم با تکرارِ کمپینِ تبلیغاتی کله‌خراب و آنارشیستی قسمت اول و اضافه کردنِ کاراکترهای محبوب بیشتری از کامیک‌های «ددپول» مثل کیبل (جاش برولین) و دامینو (ززی بیتز)، ارزشِ تمایشایش را بالاتر بُرد. سودِ خالص «ددپول 2»، 235 میلیون و 400 هزار دلار است که کمتر از سودِ خالصِ 322 میلیون و 200 هزار دلاری قسمت اول است. دلیلِ اصلی‌اش به خاطر بودجه‌ی بالاترِ «ددپول 2» است. «ددپول 2» در حالی با 110 میلیون دلار بودجه‌ی تولید ساخته شده بود که بودجه‌ی قسمتِ اول 58 میلیون دلار بود و فاکس در حالی 135 میلیون دلار خرجِ تبلیغاتِ جهانی‌ «ددپول 2» کرد که خرج و مخارجِ تبلیغاتِ قسمت اول 120 میلیون دلار برآورد شده بود. «هزینه‌ی مشارکت‌ها» نیز با 60 میلیون دلار، 5 میلیون دلار کمتر از قسمت اول است. همچنین درآمدهای «ددپول 2» از پخش تلویزیونی که شامل انواع سرویس‌های تماشای پولی و اجاره‌ی فیلم و دار و دسته‌ی نت‌فلیکس می‌شود، 163 میلیون دلار بوده است که فقط یک میلیون دلار کمتر از «دنیای ژوراسیک: پادشاهی سقوط کرده» است. در مقایسه درآمد پخشِ تلویزیونی قسمت اول «ددپول» 159 میلیون و 300 هزار دلار بود که این افزایشِ درآمد باتوجه‌به شهرت و درخواست بالای آن بعد از موفقیت قسمت اول قابل‌درک است.
گیشه‌ی آمریکای شمالی324/5 میلیون دلار
گیشه‌ی خارجی418/7 میلیون دلار
گیشه‌ی چین41/6 میلیون دلار
گیشه‌ی جهانی 785 میلیون دلار
حق استودیو از فروش بلیت در سینماهای دنیا352 میلیون دلار
درآمد پخش در شبکه‌ی خانگی102/4 میلیون دلار
درآمد پخش تلوزیونی163 میلیون دلار
پیش‌فروش‌های خارجی--
مجموع درآمدها: 617/4 میلیون دلار
هزینه‌ی تولید110 میلیون دلار
هزینه‌ی چاپ و تبلیغات جهانی135 میلیون دلار
هزینه‌ی ویدیو35 میلیون دلار
هزینه‌ی مشارکت‌ها80 میلیون دلار
دستمزد بازیگران و سازندگان24 میلیون دلار
بهره--
سود پخش‌کننده18 میلیون دلار
کل هزینه‌ها 382 میلیون دلار
سود خالص استودیو 235/4 میلیون دلار

6-ونوم
Venom سونی
اگرچه ونوم قبلا به‌عنوان یکی از سه آنتاگونیستِ پیتر پارکر در «مرد عنکبوتی 3» (2007) حضور پیدا کرده بود، اما ساخت یک فیلم مستقل با محوریت او عجیب به نظر می‌رسید. با اینکه ونوم قرار بود حضور پُررنگ‌تری در دنیای سینمایی «مرد عنکبوتی شگفت‌انگیز» به کارگردانی مارک وب داشته باشد، اما همه از سرنوشتِ فاجعه‌بار تلاش سونی برای تکرار «اونجرز» خبر داریم. درنهایت وظیفه‌ی این کار به روبن فلیشر و تام هاردی سپرده شد. «ونوم» در حالی در جایگاه ششم فهرستِ سودآورترین فیلم‌های 2018 قرار دارد که شاید باید در جایگاه اول غافلگیرکننده‌ترین موفقیت‌های 2018 قرار بگیرد. تمام اتفاقاتِ پیرامون ساخت و اکرانِ این فیلم خبر از فیلمی می‌داد که می‌شد سقوط بلافاصله‌اش و برخوردش با دماغ به سطح آسفالت را مثل روز دید. نه‌تنها استودیو با خودش سر اینکه آیا باید فیلمش بزرگسالانه باشد یا کودک‌پسندانه درگیر بود، بلکه تصمیم نهایی آن‌ها برای کودک‌پسندانه نگه داشتنِ فیلم، به خشم طرفداران که از «ونوم» انتظار چیزی مثل «ددپول» را داشتند منجر شد. نه‌تنها فیلم تا لحظه‌ی آخر مورد فیلم‌برداری‌‌ها و تدوین‌های دوباره قرار گرفته بود، بلکه اولین تریلر فیلم به‌دلیل عدم حضورِ خود ونوم در آن، با واکنش‌های منفی مواجه شد. نه‌تنها فیلم با امتیاز 29 روی راتن تومیتوز، با استقبالِ افتضاحی از سوی منتقدان مواجه شد، بلکه بعدش هم ابزار ناراحتی تام هاردی از حذف شدن بیش از 40 دقیقه از فیلم، جنجال‌ساز شد. اما درنهایت هیچکدام از اینها اهمیت نداشت. چون «ونوم» آسمان‌ها را در نوردید و با کسب 80/2 میلیون دلار به‌عنوان افتتاحیه و تبدیل شدن به بهترین افتتاحیه‌ی تاریخ ماه اکتبر، به سنگ‌بنای فولادی و محکمی برای دنیای سینمایی «مرد عنکبوتی» سونی تبدیل شد. متخصصان یکی از دلایلِ موفقیتِ «ونوم» را زمانِ اکرانش در اوایل اکتبر می‌دانستند؛ زمانی‌که قبلا با فیلم‌هایی مثل «جاذبه» (55/7 میلیون دلار افتتاحیه) و «مریخی» (54/3 میلیون دلار افتتاحیه) ثابت کرده بود که زمانِ حاصلخیری است. از قضا سونی از لحاظ تجاری تصمیم درستی برای عدم ساخت یک فیلم بزرگسالانه گرفته بود. مسئله این است که برخلاف چیزی که از ظاهرِ ونوم به نظر می‌رسد، این کاراکتر طرفدارانِ زیادی در بین کودکان دارد که اگر با درجه سنی بزرگسال ساخته می‌شد، آن را از دست می‌دادند. نکته‌ی بعدی این است که «ونوم» در محاصره‌ی فیلم‌های بزرگسالانه یا بزرگسال‌پسندی مثل «ستاره‌ای متولد شده است» (A Star Is Born)، «هالووین» (Halloween)، «نخستین انسان» (First Man) و «سال‌های بد در اِل رویال» (Bad Times at the El Royale) عرضه شد و همین باعث شد در موقعیتِ منحصربه‌فردی قرار بگیرد. «ونوم» درنهایت به 213 و نیم میلیون دلار فروش خانگی و 642 میلیون و 300 هزار دلار فروش خارجی دست پیدا کرد که فقط 275 میلیون و 930 هزار دلارش متعلق به بازار چین است؛ بازاری که «ونوم» در آن به ششمین فیلم وارداتی این کشور تبدیل شد. با این شروع سونی در حالی یک قدم بسیار بلند و مستحکم به سوی به حقیقت تبدیل کردنِ فیلم کراس‌اور «سینیستر سیکس» (Sinister Six)، به‌عنوانِ گردهمایی «اونجرز»‌گونه‌ی تبهکارانِ دنیای اسپایدرمن برداشت که در حال حاضر فیلم‌های بعدی آن‌ها «مرد عنکبوتی: دور از خانه» و سپس «موربیوس» (Morbius)، یکی از دشمنانِ خون‌آشامی پیتر پارکر هستند که دومی در سی و یکم ژوئیه 2020 با حضور جرد لتو در نقش اصلی اکران می‌شود. سود خالصِ «ونوم»، 246 میلیون و 900 هزار دلار است که 23 درصد بیشتر از سود خالصِ 200 میلیون و 100 هزار دلاری «مرد عنکبوتی: بازگشت به خانه» است؛ دلیل اصلی‌اش این است که مجموعِ بودجه‌ی تولید و تبلیغاتِ جهانی «ونوم» (227 میلیون دلار) خیلی کمتر از «مرد عنکبوتی: بازگشت به خانه» (332 میلیون دلار) است. یکی دیگر از نقاط برتری «ونوم» عملکردِ خارق‌العاده‌اش در چین بود (272/2 میلیون دلار)؛ رقمی که 42 درصد از فروشِ خارجی 641 و نیم میلیون دلاری‌اش را شامل می‌شود؛ رقمی که 134 درصد بهتر از فروشِ 116 میلیون و 300 هزار دلاری «بازگشت به خانه» در بازار چین است. «ونوم» همچنین خیلی از بازوی تبلیغاتی سونی در چین یعنی شرکت بزرگِ «تنسنت» به‌عنوان سرمایه‌گذار یک سوم از فیلم بهره برد؛ شراکتِ سونی و تنسنت به افتتاحیه‌ی 111 میلیون دلاری این فیلم در چین منجر شد که آن را به بهترین افتتاحیه‌ی سونی در این بازار تبدیل کرد.
گیشه‌ی آمریکای شمالی213/5 میلیون دلار
گیشه‌ی خارجی369/2 میلیون دلار
گیشه‌ی چین272/2 میلیون دلار
گیشه‌ی جهانی 855 میلیون دلار
حق استودیو از فروش بلیت در سینماهای دنیا328 میلیون دلار
درآمد پخش در شبکه‌ی خانگی82 میلیون دلار
درآمد پخش تلوزیونی154 میلیون دلار
پیش‌فروش‌های خارجی--
مجموع درآمدها: 564/9 میلیون دلار
هزینه‌ی تولید100 میلیون دلار
هزینه‌ی چاپ و تبلیغات جهانی127 میلیون دلار
هزینه‌ی ویدیو28 میلیون دلار
هزینه‌ی مشارکت‌ها25 میلیون دلار
دستمزد بازیگران و سازندگان22 میلیون دلار
بهره--
سود پخش‌کننده16 میلیون دلار
کل هزینه‌ها 318 میلیون دلار
سود خالص استودیو 246/9 میلیون دلار

