بزرگنمايي:

متاسفانه، احساس نفرت از شغل يک مورد غير معمول نيست. انجمن مديريت منابع انساني در سال 2016 تحيقيقاتي را انجام داده که طي آن مشخص شده‌ تنها 37 درصد از کارمندان از شغل خود راضي هستند.

به اين فکر کنيد که چرا کارمندان شما رفتار متفاوتي را در هنگام ورود به اداره از خود بروز مي‌دهند. آيا با خوشحالي و نشاط پشت ميز خود مي‌نشينند؟ يا اينکه مثل افراد بي‌حال به فعاليت خود ادامه مي‌دهند؟

اگر آنچه که با آن مواجه هستيد به مورد دومي شباهت دارد، بايد گفت که عده‌اي از کارمندان ناراحت و ناراضي زير دست شما کار مي‌کنند. متاسفانه، احساس نفرت از شغل يک مورد غير معمول نيست. انجمن مديريت منابع انساني در سال 2016 تحيقيقاتي را انجام داده که طي آن مشخص شده‌ تنها 37 درصد از کارمندان از شغل خود راضي هستند.

اگر نظر شما اين است که، "الزامي براي علاقه‌مندي به کار وجود ندارد و کارمندان فقط بايد مشغول وظيفه خود باشند”، به ياد داشته‌ باشيد که کارمندان ناراضي کمتر درگير کار مي‌شوند، خلاقيت کمتري دارند و احتمال اين وجود دارد که از کار خود استعفا دهند.
 
بنابراين همه اين‌ها روند کاري شرکت را تحت تاثير خود قرار مي‌دهند. بهتر است به محض اينکه نشانه‌هايي از نارضايتي را در نيروي کار خود مي‌بينيد، هر چه سريع‌تر به مسايل موجود رسيدگي نماييد.

در ادامه دلايلي را بررسي مي‌کنيم که به سبب آ‌ن‌ها کارمندان از فعاليت خود ناخوشنود هستند، بنابراين با توجه به اين موارد مي‌بايست راهکاري را براي رضايت و خرسندي آن‌ها ايجاد کنيد.

10. عدم امنيت شغلي
در صورتي که کارکنان در مورد از دست دادن شغل خود نگران باشند، سخت است که آن‌ها به جايگاهي که دارند احساس دلبستگي کنند و به آن وفادار بمانند. در عوض تمرکز روي کار، هر لحظه ترس اين را دارند که اتفاقي براي شغل‌شان بيفتد.
 
اگر شرکت شما در حال حاضر از پايداري لازم برخوردار نيست، مطمين شويد که اعتماد کارمندان را نسبت به فعاليتي که انجام مي‌دهند جلب کرده‌ باشيد. در برقراري ارتباط با آن‌ها مثبت‌انديش و راستگو باشيد تا به شک و ترديد خود پاسخ‌ دهند.
 
9. نظارت بيش از اندازه
کارمندان شما بالغ هستند. نيازي نيست تا به طور منظم و در هر ساعت يک مدير بالاي سر آن‌ها قرار داشته‌ باشد. وجود اعتماد باعث مي‌شود که تمرکز کارمندان افزايش پيدا کند. از اين رو بدون اينکه فردي بالاي سر آن‌ها به فعاليت‌شان نظارت داشته‌ باشد، به آن‌ها آزادي عمل بدهيد.

8. تصور وجود جايگاه شغلي بهتر در ساير شرکت‌ها
اين طبيعت انسان است که تصور کند هميشه مورد بهتري خارج از جايي که در آن است وجود دارد (و به قول معروف مرغ همسايه را غاز مي‌بيند). اين موضوع به ويژه زماني صحت دارد که کارمند شما هيجان کمتري را با شغل خود تجربه مي‌کند. آن‌ها با دوستان خود درباره رفتار رييس‌شان گفت‌وگو مي‌کنند و تمام تلاش خود را به کار مي‌بندند تا فرصت شغلي جديدي را پيدا کنند.

اگر از آنچه که ساير رقيبان شما براي جذب و حفظ کارکنان‌تان تلاش مي‌کنند آگاه باشيد، مي‌توانيد شرايط لازم را براي رضايت کارمندان و به کنار زدن رقيبان فراهم کنيد. علاوه بر اين، سعي کنيد که احتياجات نيروي کاري خود را پيدا کرده و آن‌ها را تامين کنيد. ممکن است حتي با تغييرات اندکي که در شرکت خود به وجود مي‌آوريد سطح رضايت کارکنان را تا حد زيادي بالا ببريد.
 