5-آکوآمن
Aquaman برادران وارنر / دی‌سی
مجموعه‌ی ابرقهرمانی برادران وارنر منهای «واندر وومن»، با فیلم‌های الکی جدی و خود«دارک»‌پندارانه‌ و شلخته‌ی زک اسنایدر که به «جاستیس لیگ» منتهی شد، به مسخره‌ی خاص و عام تبدیل شده بود. «جاستیس لیگ» که قرار بود چندین سال دیرتر از مارول، موفقیتِ دیزنی با «اونجرز» را تکرار کند در حالی بتمن، سوپرمن، واندر وومن، فلش و آکوآمن را گرد هم آورده بود که با کسب 657 میلیون و 900 هزار دلار از سراسر دنیا، در مقایسه با بودجه‌اش، خیلی خیلی ضعیف‌تر از انتظارات ظاهر شد. برادران وارنر اما کار هوشمندانه‌ای با انتخاب جیمز وان برای دمیدنِ زندگی‌ای تازه به درونِ «آکوآمن» انجام داد و این فیلم را به تکمیلِ تولدِ دوباره‌‌ای که با «واندر وومن» (821/8 میلیون دلار) شروع شده بود، تبدیل کرد. «آکوآمن» از کریسمسی که فاقدِ «جنگ ستارگان» بود نهایت استفاده را کرد تا به رویداد سینمایی اصلی فصل تبدیل شود. «آکوآمن» در ابتدا در کشورهای خارجی روی پرده رفت و به سرعت 300 میلیون دلار کسب کرد که اکثرش متعلق به بازار چین بود؛ «آکوآمن» درنهایت به‌تنهایی 288 میلیون دلار در بازار چین فروخت که آن را با کنار زدن «ونوم» (272/2 میلیون دلار)، پشت سر «اونجرز: جنگ اینفینیتی» (Avengers: Infinity War) و دو فیلم آخر «سریع و خشن»، به چهارمینِ فیلم وارداتی پُرفروشِ چین و دومین فیلم برتر برادران وارنر در این کشور تبدیل کرد. «آکوآمن» با کسب 67 میلیون و 800 هزار دلار به عنوان افتتاحیه، باتوجه‌به زمان اکرانش در کریسمس به‌طرز قابل‌درکی شروعِ آرام‌تری در گیشه‌ی خانگی داشت، ولی در طولانی‌مدت با کسب 334 میلیون و 800 هزار دلار، سه برابر افتتاحیه‌اش فروخت و به مجموعِ جهانی یک میلیارد و 100 هزار دلار دست پیدا کرد؛ رقمی که آن را بالاتر از «شوالیه‌ی تاریکی برمی‌خیزد» (یک میلیارد و 8 میلیون دلار)، به پُرفروش‌ترین فیلم ابرقهرمانی دی‌سی و پشت سر «هری پاتر و یادگاران مرگبار 2» (یک میلیارد و 300 میلیون دلار)، به دومین فیلم پُرفروش‌ برادران وارنر تبدیل می‌کند. سودِ خالص «آکوآمن» 260 و نیم میلیون دلار برآورد شده است که فقط 3 درصد بهتر از سود خالص 252 میلیون و 900 هزار دلاری «واندر وومن» است. «آکوآمن» با 200 میلیون دلار بودجه، فیلم گران‌قیمت‌تری نسبت به «واندر وومن» با بودجه‌ی 149 میلیون دلاری‌اش بوده است که باتوجه‌به تمام جلوه‌های کامپیوتری زیرآبی فیلم عجیب نیست. اما خرج و مخارجِ تبلیغاتِ «آکوآمن» با 158 میلیون دلار، 10 میلیون دلار کمتر از بودجه‌ی تبلیغاتِ «واندر وومن» بوده است. 30 میلیون دلاری که خرجِ فیلم در زمینه‌ی «هزینه‌ی مشارکت‌ها» شده است، دو برابر هزینه‌ی مشارکت‌های «واندر وومن» است، اما این رقم خوبی در مقایسه با فیلمی یک میلیاردی که آغازگر یک مجموعه جدید بوده است حساب می‌شود. مجموعِ درآمدهای «آکوآمن» از پخش تلویزیونی و سرویس‌های اجاره‌دهنده و سرگرمی‌های خانگی 732 و نیم میلیون دلار است که بیشتر از درآمد 659/1 میلیون دلاری «واندر وومن» در این زمینه است. درنهایت «آکوآمن» در حالی جایگاه پنجم سودآورترین فیلم‌های 2018 را به دست آورده که «واندر وومن» در جایگاه ششم این فهرست در سال 2017 قرار داشت.
گیشه‌ی آمریکای شمالی334/8 میلیون دلار
گیشه‌ی خارجی513/7 میلیون دلار
گیشه‌ی چین298/3 میلیون دلار
گیشه‌ی جهانی یک میلیارد و 146 میلیون دلار
حق استودیو از فروش بلیت در سینماهای دنیا457 میلیون دلار
درآمد پخش در شبکه‌ی خانگی111/5 میلیون دلار
درآمد پخش تلوزیونی164 میلیون دلار
پیش‌فروش‌های خارجی--
مجموع درآمدها: 732/5 میلیون دلار
هزینه‌ی تولید200 میلیون دلار
هزینه‌ی چاپ و تبلیغات جهانی148 میلیون دلار
هزینه‌ی ویدیو38 میلیون دلار
هزینه‌ی مشارکت‌ها30 میلیون دلار
دستمزد بازیگران و سازندگان24 میلیون دلار
بهره--
سود پخش‌کننده32 میلیون دلار
کل هزینه‌ها 472 میلیون دلار
سود خالص استودیو 260/5 میلیون دلار

4-بوهمین رپسدی
Bohemian Rhapsody فاکس قرن بیستم / نیو ریجنسی
شاید خوش‌بین‌ترین تحلیلگران هم انتظار نداشتند تا فیلمی بدون ابرقهرمان و دایناسور و تام کروز به یکی از غول‌‌ترین غول‌های امسال تبدیل شود. «بوهمین رپسدی» با افتتاحیه‌‌ی فوق‌العاده‌اش نشان داد، نه نقدهای اکثرا ضد و نقیضِ رو به منفی‌اش اهمیت دارند و نه بحث و جدل‌هایی که سر عدم دقت فیلم در به تصویر کشیدن زندگی فِردی مرکوری و پایبند ماندن به تاریخ راه افتاده بود. نه اخراج شدنِ برایان سینگر به خاطر دیر حاضر شدن سر صحنه‌ی فیلم‌برداری و درگیری با بازیگران و جایگزین شدنش با دکستر فلچر به‌عنوان کارگردان اهمیت داشت و نه هر چیز دیگری. هیچ چیزی اهمیت نداشت. چون مردم واقعا دنبالِ یک فیلم زندگینامه‌ای پُرخرج و شلوغ‌پلوغ از فردی مرکوری بودند و کاری به حاشیه‌هایش نداشتند و «بوهمین رپسدی» هم این مأموریت را انجام داد. فیلم با کسب چیزی نزدیک به 900 میلیون دلار از سراسر دنیا و نامزدهای اسکار متعددش که به برنده شدن رامی مالک در شاخه‌ی بهترین بازیگر نقش اصلی مرد منجر شد، فراتر از رویایی‌ترین انتظاراتِ خیال‌باف‌ترین تحلیلگرانِ دنیا ظاهر شد. محصولِ فاکس قرن بیستم اکرانش را با کسب 50 میلیون دلار افتتاحیه‌ی خانگی و 141 میلیون دلار افتتاحیه‌ی جهانی شروع کرد که فقط 10 میلیون و 200 هزار دلارش متعلق به سینماهای آیمکس بود؛ این رقم، افتتاحیه‌ی هیولاگونه‌ای برای چنین فیلمی در دورانِ فرمانروایی نت‌فلیکس است. این افتتاحیه حتی با احتساب نرخ تورم، پشت سرِ افتتاحیه‌ی 60 میلیون دلاری «بچه‌ی ناف کامپتون» (Straight Outta Campton)، در جایگاه دوم بهترین افتتاحیه‌های خانگی فیلم‌های زندگینامه‌ای موزیکال قرار می‌گیرد. کارشناسان می‌گوید که از لحاظ آماری، فیلم‌هایی با بودجه‌های بالای 100 میلیون دلار، شانسِ بیشتری برای سودآوری برای استودیوها دارند، ولی «بوهمین رپسدی» حکم یک فیلم 52 میلیون دلاری را دارد که حالا خودش را با 350 میلیون و 800 هزار دلار سود خالص، جلوتر از امثال «آکوآمن»، «ونوم» و «ددپول 2»، در جایگاه چهارم سودآورترین فیلم‌های 2018 می‌بیند. «بوهمین رپسدی» با اینکه با نقدهای اکثرا منفی منتقدان مواجه شد، ولی حتی نقدهای منفی‌ هم از بازسازی صحنه‌های کنسرت‌های فردی مرکوری تعریف کرده بودند و همین موضوع کار خودش را کرد تا «بوهمین رپسدی» به 680 میلیون و 300 هزار دلار فروشِ خارجی دست پیدا کند که 75 درصدِ فروش جهانی 896 میلیون و 300 هزار دلاری‌اش را شامل می‌شود. در نتیجه فاکس قادر بود تا فیلم را به مدت سه ماه متداوم در حالتِ اکران گسترده نگه دارد و درنهایت به 216 میلیون دلار فروشِ خانگی دست پیدا کند که فقط 800 هزار دلار بیشتر از «ستاره‌ای متولد می‌شود» است.
گیشه‌ی آمریکای شمالی216 میلیون دلار
گیشه‌ی خارجی673/7 میلیون دلار
گیشه‌ی چین6/6 میلیون دلار
گیشه‌ی جهانی 896/3 میلیون دلار
حق استودیو از فروش بلیت در سینماهای دنیا375 میلیون دلار
درآمد پخش در شبکه‌ی خانگی108/8 میلیون دلار
درآمد پخش تلوزیونی149 میلیون دلار
پیش‌فروش‌های خارجی--
مجموع درآمدها: 632/8 میلیون دلار
هزینه‌ی تولید52 میلیون دلار
هزینه‌ی چاپ و تبلیغات جهانی121 میلیون دلار
هزینه‌ی ویدیو39 میلیون دلار
هزینه‌ی مشارکت‌ها40 میلیون دلار
دستمزد بازیگران و سازندگان22 میلیون دلار
بهره--
سود پخش‌کننده8 میلیون دلار
کل هزینه‌ها 282 میلیون دلار
سود خالص استودیو 350/8 میلیون دلار

3-شگفت‌انگیزان 2
Incredibles 2 دیزنی / پیکسار
با اینکه طرفداران باید 14 سال برای دنباله‌ی «شگفت‌انگیزان»، پُرطرفدارترین فیلمِ برنده‌ی اسکار پیکسار صبر می‌کردند، اما کارگردانش برد بِرد در همان زمانی‌که مشغول انجام تورهای مطبوعاتی فیلم اول بود می‌دانست که ایده‌ی قسمت دوم را می‌داند: نسخه‌ی برعکس خط داستانی فیلمِ اصلی. به‌جای اینکه باب پار، پدر خانواده بعد از بازنشستگی مأموریت پیدا کند تا دوباره به دنیای ابرقهرمان‌گری بازگردد، این بار کارهای قهرمانانه به هلن پار، مادرِ خانواده، سپرده شده بود. اینکه دنباله‌سازی برای یک فیلم موفقیت‌آمیز، 14 سال طول بکشد عجیب است، اما این دنباله نباید توسط هیچکس دیگری به جز برد برد ساخته می‌شد و سر او هم در این مدت با ساختنِ «راتاتویی» (Ratatouille) و کارگردانی «مأموریت غیرممکن: پروتکل شبح» شلوغ بود. این فاصله‌ی طولانی اما به ضرر عملکردِ «شگفت‌انگیزان 2» تمام نشد و دیزنی از همان روشی برای اکران «شگفت‌انگیزان 2» استفاده کرد که قبلا برای اکرانِ «در جستجوی دوری»، 13 سال بعد از «در جستجوی نمو» استفاده کرده بود و آن فیلم را به (486/2 میلیون دلار خانگی و یک میلیارد و 28 میلیون دلار جهانی رسانده بود. «شگفت‌انگیزان 2» چندتا از رکوردهای «در جستجوی دوری» مثل بزرگ‌ترین افتتاحیه برای یک فیلم انیمیشن (182/6 میلیون دلار) و پُرفروش‌ترین انیمیشن در گیشه‌ی خانگی (608/6 میلیون دلار) را شکست. سود خالص «شگفت‌انگیزان 2»، 447 میلیون و 400 هزار دلار است که 51 درصد بهتر از سود خالص 296 میلیون و 600 هزار دلاری «در جستجوی دوری» است. دیگر رکوردهای «شگفت‌انگیزان 2» شامل بزرگ‌ترین افتتاحیه‌ی جهانی برای یک انیمیشن (235 میلیون و 800 هزار دلار) و دومین انیمیشن پُرفروش‌ تاریخ (یک میلیارد و 240 میلیون دلار) پشت سر «فروزن» (یک میلیارد و 260 میلیون دلار) هستند. رازِ موفقیتِ «شگفت‌انگیزان 2» چه بود؟ این فیلم نه‌تنها مثل «در جستجوی دوری» حکم دنباله‌ی یک نوستالژی بین‌نسلی را داشت، بلکه مجهز به نقدهای بسیار مثبت، 14 سال انتظار طرفداران، برندی محبوب در قالب پیکسار و ترکیبی از دوتا از پرطرفدارترین زیرژانرهای هالیوود (ابرقهرمانی و انیمیشن) بود.
گیشه‌ی آمریکای شمالی608/5 میلیون دلار
گیشه‌ی خارجی582/7 میلیون دلار
گیشه‌ی چین51/4 میلیون دلار
گیشه‌ی جهانی یک میلیارد و 242 میلیون دلار
حق استودیو از فروش بلیت در سینماهای دنیا587 میلیون دلار
درآمد پخش در شبکه‌ی خانگی172/4 میلیون دلار
درآمد پخش تلوزیونی170 میلیون دلار
پیش‌فروش‌های خارجی--
مجموع درآمدها: 929/4 میلیون دلار
هزینه‌ی تولید200 میلیون دلار
هزینه‌ی چاپ و تبلیغات جهانی150 میلیون دلار
هزینه‌ی ویدیو57 میلیون دلار
هزینه‌ی مشارکت‌ها15 میلیون دلار
دستمزد بازیگران و سازندگان28 میلیون دلار
بهره--
سود پخش‌کننده32 میلیون دلار
کل هزینه‌ها 482 میلیون دلار
سود خالص استودیو 447/4 میلیون دلار

2-بلک پنتر
Black Panther دیزنی / مارول
قبل از اینکه «بلک پنتر» روی پرده برود، همه می‌دانستند که نباید انتظارِ شکستِ فیلم‌های مارول را داشته باشند. بنابراین همه می‌دانستند که «بلک پنتر» به زمین‌لرزه‌ی بزرگی تبدیل می‌شود، اما هیچکس انتظارش را نداشت که با چنین اختلافی قدرتِ این زمین‌لرزه را اشتباه حدس بزنند. این فیلم نه‌تنها به تحسین‌شده‌ترین فیلم مارول در راتن‌تومیتوز تبدیل شد، که چنان دوامِ طولانی‌مدتی را تجربه کرد که تا زمانی‌که «جنگ اینفینیتی» اکران شود روی پرده باقی مانده بود و همزمان با فیلم جدید مارول، پول در می‌آورد و در ادامه با کسب هفت نامزدی اسکار که شامل بهترین فیلم می‌شد و برنده شدن سه اسکار بهترین موسیقی، بهترین طراحی تولید و بهترین طراحی لباس، جایگاهش به‌عنوان بزرگ‌ترین رویداد فرهنگی سال 2018 را تکمیل کرد. خیلی از فیلم‌های آفریقایی/آمریکایی توانایی تکرارِ موفقیتِ خانگی‌شان را در کشورهای خارجی ندارند، ولی «بلک پنتر» با کسب 646 میلیون و 800 هزار دلار در کشورهای خارجی، تا مرزِ تکرارِ درآمد 700 میلیون دلاری‌اش در گیشه‌ی خانگی رفت. «بلک پنتر» شاید با کسب 202 میلیون دلار در سه روز اول افتتاحیه‌اش، در جایگاه ششم بهترین افتتاحیه‌های تاریخ باکس آفیسِ آمریکای شمالی قرار بگیرد، اما از لحاظ افتتاحیه‌ی چهار روزه‌‌ی 242 میلیون و 100 هزار دلاری‌اش (به‌علاوه تعطیلی روز دوشنبه به مناسب روز ریاست‌جمهوری)، پشت سر «جنگ ستارگان: نیرو برمی‌خیزد» (288 میلیون دلار) و «اونجرز: جنگ اینفینیتی» (282/4 میلیون دلار)، در جایگاه سوم بزرگ‌ترین افتتاحیه‌های تاریخ گیشه‌ی خانگی قرار گرفت. «بلک پنتر» همچنین پایین‌تر از «نیرو برمی‌خیزد» (936/6 میلیون دلار) و «آواتار» (760/5 میلیون دلار) در جایگاه سوم پُرفروش‌ترین فیلم گیشه‌ی خانگی قرار دارد و به یک میلیارد و 340 میلیون دلار فروش جهانی دست پیدا کرد. این در حالی است که «بلک پنتر» حدود یک میلیارد دلار هم از پخش تلوزیونی و استریمینگ و دی‌وی‌دی به دست آورد. این رقم منهای حدود 500 میلیون دلاری که خرج تولید و تبلیغات فیلم شده و 45 میلیون دلاری که هزینه‌ی مشارکت‌ها شده است، به‌معنی سود خالص 476 میلیون و 800 هزار دلاری «بلک پنتر» است؛ رقمی که بیشتر از «جنگ ستارگان: آخرین جدای» (417/5 میلیون دلار)، سودآورترین فیلم سال 2017 است.
گیشه‌ی آمریکای شمالی700 میلیون دلار
گیشه‌ی خارجی541/7 میلیون دلار
گیشه‌ی چین105 میلیون دلار
گیشه‌ی جهانی یک میلیارد و 346 میلیون دلار
حق استودیو از فروش بلیت در سینماهای دنیا635 میلیون دلار
درآمد پخش در شبکه‌ی خانگی188 میلیون دلار
درآمد پخش تلوزیونی170 میلیون دلار
پیش‌فروش‌های خارجی--
مجموع درآمدها: 993/8 میلیون دلار
هزینه‌ی تولید200 میلیون دلار
هزینه‌ی چاپ و تبلیغات جهانی150 میلیون دلار
هزینه‌ی ویدیو62 میلیون دلار
هزینه‌ی مشارکت‌ها45 میلیون دلار
دستمزد بازیگران و سازندگان28 میلیون دلار
بهره--
سود پخش‌کننده32 میلیون دلار
کل هزینه‌ها 517 میلیون دلار
سود خالص استودیو 476/8 میلیون دلار

1-اونجرز: جنگ اینفینیتی
Avengers: Infinity War دیزنی / مارول
درحالی‌که دنیای سینمایی مارول سال گذشته مشغول جشن گرفتنِ 10 سالگی‌اش بود، آن‌ها «اونجرز: جنگ اینفینیتی» را با بزرگ‌ترین کلیف‌هنگرِ سینمای عامه‌پسند از زمان «جنگ ستارگان: امپراتوری ضربه می‌زند» به پایان رساندند؛ فیلمی که حکم قسمت اول فینالِ دو قسمتی «اونجرز: بازی پایانی» که بیست و ششم آوریل اکران خواهد شد را داشت. این فیلم که حتی با پشت سر گذاشتن «کاپیتان آمریکا: جنگ داخلی»، شاملِ کاراکترهای بیشتری می‌شد و با انتخاب تانوس، آنتاگونیستِ داستان به‌عنوان پروتاگونیستش، تصمیم هوشمندانه‌ای برای مدیریت این همه کاراکتر گرفته بود، نقش فیلمی را داشت که به‌عنوان دروازه‌ای برای وارد کردنِ ابرقهرمانان مارول به دورانی جدید عمل می‌کند و بزرگ‌ترین سؤالِ پیرامونش این است که کدامیک از آن‌ها زنده از این دروازه عبور می‌کنند و کدامیک از آن باز می‌مانند. «جنگ اینفینیتی» به بیش از 2 میلیارد دلار فروش جهانی دست یافت که آن را پشت سر «نیرو برمی‌خیزد» (2 میلیارد و 68 میلیون دلار)، «تایتانیک» (2 میلیارد و 200 میلیون دلار) و «آواتار» (2 میلیارد و 700 میلیون دلار) به یکی از تنها چهار فیلم تاریخ تبدیل می‌کند که از مرز 2 میلیارد دلار فروش جهانی عبور کرده‌اند. «جنگ اینفینیتی» فقط 19 میلیون و 800 هزار دلار لازم داشت تا «نیرو برمی‌خیزد» را پایین بکشد. از دیگر رکوردهای فک‌اندازِ «اونجرز 3» می‌توان به این اشاره کرد که این فیلم جلوتر از قسمت اول «اونجرز» (یک میلیارد و 500 میلیون دلار)، پرفروش‌ترین فیلم مارول و پشت سر «نیرو برمی‌خیزد»، پُرفروش‌ترین فیلمِ تاریخ دیزنی است. «جنگ اینفینیتی» با کسب 678/8 میلیون دلار در گیشه‌ی خانگی، جایی پایین‌تر «بلک پنتر» (700 میلیون دلار)، «آواتار» (760 میلیون دلار) و «جنگ ستارگان: نیرو برمی‌خیزد» (937 میلیون دلار)، در جایگاه چهارم پُرفروش‌ترین فیلم‌های گیشه‌ی آمریکای شمالی قرار گرفت. این فیلم همچنین سومین فیلم پرفروش دیزنی و دومین فیلم برتر مارول در گیشه‌ی خانگی هم حساب می‌شود. بخشِ دیوانه‌وار این رکوردشکنی‌ها این است که احتمالا هیچکدام از آن‌ها توانایی ایستادگی در مقابلِ ضرباتِ چکش «اونجرز: بازی پایانی» را نخواهند داشت. دیزنی رسما با این فیلم به سیم آخر زد و در مجموع 475 میلیون دلار خرجِ تولید و تبلیغاتِ جهانی‌اش کرد. اگرچه این فیلم‌ها به اسکنانس‌های دُرشتی در بازار چین دست پیدا می‌کنند، ولی معمولا فقط 25 تا 27 درصدِ درآمدشان به استودیوها می‌رسد. «جنگ اینفینیتی» به 360 میلیون دلار فروش در چین دست یافت که آن را پشت سر «سریع و خشن 8» (392 میلیون و 800 هزار دلار) و «خشن 7» (390 میلیون و 900 هزار دلار)، به پُرفروش‌ترین فیلم وارداتی بازار چین تبدیل می‌کند. مجموعِ درآمد «جنگ اینفینیتی» از پخش تلویزیونی و سرویس‌های اجاره‌ای و استریمینگ رقم غول‌آسای یک میلیارد و 275 میلیون دلار است. سود خالص دیزنی از ساخت «جنگ اینفینیتی»، 500 میلیون دلار است. از زمانی‌که سایت ددلاین، از سال 2013 تاکنون سودآورترین فیلم‌های سال را محاسبه کرده است، این اولین باری است که یکی از فیلم‌های مارول به سودآورترین فیلم سال تبدیل شده، اما همزمان این سومین باری است که دیزنی این لقب را به دست آورده است. سودآورترین فیلم‌های سال‌های قبل «جنگ ستارگان: آخرین جدای» (417/5 میلیون دلار سود خالص در سال 2017)، «زندگی مخفی حیوانات خانگی» (374 میلیون دلار سود خالص در سال 2016)، «جنگ ستارگان: نیرو برمی‌خیزد» (780 میلیون دلار سود خالص در سال 2015)، «ترنسفورمرها: عصر انقراض» (250 میلیون دلار سود خالص در سال 2014) و «من نفرت‌انگیز 2» (394/5 میلیون دلار سود خالص در سال 2013) بودند.
گیشه‌ی آمریکای شمالی678/8 میلیون دلار
گیشه‌ی خارجییک میلیارد و 10 میلیون دلار
گیشه‌ی چین359/5 میلیون دلار
گیشه‌ی جهانی 2 میلیارد و 48 میلیون دلار
حق استودیو از فروش بلیت در سینماهای دنیا874 میلیون دلار
درآمد پخش در شبکه‌ی خانگی231 میلیون دلار
درآمد پخش تلوزیونی170 میلیون دلار
پیش‌فروش‌های خارجی--
مجموع درآمدها: یک میلیارد و 275 میلیون دلار
هزینه‌ی تولید325 میلیون دلار
هزینه‌ی چاپ و تبلیغات جهانی150 میلیون دلار
هزینه‌ی ویدیو78 میلیون دلار
هزینه‌ی مشارکت‌ها140 میلیون دلار
دستمزد بازیگران و سازندگان30 میلیون دلار
بهره52 میلیون دلار
سود پخش‌کننده--
کل هزینه‌ها 775 میلیون دلار
سود خالص استودیو 500 میلیون دلار
5 فیلم کم‌خرج سودآور 2018
1-راهبه
The Nun نیولاین
موفقیتِ «راهبه» یادآورِ دورانی است که فیلم‌های پاپ‌کورنی به‌لطفِ برند قوی و زمان‌بندی دقیقشان در تقویم، با وجود نقدهای ضعیفشان، به نتیجه‌ی موفقیت‌آمیزی دست پیدا می‌کردند. «راهبه» به‌عنوان اسپین‌آف/پیش‌درآمدِ دیگری از مجموعه‌ی «احضار» (The Conjuring) که به روایتِ داستانِ آنتاگونیستِ اصلی این مجموعه اختصاص دارد، بدترین فیلم سری «احضار» از آب در آمد، ولی قدرتِ برند «احضار» و نام جیمز وان آن‌قدر قوی بود که هیچکس اهمیتی به امتیاز 26 فیلم روی راتن تومیتوز و میانگین امتیاز C فیلم از تماشاگران نداد. در عوض سینماروها «راهبه» را که با 22 میلیون دلار بودجه‌ ساخته شده بود، با 53 میلیون و 800 هزار دلار افتتاحیه خانگی و 133 میلیون و 100 هزار دلار افتتاحیه‌ی جهانی و 365 میلیون و 600 هزار دلار فروش جهانی، به بهترین فیلم مجموعه‌ی «احضار» از لحاظ افتتاحیه و درآمدِ جهانی تبدیل کردند. «راهبه» در آخرهفته‌ی بعد از روز کارگر اکران شد که برادران وارنر سال گذشته این نقطه‌ی زمانی را با «آن» (123 میلیون و 400 هزار دلار افتتاحیه)، به سکوی پرتابِ پتانسیل‌داری برای بلاک‌باسترها تبدیل کرده است. برادران وارنر می‌تواند با اکران «آن: فصل دوم» (It: Chapter 2) در همین نقطه‌ی زمانی، در این زمینه هت‌تریک کند. «راهبه» در حالی به 155 میلیون دلار سود خالص از مجموع بودجه 154 میلیون دلار دست پیدا کرد که «آنابل: خلقت» (Annabelle: Creation)، فیلم قبلی مجموعه هم سال گذشته به 108 میلیون دلار سود خالص از 151 میلیون دلار مجموع بودجه‌ی تولید و تبلیغات دست پیدا کرد.
گیشه‌ی آمریکای شمالی117/4 میلیون دلار
گیشه‌ی خارجی248/1 میلیون دلار
گیشه‌ی چین--
گیشه‌ی جهانی 365/5 میلیون دلار
حق استودیو از فروش بلیت در سینماهای دنیا165 میلیون دلار
درآمد پخش در شبکه‌ی خانگی40 میلیون دلار
درآمد پخش تلوزیونی104 میلیون دلار
پیش‌فروش‌های خارجی--
مجموع درآمدها: 309 میلیون دلار
هزینه‌ی تولید22 میلیون دلار
هزینه‌ی چاپ و تبلیغات جهانی90 میلیون دلار
هزینه‌ی ویدیو14 میلیون دلار
هزینه‌ی مشارکت‌ها10 میلیون دلار
دستمزد بازیگران و سازندگان14 میلیون دلار
بهره4 میلیون دلار
سود پخش‌کننده--
کل هزینه‌ها 154 میلیون دلار
سود خالص استودیو 155 میلیون دلار