7. ارزش‌هاي آن‌ها با شرکت همسو نيست
هويت شغلي مي‌تواند يک محرک قدرتمند محسوب شود. اين موضوع به کارمندان اجازه مي‌دهد تا با فعاليت روزمره خود ارتباط بهتري داشته‌ باشند و به جايگاهي که دارند با اطمينان تکيه کنند. با اين حال، در صورتي که آن‌ها براي شرکت ارزشي قائل نباشند، طولي نمي‌کشد که به مشکل برخورد خواهند کرد. رسيدگي به اين موارد در روند استخدامي، موجب مي‌شود که رسالت شرکت را با وضوح بيشتري براي آن‌ها مشخص کنيد.

6. جايي براي پيشرفت و توسعه وجود ندارد
هيچ‌کس کاري را انجام نمي‌دهد که احساس کند تا 5 سال آينده هم در همين وضعيت قرار خواهد داشت. کارمندان دوست دارند که در حرفه خود پيشرفت داشته‌ باشند، رو به جلو حرکت کنند و حس رقابت دروني‌شان ادامه‌دار باشد. اگر براي شرکت سياستي در اين زمينه وجود نداشته‌ باشد، کارکنان شما به مرور احساس رکود و عدم دستيابي به موفقيت خواهند داشت.

هويت شغلي مي‌تواند يک محرک قدرتمند محسوب شود

5. آن‌ها از حقوق خود ناراضي هستند
بر کسي پوشيده نيست که همه دوست دارند حقوق بيشتري را دريافت کنند، اما اين موضوع زماني که احساس کنيد کمتر از حد منصفانه دستمزد مي‌گيريد، نارضايتي بيشتري را در پي خواهد داشت و شما را آزرده خاطر خواهد کرد. پاسخ اين مشکل وجود شفافيت در پرداخت حقوق و مزايا است. درباره نحوه تصميم‌گيري براي پرداخت دستمزد کارکنان صادقانه به آن‌ها توضيح دهيد. با اين کار هرکس مي‌تواند نسبت به معقول بودن حقوق مورد انتظار خود ديد بهتري داشته‌ باشد.

4. از زحمات آن‌ها قدرداني نمي‌شود
چرا يک کارمند مي‌بايست به عملکرد خود اهميت بيشتري بدهد، در حالي که کسي به آن توجه نمي‌کند؟! قدرداني و تشکر مواردي هستند که بايد نسبت به کارمندان وجود داشته‌ باشند. اين مورد به ارزش‌هاي شرکت شما اضافه مي‌کند و به کارکنان مي‌فهماند که سختي کار آن‌ها را درک مي‌کنيد. واکنش‌هاي‌ معني‌دار شما هرچند هم که کوچک باشند، احساس رضايت طولاني مدت را براي آن‌ها بوجود مي‌آورند.
 
3. چالشي براي آن‌ها وجود ندارد
چه احساسي به کارمند شما دست مي‌دهد اگر که هر روز پشت ميز خود بنشيند و همان کارهاي تکراري و هميشگي را انجام دهد؟ طولي نمي‌کشد که آن‌ها از اين وضعيت خسته خواهند شد. اگر اين حس در آن‌ها وجود نداشته‌ باشد که براي انجام هر چه بهتر وظيفه خود بايد تلاش کنند، کاري که مشغول آن هستند مانند يک فعاليت بي‌ارزش براي آن‌ها خواهد بود.

2. از دست رفتن شور و اشتياق
هنگام مواجه با رکود اقتصادي، اکثر مردم هرکاري را که از پس انجام آن بربيايند، انجام مي‌دهند، حتي اگر علاقه‌اي هم به آن نداشته‌ باشند. اما در شرايطي غير از اين، کارکنان تحمل انزجار از کار خود را نخواهند داشت. اين امکان را براي کارمندان خود فراهم کنيد تا بتوانند همسو با شرکت شما حرکت کنند. بدين وسيله آن‌ها جايگاهي را که نسبت به آن احساس خوشحالي مي‌کنند، پيدا خواهند نمود.
 
1. رفتار نادرست رئيس با آن‌ها
در صورتي که با عدم برخورد صحيح رياست مواجه شويد، مهم نيست که تا چه اندازه به کاري که انجام مي‌دهيد عشق مي‌ورزيد، چرا که سرانجام آن شکست خواهد بود. بهتر است نگاه دقيقي به شيوه مديريت و رهبري شرکت و حتي رفتار خود بيندازيد.
 
در نظر داشته‌ باشيد که اين موارد چگونه تاثير منفي خود را روي محيط کاري و خلق و خوي کارکنان ايجاد خواهند کرد. اگر مطمين نيستيد که کارمندان از رفتار مديران خود راضي هستند يا خير، اين مورد را از آن‌‌ها جويا شويد. با اين روش سرچشمه مشکلات موجود را پيدا خواهيد کرد.

نارضايتي کارمندان مسايل مختلفي را براي کسب و کار شما ايجاد خواهد کرد. با اين حال اگر دلايل اصلي تنفر کارمندان نسبت به شغل‌شان را پيدا کنيد، شناسايي و رفع مسايل شرکت شما با سهولت بيشتري همراه خواهد بود.