2-هالووین
Halloween یونیورسال / میرامکس / بلام‌هوس
بعد از شکستِ ریبوت‌هایی مثل «جادوگر بلر» (Blair Witch)، «حلقه‌ها» (Rings) و «جیگساو» (Jigsaw) به نظر می‌رسید که سراسیمگی استودیوها به بازسازی فیلم‌های ترسناکِ کلاسیک فروکش کرده است. ولی وقتی نوبت به ساختن یازدهمین دنباله‌‌ی این مجموعه‌ی 40 ساله که با فیلم جان کارپنتر آغاز شده بود رسید، همه جدی به نظر می‌رسیدkn. بازگشت «هالووین» به سینما با تهیه‌کنندگان سابقِ استودیوی میرامکس آغاز شد که این آی‌پی را بعد از به اتمام رسیدن تاریخ انقضایش، از شرکت واینستاین به چنگ آوردند. مالک آکاد (که پدرش، یک فیلمساز سوری به اسم مصطفی آکاد است و او هشت فیلم از مجموعه را تهیه کرده است)، نیمی از حقوقِ «هالووین» را اختیار داشت و اگر میرامکس می‌خواست تا حقوقِ پخشِ یک فیلم دیگر از مایکل مایرز را به دست بیاورد، باید مالک را راضی می‌کرد. مالک ناراحت بود که چرا خیلی وقت است که دنباله‌ی خوبی از «هالووین» ندیده‌ایم و میرامکس پیشنهاد کرد که آن‌ها با استودیوی بلام‌هوس همکاری کنند که یک چیزهایی درباره‌ی ساخت فیلم‌های ترسناکِ موفق می‌داند. جیسون بلام نه‌تنها جان کارپنتر، خالقِ اصلی «هالووین» را به‌عنوان ناظر به این پروژه اضافه کرد، بلکه درست مثل اتفاقی که در رابطه با جوردن پیل و «برو بیرون» افتاد، تصمیم گرفت تا دیوید گرین گوردن و همکارش دنی مک‌براید را به‌عنوان کمدین‌های سابق برای نوشتنِ این فیلم ترسناک انتخاب کند. گفته می‌شود وقتی نوبت به بازگرداندن جیمی لی کرتیس در نقش لوری استرود رسید، جیک جیلنهال که فرزندخوانده‌ی کرتیس است، به‌عنوان کسی که قبلا با دیوید گرین گوردن در ساخت فیلم «قوی‌تر» (Stronger) کار کرده، سعی کرده تا او را راضی به پیوستن به این پروژه کند. کرتیس با ایده‌ی گوردن و مک‌براید برای این فیلم که داستانش پیرامونِ سه نسل از زنان و بررسی ترومای 40 ساله‌ی لوری استورد از اولین برخوردش با مایکل مایرز به جا مانده بود می‌چرخید ارتباط برقرار کرد و به فیلم پیوست. درنهایت این پکیج برای اولین‌بار در جشنواره‌ی فیلم تورنتو نمایشِ امیدوارکننده‌ای داشت و بعدا با کسب 76 میلیون و 200 هزار دلار، بزرگ‌ترین افتتاحیه‌ی مجموعه را در خانه به دست آورد و با کسب 159/3 میلیون دلار در گیشه‌ی خانگی و 253/7 میلیون دلار در گیشه‌ی جهانی، به پُرفروش‌ترین فیلم مجموعه هم تبدیل شد. همان‌طور که برادران وارنر با «آن» و «راهبه» نشان داد که پولِ دست‌نخورده‌ی خوبی در آخرهفته‌ی بعد از روز کارگر خوابیده است، یونیورسال هم ثابت کرد که پول گنده‌ای در سومین آخرهفته‌ی اکتبر وجود دارد. «هالووین» که با 10 میلیون دلار بودجه‌ی تولید و 75 میلیون دلار تبلیغاتِ جهانی ساخته و اکران شده بود، به 128 و نیم میلیون دلار سود خالص برای سرمایه‌گذارانش دست پیدا کرد.
گیشه‌ی آمریکای شمالی159/3 میلیون دلار
گیشه‌ی خارجی94/3 میلیون دلار
گیشه‌ی چین16/2 میلیون دلار
گیشه‌ی جهانی 269/9 میلیون دلار
حق استودیو از فروش بلیت در سینماهای دنیا131 میلیون دلار
درآمد پخش در شبکه‌ی خانگی32 میلیون دلار
درآمد پخش تلوزیونی87 میلیون دلار
پیش‌فروش‌های خارجی--
مجموع درآمدها: 250 میلیون دلار
هزینه‌ی تولید10 میلیون دلار
هزینه‌ی چاپ و تبلیغات جهانی75 میلیون دلار
هزینه‌ی ویدیو11 میلیون دلار
هزینه‌ی مشارکت‌ها12 میلیون دلار
دستمزد بازیگران و سازندگان11 میلیون دلار
بهره2 میلیون دلار
سود پخش‌کننده--
کل هزینه‌ها 121/5 میلیون دلار
سود خالص استودیو 128/5 میلیون دلار

3-آسیایی‌های خیلی مایه‌دار
Crazy Rich Asians برادران وارنر نینا جیکبسون و برد سیمپسون، تهیه‌کنندگان استودیوی «کالرفورس» همیشه اعتقاد داشتند که کتابِ کوین کِوآن که به داستانِ یک دختر سختکوش و صادق به اسم ریچل (کانستنس وو) در تلاش برای تحت‌تاثیر قرار دادنِ خانواده‌ی ثروتمندِ نامزد احتمالی‌اش نیک یانگ (هنری گولدینگ)، مخصوصا مادر سرسختش اِلنور (میشل یوو) می‌پردازد، حاوی پیامی جهانی‌اش است. جیکبسون و سیمپسون حقوقِ این کتاب را برنده شدند و با استودیوی بسیار کوچکی به اسم «آیوانهو» به ریاست جان پنوتی همراه شدند؛ کسی که سرمایه‌گذاری روی ساخت فیلم و فراهم کردنِ 25 درصد از بودجه‌ی تولید 30 میلیون دلاری فیلم را قبول کرد. آنها در جستجوی کارگردان به جان ام. چاو رسیدند که سابقه‌ی ساختِ فیلم‌ کنسرت‌های جاستین بیبر، دنباله‌های «استپ آپ» (Step-Up) و «جی. آی. جو: تلافی» (G.I. Joe: Retaliation) را در کارنامه داشت و با اشتیاقِ زیادی به پیشنهادِ ساختِ اقتباسِ «آسیایی‌های خیلی مایه‌دار» واکنش نشان داد و پروژه‌ای را با زرق و برقِ کمدی/رومانتیک‌های هالیوود دهه‌ی 40 و 50 با اتمسفری مُدرن متصور شد. اما شاید مهم‌ترین ویژگی «آسیایی‌ها» این بود که این فیلم اولین فیلم استودیویی هالیوودی با گروه بازیگرانی کاملا آسیایی/آمریکایی‌ در طول 25 سال گذشته است. بنابراین «آسیایی‌ها» حتی قبل از اکرانش با «بلک پنتر» (Black Panther) مقایسه می‌شد؛ همان‌طور که «بلک پنتر» با تبدیل شدن به سومین فیلم پرفروشِ تاریخِ گیشه‌ی آمریکای شمالی ثابت کرد، بلاک‌باستری با محوریت ابرقهرمانی سیاه‌پوست می‌تواند به گزینه‌ی منحصربه‌فردی در مقایسه با گزینه‌های مشابه‌ی روی پرده تبدیل شود، «آسیایی‌ها» هم می‌خواست این کار را برای آسیایی/آمریکایی‌ها تکرار کند. «آسیایی‌ها» اما اتفاقِ بزرگ‌تری در مقایسه با «بلک پنتر» بود. شاید «بلک پنتر» اولین بلاک‌باستری است که در دنیای بلاک‌باسترسازی پسا-دنیای سینمایی مارول، بالاخره به مشهورترینِ ابرقهرمانِ آفریقایی/آمریکایی‌ها فرصتی برای درخشیدن می‌داد، ولی این فیلم دنباله‌روی سنتِ درازمدتی از فیلمسازانِ سیاه‌پوستِ کارکشته‌ای مثل اسپایک لی تا موفقیت‌های اخیرِ کارگردانانی مثل آوا دوورنی، بری جنکینز و لی دنیلز است. درحالی‌که آسیایی‌/آمریکایی‌ها تا این حد فرصتی برای به تصویر کشیدنِ خودشان در فیلم‌های هالیوودی نداشته‌اند. «آسیایی‌ها» آن‌قدر سروصدای رسانه‌ای ایجاد کرده بود که استودیوهای برادران وارنر و نت‌فلیکس سر تصاحب و پخش کردنِ آن وارد جنگ شدند؛ پیشنهادِ نت‌فلیکس ساده بود: سرویس آن‌ها با بهره بردن از 130 میلیون مشترک در سراسر دنیا، گزینه‌ی مطمئن‌تری برای موفقیت است. ولی جان چاو می‌خواست آن رکورد بد 25 ساله را بشکند. بنابراین حتی وقتی نت‌فلیکس مثل همیشه با یکی از آن پیشنهاداتی که نمی‌توان ردشان کرد، سراغِ سازندگانِ «آسیایی‌ها» آمد و با دست‌ و دلبازی تصمیم گرفت تا سرمایه‌گذاری نه یک فیلم، بلکه یک سه‌گانه را با دادنِ آزادی عمل کامل به آن‌ها برعهده بگیرد، چاو قبول نکرد. چاو می‌خواست دنیا بفهمد که آسیایی/آمریکایی‌ها هم می‌توانند روی پرده‌ی سینما بدرخشند و به اندازه‌ی همتاهای سفیدپوستشان پول در بیاورند. برادران وارنر در تبلیغات فیلم تصمیم گرفت تا کاری کند مخاطبانِ اصلی فیلم احساس کنند که این فیلم برای آن‌ها ساخته شده است؛ از همین رو آن‌ها شش ماه زودتر فیلم را برای آسیایی/آمریکایی‌ها اکران کردند. در نتیجه وقتی فیلم روی پرده رفت، 44 درصد از تماشاگرانش را آسیایی/آمریکایی‌ها شامل می‌شدند که تا حالا سابقه نداشته است؛ در مقایسه باید گفت که مخاطبان آسیایی/آمریکایی فیلم‌هایی مثل «خارجی» (The Foreigner)، «وارکرفت» (Warcraft) و «مأموریت غیرممکن: قوم سرکش» (Mission: Impossible – Rogue Nation) به ترتیب، 18/4 درصد، 11/9 درصد و 14 درصد بوده است. اما «آسیایی‌ها» به رویداد فرهنگی مهمی نه فقط برای آسیایی/آمریکایی‌ها، بلکه برای تمام سینماروهایی که به‌دنبالِ گزینه‌ی سینمایی متفاوتی برای تماشا کردن بودند تبدیل شد. با اینکه فیلم در آمریکای شمالی با استقبالِ گسترده‌ای مواجه شد، ولی با کسب فقط یک میلیون و 650 هزار دلار در چین، در این بازار سقوط کرد. از آنجایی که این کشور کمدی/رومانتیک‌های بومی خودش را دارد، این فیلم هرچه در آمریکای شمالی در موقعیت ویژه‌ای قرار داشت، در چین حکم نسخه‌ی غربی جنس‌های اصلِ خودشان را داشت. بماند که بازار چین ثابت کرده که به جز اکشن‌های غول‌پیکری همچون «آکوآمن» (298/3 میلیون دلار) و «بامبلبی» (170/8 میلیون دلار)، علاقه‌ای به دیگر محصولاتِ استودیویی هالیوود ندارد. «آسیایی‌ها» که با مجموعِ بودجه‌ی تولید و تبلیغاتِ 102 میلیون و 200 هزار دلار ساخته شده بود، 238 و نیم میلیون دلار در گیشه‌ی جهانی فروخت که به‌معنی سودِ خالصِ 120 میلیون و 800 هزار دلاری برادران وارنر است. قدم بعدی برای جان چاو این است که او بعد از تمام کردنِ تولید اقتباسِ سینمایی‌اش از روی تئاترِ موزیکال «در ارتفاعات» (In the Heights)، شروع به کارگردانی قسمت دوم و سوم سه‌گانه‌ی کوین کوآن می‌‌کند.
گیشه‌ی آمریکای شمالی174/5 میلیون دلار
گیشه‌ی خارجی62/3 میلیون دلار
گیشه‌ی چین1/6 میلیون دلار
گیشه‌ی جهانی 238/5 میلیون دلار
حق استودیو از فروش بلیت در سینماهای دنیا123 میلیون دلار
درآمد پخش در شبکه‌ی خانگی48 میلیون دلار
درآمد پخش تلوزیونی93 میلیون دلار
پیش‌فروش‌های خارجی--
مجموع درآمدها: 264 میلیون دلار
هزینه‌ی تولید30 میلیون دلار
هزینه‌ی چاپ و تبلیغات جهانی72 میلیون دلار
هزینه‌ی ویدیو15 میلیون دلار
هزینه‌ی مشارکت‌ها8 میلیون دلار
دستمزد بازیگران و سازندگان13 میلیون دلار
بهره5 میلیون دلار
سود پخش‌کننده--
کل هزینه‌ها 143/1 میلیون دلار
سود خالص استودیو 120/8 میلیون دلار

4-یک مکان ساکت
A Quiet Place پارامونت
اندرو فورم، برد فولر و مایکل بی به‌عنوان تهیه‌کنندگانِ استودیوی «پلتینیوم دونز» بلافاصله بعد از خریدنِ فیلمنامه‌ی «یک مکان ساکت» که متعلق به برایان وودز و اسکات بِک بود، آن را به پارامونت رساندند. ساختِ این فیلم در اوایلِ بهار 2017 اعلام شد و قرار بود حدود یک سال بعد در شانزدهم آوریل 2018 روی پرده برود. ایده‌ی غیرمعمولِ این فیلمنامه که خیلی از استودیوها به خاطر آن دست رد به سینه‌ی نویسندگانش زده بودند، ساده اما جذاب بود: فیلمنامه‌ی «یک مکان ساکت» در حالی شامل فقط چند صفحه دیالوگ بود که ستون فقرات فیلمنامه به سکوت و طراحی صدا وابسته بود. جان کرازینسکی در همان دوران مشغولِ بازی در سریال «جک رایان» که توسط پلتینیوم دونز و آمازون ساخته می‌شد بود و اگرچه او به کارگردانی کردن علاقه داشت، اما فکر می‌‌کرد که مهارتِ کار در ژانر وحشت را ندارد. اما بعد از خواندن فیلمنامه، نظرش تغییر کرد. خودش می‌گوید که ایده‌ی خانواده‌ای در آخرالزمانی که حتی یک صدای کوچک می‌تواند به مرگشان تبدیل شود چنان استعاره‌ی قدرتمندی درباره‌ی دشواری‌های پدر و مادری کردن بود که اشک‌هایش را سرازیر کرد. کرازینسکی و همسرش امیلی بلانت، به‌عنوان والدین یک بچه‌ی 3 هفته‌ای طوری توسط این فیلمنامه تحت‌تاثیر قرار گرفتند که کرازینسکی به این نتیجه رسید که ارتباط نزدیکش با این فیلمنامه، همچون نقشه‌ی بی‌نقصی برای ورود به دنیای ناشناخته‌ی فیلم‌های ترسناک خواهد بود. درست همان‌طور که جوردن پیل با «برو بیرون» به‌عنوان یک فیلم ترسناکِ اجتماعی و به‌روز، دورانِ کاری‌اش را وارد مرحله‌ی دیگری کرد، «یک مکان ساکت» هم او را به یک فیلمسازِ درجه‌یک در هالیوود تبدیل کرد. «یک مکان ساکت» که با 17 میلیون دلار بودجه‌ی تولید و 86 میلیون دلار بودجه‌‌ی تبلیغات ساخته شده بود، نزد منتقدان و تماشاگران با استقبال گسترده‌ای مواجه شد و پیش‌بینی‌های تحلیلگران درباره‌ی افتتاحیه‌ی 20 میلیون دلاری‌اش را با کسب 50/2 میلیون دلار در سه روزِ اول اکرانش درهم شکست و رفت تا به 188 میلیون دلار فروشِ خانگی و 340/9 میلیون دلار فروش جهانی برسد و 93 میلیون دلار سود خالص برای پارامونت به ارمغان بیاورد. استودیوی پارامونت 19 روز بعد از اکرانِ «یک مکان ساکت»، از ساختِ دنباله‌اش خبر داد و به‌تازگی مشخص شد که کرازینسکی (در مقام کارگردان) و بلانت به این پروژه باز خواهند گشت.
گیشه‌ی آمریکای شمالی188 میلیون دلار
گیشه‌ی خارجی118/4 میلیون دلار
گیشه‌ی چین34/4 میلیون دلار
گیشه‌ی جهانی 340/9 میلیون دلار
حق استودیو از فروش بلیت در سینماهای دنیا154 میلیون دلار
درآمد پخش در شبکه‌ی خانگی39 میلیون دلار
درآمد پخش تلوزیونی102 میلیون دلار
پیش‌فروش‌های خارجی--
مجموع درآمدها: 295 میلیون دلار
هزینه‌ی تولید17 میلیون دلار
هزینه‌ی چاپ و تبلیغات جهانی86 میلیون دلار
هزینه‌ی ویدیو13 میلیون دلار
هزینه‌ی مشارکت‌ها70 میلیون دلار
دستمزد بازیگران و سازندگان13 میلیون دلار
بهره3 میلیون دلار
سود پخش‌کننده--
کل هزینه‌ها 202 میلیون دلار
سود خالص استودیو 93 میلیون دلار

5-کتاب سبز
Green Book یونیورسال / آمبلین / پارتیسیپنت مدیا
در آغازِ فصل جوایزِ 2018 به نظر می‌رسید که «ستاره‌ای متولد شده»ی بردلی کوپر و «روما»ی آلفونسو کوآورن با اختلاف زیادی پُرسروصداترین فیلم‌های پاییز هستند، اما همزمان وقتی «کتاب سبز»، محصول یونیورسال برنده‌ی جایزه‌ی فیلم برتر از نگاه تماشاگران در جشنواره‌ی فیلم تورنتو شد، به نظر می‌رسید که حساب نکردنِ آن در میان مدعیان اصلی فصل، اشتباه است. پروژه‌ی «کتاب سبز» با نیک واللونگا، پسرِ تونی واللونگا معروف به «تونی لیپ»، به‌عنوان یکی از نویسندگان و تهیه‌کنندگانش آغاز شد؛ تونی لیپ راننده و بادی‌گاردِ دان شرلی، پیانیستِ موسیقی جاز و کلاسیک در جریان تور موسیقی‌اش در سراسر جنوب آمریکا در دهه‌ی 60 بود. این دو با وجود تمام تفاوت‌هایی که در زمینه‌ی گذشته‌شان و نحوه‌ی بزرگ شدنشان داشتند، در طولِ سفر دونفره‌شان، حسابی با هم صمیمی و رفیق می‌شوند. دان شرلی در حالی یک مردِ بافرهنگ و دانش در زمینه‌ی موسیقی است که تونی لیپ حکم یک ایتالیایی/آمریکایی که در خیابان بزرگ شده است را دارد. شرلی بعد از مرگ این موزیسین، به واللونگا اجازه داد تا اقتباسِ سینمایی داستانِ این دو نفر را بنویسد و برایان هیز کاری به واللونگا در این کار کمک کرد. هر دو این فیلمنامه را پیشِ پیتر فارلی، کارگردان کمدی «احمق و احمق‌تر» بردند و او در این فیلمنامه متوجه‌ی داستانِ تکان‌دهنده‌ای در رابطه‌ی عجیب این زوج شد.. اگرچه در ابتدا استودیوی «فوکس فیچرز» قصد ساخت این پروژه را داشت، اما از آن کنار کشید. در ادامه استودیوی «پارتیسیپنت مدیا» حاضر بود تا سرمایه‌ی 23 میلیون دلاری فیلم را فراهم کند، اما پیتر فارلی می‌دانست که آن‌ها به‌دلیل قراردادی که با فوکس فیچرز دارند، توانایی پحش کردنِ فیلم‌های دیگران را ندارند. بنابراین او حدس زد که استیون اسپیلبرگ از فیلمنامه خوشش خواهد آمد و می‌تواند از قدرتش برای جلب نظر یونیورسال برای پخش فیلم استفاده کند. پس او با مدیر برنامه‌هایش ریچارد لاوت تماس کرد (که همزمان مدیر برنامه‌های اسپیلبرگ هم هست). اسپیلبرگ عاشقِ فیلمنامه شد و حتی از قرار معلوم به فارلی گفته است که «کتاب سبز» بهترین «بادی مووی»‌ای است که از زمان «بوچ کسیدی و ساندنس کید» دیده است. یونیورسال با وجود عنوانِ منحصربه‌فردِ فیلم (که به راهنمای سفرِ آفریقایی/آمریکایی‌ها برای پیدا کردن هتل‌های امن در دوران تبعیض نژادی جنوب اشاره می‌کند) و این حقیقت که این فیلم یک کمدی/درام بود، تعداد سینماهایش را بعد بلافاصله بعد از شش روزِ اکران محدودش، به یک هزار و 63 سینما افزایش داد و 7 میلیون و 800 هزار دلار در 10 روزِ اول نمایشش به دست آورد. «کتاب سبز» دوام طولانی‌مدتی را در طولِ فصل جوایز تجربه کرد و پنج نامزدی اسکار به دست آورد و برنده‌ی اسکار بهترین فیلم، بهترین بازیگر نقش مکمل برای ماهرشالا علی و بهترین فیلمنامه‌ی اورجینال شد. هر دوی آکادمی و سینماروها با تم‌های فیلم درباره‌ی احترام گذاشتن و کار کردن با دیگران با وجود تمام تفاوت‌هایمان که در دورانِ ترامپ از همیشه مهم‌تر است ارتباط برقرار کردند. «کتاب سبز» تا حالا 304 میلیون دلار در دنیا فروخته است؛ این رقم شامل 84 و نیم میلیون دلار فروشِ خانگی یا برابر با درآمد خانگی «آلیتا: فرشته جنگ» (Alita: Battle Angel)، دیگر فیلم ماهرشالا علی در سال قبل است. این رقم به این معنی است که «کتاب سبز» 13/2 برابرِ بودجه‌ی 23 میلیون دلاری‌اش فروخته است که یعنی پیروزی بزرگی برای تمام کسانی که در ساختش نقش داشتند. به این ترتیب، «کتاب سبز» به یکی از موفق‌ترین برندگان بهترین فیلم اسکار در دوران مُدرن تبدیل شده است. «کتاب سبز» از زمان «آرگو» (136 میلیون دلار) در سال 2012، بیشتر از تمام برندگان بهترین فیلم اسکار فروخته است و در زمینه‌ی فروش خارجی هم اولین برنده‌ی بهترین فیلم اسکار است که از زمان «سخنرانی پادشاه» (411 میلیون دلار)، به فراتر از 300 میلیون دلار درآمد جهانی دست یافته است که البته 70 میلیون دلارش به‌تنهایی متعلق به بازار چین است؛ چیزی که در بین برندگان بهترین فیلم اسکار سابقه نداشته است؛ تنها برنده‌ی بهترین فیلم اسکار که عملکرد درخشانی در چین داشته «تایتانیک» است که به 45 میلیون دلار فروش کلی در این کشور دست پیدا کرد. 15 میلیون دلار از درآمد فیلم برای پخش آن به یونیورسال می‌رسد و استودیوهای آمبلین و لاینزگیت هم به‌عنوان پخش‌کنندگانِ فیلم در کشورهای خارجی، 40 میلیون دلار به دست می‌آورند. کلِ هزینه‌های «کتاب سبز» در حالی 99/5 میلیون دلار بوده است که سود خالصش 39 میلیون و 500 هزار دلار برای استودیوهای یونیورسال، آمبلین و پارتیسیپنت مدیا برآورد شده است.
گیشه‌ی آمریکای شمالی84/5 میلیون دلار
گیشه‌ی خارجی149/2 میلیون دلار
گیشه‌ی چین70/3 میلیون دلار
گیشه‌ی جهانی 304/1 میلیون دلار
حق استودیو از فروش بلیت در سینماهای دنیا42 میلیون دلار
درآمد پخش در شبکه‌ی خانگی22 میلیون دلار
درآمد پخش تلوزیونی35 میلیون دلار
پیش‌فروش‌های خارجی45 میلیون دلار
مجموع درآمدها: 139 میلیون دلار
هزینه‌ی تولید23 میلیون دلار
هزینه‌ی چاپ و تبلیغات جهانی37/5 میلیون دلار
هزینه‌ی ویدیو6 میلیون دلار
هزینه‌ی مشارکت‌ها4 میلیون دلار
دستمزد بازیگران و سازندگان10 میلیون دلار
بهره4 میلیون دلار
سود پخش‌کننده15 میلیون دلار
کل هزینه‌ها 99/5 میلیون دلار
سود خالص استودیو 39/5 میلیون دلار

5 فیلم شکست‌خورده‌ی زیان‌آور سال 2018
1-موتورهای فانی
Mortal Engines یونیورسال
10 سالی می‌شد که پیتر جکسون حقوقِ سری کتاب‌های علمی-تخیلی/دستوپیایی فیلیپ ریو را در اختیار داشت. جکسون شیفته‌ی ایده‌ی کتاب‌ها که به شهرهای متحرکِ غول‌پیکری که شهرهای کوچک‌تر را برای جذب منابع‌شان، می‌بلعند شده بود و اعتقاد داشت که سینما تاکنون چنین چیزی را به خود ندیده است و پتانسیل این را دارد تا اقتباسِ سینمایی‌اش از لحاظ تصویری به فیلمِ هیجان‌انگیزی تبدیل شود. جکسون قصد داشت تا «موتورهای فانی» را خود کارگردانی کند، ولی به‌طرز غیرمنتظره‌ای درگیرِ ساخت سه‌گانه‌ی «هابیت» شد و در نتیجه «موتورهای فانی» را به شاگردش کریستین ریورز سپرد که بعد از کار کردن با جکسون به‌عنوان آرتیستِ استوری‌بورد از زمان «زنده‌ی مُرده» در سال 1992 تا برنده شدن اسکار به‌عنوان آرتیستِ جلوه‌های کامپیوتری با «کینگ کونگ»، قصد داشت برای اولین‌بار هدایتِ یک فیلم بلند را برعهده بگیرد. یونیورسال آن‌قدر به این پروژه اعتقاد داشت که 110 میلیون دلار به‌عنوان بودجه پای فیلم ریخت و 120 میلیون دلار هم خرجِ تبلیغاتِ جهانی‌اش کرد. اما تمرکزِ کمپین تبلیغاتی فیلم روی پیتر جکسون تا جایی که خیلی‌ها به این نتیجه رسیده بودند که «موتورهای فانی» فیلم جدید جکسون است، نتوانست طرفداران او را به سینماها بکشاند. شاید بزرگ‌ترین اشتباه «موتورهای فانی» به جز ساخته شدنِ در فضای سینمایی سال 2018، این بود که تلاشی برای معرفی شخصیت اصلی‌اش درکنار امثالِ هری پاتر، بِلا سوآن یا کتنیس اِوردین نکرد. درواقع «موتورهای فانی» بیش از اینکه شخصیت اصلی‌اش را تبلیغات کند یا ستارگانِ مشهورِ سینمایی را به کار بگیرد، روی جذابیتِ دنیای فانتزی منحصربه‌فردش تمرکز کرده بود؛ سازندگان فکر می‌کردند همین که مدام بگویند که این فیلم درباره‌ی ایده‌ی دیوانه‌وار شهرهای متحرک و بلعیده شدنِ شهرهای کوچک‌تر توسط شهرهای بزرگ‌تر است برای کنجکاو کردنِ مردم و کشیدن آن‌ها به سینما کافی است؛ خب این دقیقا همان اشتباهی بود که «والرین» و «چین‌خوردگی در زمان» را زمین زد. مسئله این است که الان در دورانی به سر می‌بریم که سینماروها بیش از اینکه به کانسپت‌های جدید پشت کرده باشند، به جذابیتِ سوپراستارهای سینمایی پشت کرده‌اند. دیگر ساختنِ یک فیلم فانتزی ماجراجویانه‌ی پُرخرج به‌تنهایی برای تبدیل کردن آن به یک رویداد سینمایی تمام‌عیار و تضمین کردنِ موفقیتِ تجاری‌اش کافی نیست. دومینِ چیزی که متوجه می‌شویم این است که روی بورس قرار گرفتنِ ناگهانی فانتزی‌های نوبالغان (Young Adult) که منجر به مجموعه‌های «هری پاتر»، «گرگ و میش» و «هانگر گیمز» شد حالا دیگر کاملا مُرده است. یونیورسال تصمیم گرفت تا فیلم را با اکران در چهاردهم دسامبر، قبل از فصلِ سینمایی کریسمس روی پرده بفرستد و از دست به یقه شدن آن با غول‌های بزرگ‌تری مثل «آکوآمن»، «بامبلبی» و «مری پاپینز باز می‌گردد» جلوگیری کند، اما موفقیتِ غافلگیرکننده‌ی «مرد عنکبوتی: به درون دنیای عنکبوتی» (35/3 میلیون افتتاحیه، 183/9 میلیون در خانه و 374/1 میلیون در دنیا) باعث شد تا در همان آخرهفته‌ی افتتاحیه‌اش با کسب فقط 7 و نیم میلیون دلار، طوری زمین بخورد که دیگر نای بلند شدن نداشته باشد و درنهایت 174 میلیون و 800 هزار دلار ضرر روی دست یونیورسال بگذارد.
گیشه‌ی آمریکای شمالی15/9 میلیون دلار
گیشه‌ی خارجی59/7 میلیون دلار
گیشه‌ی چین7/4 میلیون دلار
گیشه‌ی جهانی 83/1 میلیون دلار
حق استودیو از فروش بلیت در سینماهای دنیا33 میلیون دلار
درآمد پخش در شبکه‌ی خانگی11 میلیون دلار
درآمد پخش تلوزیونی38 میلیون دلار
پیش‌فروش‌های خارجی--
مجموع درآمدها: 82 میلیون دلار
هزینه‌ی تولید110 میلیون دلار
هزینه‌ی چاپ و تبلیغات جهانی120 میلیون دلار
هزینه‌ی ویدیو3/7 میلیون دلار
هزینه‌ی مشارکت‌ها--
دستمزد بازیگران و سازندگان5/5 میلیون دلار
بهره17/6 میلیون دلار
سود پخش‌کننده--
کل هزینه‌ها 256/8 میلیون دلار
سود خالص استودیو منفی 174/8 میلیون دلار

2-چین‌خوردگی در زمان
A Wrinkle in Time دیزنی
دیزنی سال گذشته با مجموعِ درآمد 7 میلیارد و 300 میلیون دلار، دومین درآمد سالانه‌ی برتر تاریخ باکس آفیس را بعد از درآمد 7 میلیارد و 600 میلیون دلاری خودش در سال 2016 به دست آورد. بااین‌حال، دیزنی درکنارِ میزبانی از برخی از سودآورترین فیلم‌های 2018، صاحب سه‌تا از زیان‌آورترین فیلم‌های سال هم هست. دیزنی با پُول قلنبه‌ای که از دنیای سینمایی مارول در می‌آورد، توانایی این را داشت تا روی پروژه‌های ریسکی‌تر سرمایه‌گذاری کند. از همین رو دیزنی پشتیبانی «چین‌خوردگی در زمان» به کارگردانی آوا دوورنی (اولین کارگردان زن آفریقایی/آمریکایی که هدایت یک فیلم 100 میلیون دلاری را برعهده گرفت) که طرفدارِ رمان فانتزی کودکانه‌ی کلاسیکِ 56 ساله‌ی مدلین لانگل بود را برعهده گرفت. با این وجود، «چین‌خوردگی در زمان» اما با وجود بهره بردن از قدرتِ ستاره‌ای اُپرا وینفری و ظاهر شدن غافلگیرکننده‌ی ستاره‌های حاضر در مراسم اسکار در سینمایی که مشغول پخش این فیلم بود، منتقدان و مخاطبان (امتیاز 42 روی راتن‌تومیتوز) به یک اندازه از فیلم راضی نبودند. دیزنی هرطور شده مجموع درآمد خانگی فیلم را به فراتر از 100 میلیون دلار (100 میلیون و 400 هزار دلار) رساند، ولی کلا در سراسر دنیا کسی علاقه‌ای به دیدن فیلم نشان نداد تا فیلم با کسب فقط 132 میلیون و 600 هزار دلار به سرانجامِ اکرانش برسد. درنهایت «چین‌خوردگی در زمان» که با مجموع بودجه‌ی 291 میلیون و 600 هزار دلار ساخته شده بود، 130 میلیون و 600 هزار دلار برای دیزنی ضرر به جا گذاشت.
گیشه‌ی آمریکای شمالی100/4 میلیون دلار
گیشه‌ی خارجی32/1 میلیون دلار
گیشه‌ی چین--
گیشه‌ی جهانی 132/6 میلیون دلار
حق استودیو از فروش بلیت در سینماهای دنیا69 میلیون دلار
درآمد پخش در شبکه‌ی خانگی30 میلیون دلار
درآمد پخش تلوزیونی62 میلیون دلار
پیش‌فروش‌های خارجی--
مجموع درآمدها: 161 میلیون دلار
هزینه‌ی تولید125 میلیون دلار
هزینه‌ی چاپ و تبلیغات جهانی125 میلیون دلار
هزینه‌ی ویدیو9/2 میلیون دلار
هزینه‌ی مشارکت‌ها4 میلیون دلار
دستمزد بازیگران و سازندگان8/4 میلیون دلار
بهره20 میلیون دلار
سود پخش‌کننده--
کل هزینه‌ها 291/6 میلیون دلار
سود خالص استودیو منفی 130/6 میلیون دلار

3-رابین هود
Robin Hood لاینزگیت
ریبوتِ «رابین هود» به دست لاینزگیت با این شعار پا پیش گذاشت: ارائه‌ی رابین هودی جوان با حال و هوایی تیره و تاریک که از نسخه‌ی قرون وسطایی اکشن‌های «جان ویک» بهره می‌برد. اما لاینزگیت در حالی مشغول پُز دادن با این حرف‌ها بود که درواقع مشغول کندن قبر خودش بود. چرا که در حالی اولین فاکتور بفروشِ «رابین هود»، روایت اورجین استوری کاراکترش معرفی شد که ما بارها آن را از فیلم‌های قبلی‌اش دیده‌ایم. مخصوصا رابین هود که قبلا در قالب «رابین هود: شاهزاده‌ی سارقان» (Robin Hood: Prince of Thieves) و «رابین هود» ساخته‌ی ریدلی اسکات، دو فیلم با محوریتِ داستان ریشه‌ای‌اش با حال و هوای تیره و تاریک داشته است. پس «رابین هود» جدید روی کاغذ چه از لحاظ محتوا و چه از لحاظ فرم هیچ ویژگی تازه‌ای نداشت. «رابین هود» به خاطر تکرار دو اشتباه مشهور، تابلوترین شکستِ باکس آفیسی امسال است. «رابین هود» نه‌تنها یکی از آن داستان‌های ریشه‌ای «بتمن آغاز می‌کند»گونه برای کاراکتری است که بیش از اینکه محبوب باشد، شناخته شده است، بلکه فیلمی است که به دردِ حال و هوای آخرهفته‌ی شکرگذاری نمی‌خورد. این فیلم که بدون هیچ سروصدای رسانه‌ای و با نقدهای افتضاح و دریافت میانگین امتیاز B از تماشاگران عرضه شد، احتمالا یکی از آخرین تلاش‌های استودیوها برای اجرای ناموفقِ فرمول «بتمن آغاز می‌کند» روی آی‌پی‌های خودشان است. اگر «سولو» با وجود تمام اُبهت و شکوه جنگ ستارگان که همراهی‌اش می‌کرد موفق به انجام این کار نشد، البته که سرنوشت «رابین هود» هم مثل «شاه آرتور» ( King Arthur)، «پن» (Pan) و «افسانه‌ی تارزان» (The Legend of Tarzan)، مرگِ بلافاصله بود. همین که «رابین هود» توسط مشت‌های «کرید 2» ناک‌اوت شد، باری دیگر نشان می‌دهد که بعضی‌وقت‌ها استودیوها چقدر از چیزی که مخاطبانشان واقعا می‌خواهند فاصله می‌گیرند. اینکه رابین هود کاراکتر شناخته‌شده‌تری نسبت به آدونیس کرید است به این معنا نیست که قرار است افراد بیشتری را به خود جذب کند. شهرت آی‌پی یک چیز است و محبوبیت آن چیزی دیگر. چیزی که مردم واقعا می‌خواهند یک چیز است، ریبوت افتضاحِ دیگری از «رابین هود» بلافاصله بعد از نسخه‌ی ریدلی اسکات چیزی دیگر. اگرچه لاینزگیت با کسب 50 میلیون دلار از پیش‌فروش‌های خارجی، فیلم را روی پرده فرستاد، ولی این فیلم که با مجموع بودجه‌ی 172 میلیون دلار ساخته شده بود، فقط 30 میلیون و 800 هزار دلار در خانه و 84 میلیون و 800 هزار دلار در سراسر دنیا فروخت تا 83 میلیون و 700 هزار دلاری ضرر روی دستِ این استودیو بگذارد.
گیشه‌ی آمریکای شمالی30/8 میلیون دلار
گیشه‌ی خارجی53/9 میلیون دلار
گیشه‌ی چین--
گیشه‌ی جهانی 84/7میلیون دلار
حق استودیو از فروش بلیت در سینماهای دنیا15 میلیون دلار
درآمد پخش در شبکه‌ی خانگی9 میلیون دلار
درآمد پخش تلوزیونی15 میلیون دلار
پیش‌فروش‌های خارجی50 میلیون دلار
مجموع درآمدها: 89 میلیون دلار
هزینه‌ی تولید100 میلیون دلار
هزینه‌ی چاپ و تبلیغات جهانی45 میلیون دلار
هزینه‌ی ویدیو2/7 میلیون دلار
هزینه‌ی مشارکت‌ها--
دستمزد بازیگران و سازندگان9 میلیون دلار
بهره16 میلیون دلار
سود پخش‌کننده--
کل هزینه‌ها 172 میلیون دلار
سود خالص استودیو منفی 83/7 میلیون دلار

4-سولو: داستانی از جنگ ستارگان
Solo: A Star Wars Story دیزنی
برنامه‌ی اولیه‌ی دیزنی برای ساختِ اسپین‌آف‌های «جنگ ستارگان» همچون یک برنامه‌ی مطمئن به نظر می‌رسید؛ مخصوصا بعد از اینکه «روگ وان: داستانی از جنگ ستارگان» با کسب بیش از یک میلیارد دلار در دنیا، 320 میلیون دلار سود خالص برای این استودیو به ارمغان آورد. ولی «سولو» در حالی روی پرده رفت که طرفداران به دلایل مختلفی مثل عدم علاقه‌ به هان سولویی بدون هریسون فورد و اخراج شدن فیل لُرد و کریستوفر میلر، خالقان «لگو مووی»، به‌عنوان کارگردانانش و جایگزین شدنشان با گزینه‌ی استانداردی در قالب ران هاوارد، دل خوشی از آن نداشتند. دیگر زخمی که «سولو» برداشت ناشی از اکران شدن آن درست شش ماه بعد از موفقیت یک میلیارد و 330 میلیون دلاری «جنگ ستارگان: آخرین جدای» بود. اگرچه دیزنی با اکران کردنِ فیلم‌های مارولش در فاصله‌ی چند ماه از یکدیگر موفق ظاهر شده بود، ولی نزدیکی اکرانِ «سولو» به «آخرین جدای» باعث شد تا طرفدارانِ این مجموعه احساسِ اشباع‌شدگی کنند. عده‌ای باور داشتند که شاید اگر «سولو» در فصل کریسمس (زمان اکران سنتی «جنگ ستارگان») که «نیرو برمی‌خیزد» (247/9 میلیون دلار)، «آخرین جدای» (220 میلیون دلار) و «روگ وان» (155 میلیون دلار) را به افتتاحیه‌های خانگی بزرگی رساند اکران می‌شد، وضعیت بهتری می‌داشت. خلاصه، «جنگ ستارگان» همیشه مجموعه‌ای مختص آمریکای شمالی بوده است و این‌دفعه حتی سینماروهای خانگی هم هیجانی برای تماشای این فیلم که بیشتر حکم یک قسمت غیرضروری برای سوءاستفاده از نوستالژی‌شان را داشته نداشتند. هرچه هست، کارشناسان باور دارند که ضرری که دیزنی از شکستِ «سولو» متحمل شد خیلی بیشتر از عددی است که در اینجا اعلام کرده‌ایم. چرا که این شکست موجب شد تا دیزنی برنامه‌هایش برای ساختِ اسپین‌آف‌های بیشتر مثل فیلم مستقل «بوبا فت» را به حالت تعلیق در بیاورد. لوکاس‌فیلم در حال حاضر مشغول تغییرِ تفکراتش درباره‌ی مجموعه‌ی «جنگ ستارگان»‌اش است. همان‌طور که گزارش شده بود، بعد از به اتمام رسیدن حماسه‌ی اسکای‌واکر با اپیزود نهم، رایان جانسون و سازندگان «بازی تاج و تخت» در حالی مشغولِ کار روی «جنگ ستارگان»‌های شخصی خودشان هستند که سرویس استریمینگِ دیزنی هم شاملِ سریال‌های «جنگ ستارگان» با محوریت بوبا فت و «ماندالوریان‌» (The Mandalorian)، تحت نظر جان فاورو خواهد بود. درنهایت «سولو» که با مجموع بودجه‌ی 446 میلیون و 900 هزار دلار ساخته شده بود، با کسب 392 میلیون و 900 هزار دلار از سراسر دنیا، 76 میلیون و 900 هزار دلار به دیزنی ضرر زد.
گیشه‌ی آمریکای شمالی213/7 میلیون دلار
گیشه‌ی خارجی162/6 میلیون دلار
گیشه‌ی چین16/4 میلیون دلار
گیشه‌ی جهانی 392/9 میلیون دلار
حق استودیو از فروش بلیت در سینماهای دنیا181 میلیون دلار
درآمد پخش در شبکه‌ی خانگی64 میلیون دلار
درآمد پخش تلوزیونی125 میلیون دلار
پیش‌فروش‌های خارجی--
مجموع درآمدها: 370 میلیون دلار
هزینه‌ی تولید250 میلیون دلار
هزینه‌ی چاپ و تبلیغات جهانی110 میلیون دلار
هزینه‌ی ویدیو20 میلیون دلار
هزینه‌ی مشارکت‌ها9 میلیون دلار
دستمزد بازیگران و سازندگان17 میلیون دلار
بهره40 میلیون دلار
سود پخش‌کننده--
کل هزینه‌ها 446/9 میلیون دلار
سود خالص استودیو منفی 76/9 میلیون دلار

5-فندق‌شکن و چهار قلمرو
The Nutcracker and the Four Realms دیزنی
فیلم فانتزی «فندق‌شکن و چهار قلمرو»‌، محصول والت دیزنی بود که به افتتاحیه‌ی ناامیدکننده‌ی 20 میلیون دلار در آمریکای شمالی دست پیدا کرد تا باز دوباره ثابت کند برند والت دیزنی به خودی خود آن‌قدر قوی نیست تا فیلمی که مثل «دیو و دلبر» و «کتاب جنگل» از قبل شناخته شده نیست را بفروشد؛ این در حالی است که «فندق‌شکن» منهای کیفیت بالای پروداکشن و بازیگرانش، نقدهای افتضاحی دریافت کرد و به‌عنوان کپی دست‌دومِ موفقیت‌های اخیرِ دیزنی با بازسازی‌های لایو اکشنش معرفی شد. و از آنجایی که کایرا نایتلی و هلن میرن و مورگال فریمن حداقل خارج از فیلم‌های بزرگسالانه، ستاره‌هایی که مردم را به سینماها بکشانند حساب نمی‌شوند، درنهایت به نظر می‌رسید تنها چیزی که این فیلم ارائه می‌کرد این بود: آیا می‌خواهید نسخه‌ی دیزنی «فندق‌شکن» را ببینید یا نه؟ که خب، سؤال جذابی نیست. «فندق‌شکن» نه‌تنها در جذب بچه‌ها شکست خورد (فقط 6 درصد از تماشاگران فیلم را بچه‌های 7 ساله تشکیل می‌دادند)، بلکه متریال‌های تبلیغاتی فیلم خبر از فیلمی بسیار شبیه به «دیو و دلبر» می‌دادند که مردم قبلا آن را به یک میلیارد و 260 میلیون دلار فروشِ جهانی رسانده بودند. همچنین وقتی دیزنی، این فیلم را همزمان با «بوهمین رپسدی» روی پرده فرستاد، مثل هیچکس دیگری در صنعتِ فیلمسازی انتظار نداشت که محصولِ فاکس قرن بیستم به موفقیتِ زلزله‌واری که دیدیم تبدیل شود؛ فردی مرکوری با افتتاحیه‌ی 51 میلیون دلاری‌اش، افتتاحیه‌ی 20/3 میلیون دلاری «فندق‌شکن» را در بدو ورود بلعید و استخوان‌هایش را تف کرد. «فندق‌شکن» حکم یک جور موش آزمایشگاهی را برای دیزنی داشت. بعد از موفقیت‌های متوالی چندساله‌ی دیزنی با بازسازی‌های لایو اکشنش که از آی‌پی‌های پُرطرفدار و نوستالژی چندنسلی بهره می‌بردند، سؤال این بود که آیا سینماروها حاضر به تماشای یک ماجرای پریانی کلیشه‌ای فقط به خاطر اینکه برند دیزنی روی آن نقش بسته است می‌شوند یا نه؟ جوابی که آن‌ها با این فیلم دریافت کردند، یک نـه محکم و بلند است. درنهایت به نظر می‌رسد وضعیتِ فعلی دیزنی چیزی است که حالاحالاها باید به آن عادت کنیم. چه وضعیتی؟ آن‌ها امسال علاوه‌بر به دست آوردنِ بزرگ‌ترین موفقیت‌های 2018 با «بلک پنتر»، «اونجرز: جنگ اینفینیتی» و «شگفت‌انگیزان 2»، همزمان بزرگ‌ترین شکست‌های امسال را هم با «چین‌خوردگی در زمان»، «سولو» و «فندق‌شکن» در اختیار دارند. «فندق‌شکن» که با مجموع بودجه‌ی 233 میلیون و 800 هزار دلار ساخته شده بود، 173 میلیون دلار در گیشه‌ی جهانی فروخت و 65 میلیون و 800 هزار دلاری به دیزنی ضرر زد که البته برای پادشاه باکس آفیس دنیا، پول خُرد حساب می‌شود.
گیشه‌ی آمریکای شمالی54/8 میلیون دلار
گیشه‌ی خارجی102/8 میلیون دلار
گیشه‌ی چین16/2 میلیون دلار
گیشه‌ی جهانی 173/9 میلیون دلار
حق استودیو از فروش بلیت در سینماهای دنیا76 میلیون دلار
درآمد پخش در شبکه‌ی خانگی24 میلیون دلار
درآمد پخش تلوزیونی68 میلیون دلار
پیش‌فروش‌های خارجی--
مجموع درآمدها: 168 میلیون دلار
هزینه‌ی تولید120 میلیون دلار
هزینه‌ی چاپ و تبلیغات جهانی77 میلیون دلار
هزینه‌ی ویدیو8 میلیون دلار
هزینه‌ی مشارکت‌ها--
دستمزد بازیگران و سازندگان9/6 میلیون دلار
بهره19/2 میلیون دلار
سود پخش‌کننده--
کل هزینه‌ها 233/8 میلیون دلار
سود خالص استودیو منفی 65/8 میلیون دلار

لینک کوتاه:
https://www.aryajavan.ir/Fa/News/121415/

نظرات شما

ارسال دیدگاه

Protected by FormShield
مخاطبان عزیز به اطلاع می رساند: از این پس با های لایت کردن هر واژه ای در متن خبر می توانید از امکان جستجوی آن عبارت یا واژه در ویکی پدیا و نیز آرشیو این پایگاه بهره مند شوید. این امکان برای اولین بار در پایگاه های خبری - تحلیلی گروه رسانه ای آریا برای مخاطبان عزیز ارائه می شود. امیدواریم این تحول نو در جهت دانش افزایی خوانندگان مفید باشد.

ساير مطالب

اگزینوس 2500 احتمالاً عملکرد بهینه‌تر نسبت به اسنپدراگون 8 نسل 4 خواهد داشت

زلزله تایوان نزدیک به 100 میلیون دلار به TSMC خسارت وارد کرده است

رونمایی اسپیکر نمایشگردار اپل محتمل‌تر شد

ترفند عجیب گراز برای فرار از دست سگ‌های شکارچی!

خیلی شانس آورد از یک تصادف مرگبار نجات پیدا کرد!

دابسمش علی لهراسبی برای مخاطبانش

سلمان: در باز است، باز پرنده است، پس در پرنده است!

وقتی نمیتونی دو دقیقه ساکت بشینی

فامیل دور و بچه‌ش و ببعی قاچاقی میخوان برن ترکیه

بلایی که مهسا طهماسبی سر گربه های محله آورده

عمو کاووس: مرگ حقه، میکروب بهانه است

سرپرست استقلال: مشکل تیم ما مالی است

کری ستاره بارسا برای رئال؛ با 200 درصد توان بازی می کنیم

رضاوند: بازی‌ها با VAR برگزار شود تا حق تیمی‌ خورده نشود

واکنش بادامکی به استفاده از VAR در هفته‌های پایانی

بادامکی: اسماعیلی فر به هواداران لایک نشان داده

اوسمار فصل بعد هم روی نیمکت خواهد بود؟

سهرابیان: تا 10 روز آینده آماده هستم

کلوپ با آن کارش لیورپول را کشت

نویدکیا به هیچکس باج نمی‌دهد

انیمیشن فان عمر مومنی از پنالتی برناردو سیلوا مقابل رئال مادرید

کنایه باشگاه پاری سن ژرمن به برد مقابل بارسلونا؛ قاب عکس بازی در کنار تابلوی منا لیزا!

برتری 5-2 آژاکس مقابل بایرن مونیخ و صعود به فینال لیگ قهرمانان اروپا

اشتباهات ساده‌ای که آشپزخانه را شلوغ و نامرتب می‌کند

واکنش معنادار وزیر روحانی درخصوص تذکر دفتر رهبری به مسئولان بخاطر رفتار بی‌قاعده در حجاب

رئیس شورای اطلاع‌رسانی دولت: مسئولان متوجه اطرافیان کذاب و هتاک باشند

قدردانی امیرعبداللهیان از نقش الجزایر در کمک به توقف نسل‌کشی اسرائیل در غزه

عراق از حملات امروز به اصفهان ابراز نگرانی کرد

برنامه/ ردیاب بهترین مکان تحت پوشش شبکه‌های تلفن همراه

مارک زاکربرگ می‌گوید متا در حال توسعه دستگاه پوشیدنی مانند تراشه مغزی نورالینک است

گوشی وان پلاس Ace 3 Pro طراحی کاملاً جدیدی خواهد داشت؟

قیمت هدست متا کوئست 2 به‌طور دائمی افت کرد

خرس خانگی یک روس

استوری جدید و متفاوتی که منوچهر هادی منتشر کرد

چهره ها/ تغییر چهره «گلنار» سریال گیلدخت بعد از 3 سال

ببعی به زبان ترکی هم مسلطه!

چهره ها/ سلفی جالب نصرالله رادش و همسرش وایرال شد

رپ خوانی بحرانی برای سید جواد هاشمی

شیرین: تا وقتی بله نگفته بودیم، هیشکی قصد ازدواج نداشت حالا همه میخوان زن بگیرن!

وقتی ناراحتی از اینکه مخ زن خودت رو زدی

وقتی هیچی از هنر نقاشی نمیدونی

واکنش روزبه چشمی به سوال یکی از خبرنگاران درباره مشکلات باشگاه

گفت و گوی خبرنگاران با آرمین سهرابیان در پایان بازی استقلال و شمس آذر

گفت و گوی خبرنگاران با نصرالله خواجه‌گیری سرپرست استقلال در پایان بازی با شمس آذر

رئیس بایرن: نیامدن ناگلزمان برای ما پایان دنیا نیست

سهرابیان: با تمام توان برای قهرمانی میجنگیم

رقیبان سیتی به دنبال جذب هالند جدید

مرادمند: خداراشکر که در این بازی چَک خوردیم!

چشمی: بازی خیلی زیاد سخت شد

استقلال عنوان بهترین دفاع لیگ را از دست داد