بزرگنمايي:
يکي از بهترين راهها براي اينکه نسبت به
خودتان احساس بسيار بدي پيدا کنيد اين است که خودتان را با ديگران مقايسه
کنيد اين کاري است که بيشتر افراد ميکنند؛ ارزيابي موقعيت شغلي، مالي و
خانوادگي يا وضعيت ظاهري و ميزان زيبايي خود را با ديگران مقايسه ميکنند و
معمولا به اين نتيجه ميرسند که پايينتر از بقيه هستند.
با اين حال مقايسه و ارزيابي بسيار طبيعي
است و شما تنها نيستيد. بيش از 2000 سال پيش ارسطو درباره آدمهايي حرف زده
است که خود را با ديگران مقايسه ميکنند. جستجو در ديگران براي پيدا کردن
موقعيت و جايگاه خود مسالهاي کهنه و قديمي است.
لئون فستينگر دانشمندي است که نظريه
مقايسه اجتماعي را مطرح کرده است. اين نظريه به طور کلي بيان ميکند که
ارزيابي تواناييها، داراييها و زيبايي از طريق مقايسه خود با ديگران امري
طبيعي است چون همه ميخواهند بدانند به نسبت ديگران تا چه اندازه خوب
هستند.
آيا من خوب هستم؟
ديگران آينه ما براي تماشاي خود هستند.
فقط زماني ميتوانيد بفهميد که در پرش از ديگران بهتر هستيد که آدمهاي
زيادي پريده باشند. تا زماني که چنين مقايسهاي صورت نگيرد نميفهميد
جايگاه شما کجاست و چقدر بهتر از بقيه هستيد.
فستينگر همچنين در نظريه خود بر اين نکته
تاکيد ميکند که افراد همواره از يک سو خود را با کساني مقايسه ميکنند که
از آنها بالاتر هستند و از سوي ديگر خود را با افرادي پايينتر از جايگاه
فعلي خودشان مقايسه ميکنند. از اين طريق انسانها ملاحظه ميکنند که تا چه
اندازه به گروه بالاتر نزديک شدهاند. همچنين برتري نسبت به گروه ديگر
باعث ميشود تا فرد احساس خوبي نسبت به خودش پيدا کند. اين راهي براي احساس
اعتماد به نفس بيشتر است.
راهي براي کمک به خود
همانطور که مشخص است مقايسه خود با ديگران
اشتباه نيست. در حالي که انسانها به عنوان موجوداتي اجتماعي به هم متصل
هستند چگونه ميتوان مقايسه با ديگران را که لازمه بقاست را اشتباه دانست؟
در واقع کساني که هرگز توجهي به ديگران ندارند در ادغام و مشارکتهاي
اجتماعي دچار مشکل هستند. بنابراين اگر شما خود را با ديگران مقايسه
ميکنيد توانايي سازگاري و هماهنگيهاي اجتماعي را داريد. اين يک ابزار
براي توسعه رفتارهاي اجتماعي است. اما اگر مقايسه تبديل به يک فشار رواني
شود و باعث ايجاد نفرت از ديگران يا خودتان بشود اين مسالهاي است که فراتر
از يک مقايسه طبيعي براي سازگاري با جامعه است.
به اندازه کافي خوب نبودن
مقايسه زماني به يک مشکل مزمن تبديل
ميشود که شما دائما در ارزيابي و مقايسه خود احساس کنيد چيزي را نداريد در
حالي که ديگران صاحب آن هستند. اين نوع مقايسه کاملا بر مبناي احساسات
است. کساني که اعتماد به نفس کافي ندارند دائما خود را مقايسه ميکنند و در
اين نوع مقايسه به چيزهايي( به عنوان ارزش) فکر ميکنند که ديگران دارا
هستند و آنها خود را فاقد آن ميبينند. متاسفانه فکر کردن زياد به آنچه در
اختيار ديگران است در نهايت تبديل به يک مصيبت و ايجاد احساس بدبختي
ميشود. عادت به مقايسه زياد خود با ديگران باعث ميشود بيش از اندازه لازم
به آنها فکر کنيد و با دقت بيشتري نظاره گر باشيد. در اين وضعيت هميشه
ديگران را مهمتر از خود ميدانيد و به طور کلي آنها را قويتر، ثروتمندتر،
زيباتر، جذابتر و موفقتر، شادتر و باهوشتر ميبينيد.
مقايسه زماني به مشکل تبديل ميشود که دائما درمقايسه احساس کنيد چيزي را نداريد
چگونه مقايسه ميکنيد؟
خيلي از افراد در مقايسه خود با ديگران
معمولا در دام ميافتند. بسياري از چيزهايي که به عنوان معيار مقايسه قرار
ميگيرند نسبي و غيرقابل سنجش هستند. مثلا زيبايي افراد را چطور ميشود
ارزيابي کرد؟ هر کسي درکي از زيبايي دارد و آن را با حد و حدود خود و مطابق
با برداشتهاي خود که حاصل تجربه و آموزش است زيبايي را تعريف ميکند. در
اينصورت چگونه ميتوان حدي را براي چيزي که اساسا قابل سنجش نيست تعيين
کرد؟
افرادي که دچار وسواس مقايسه ميشوند
معمولا چيزهايي را مقايسه ميکنند که قابل سنجش نيستند. در واقع مشکل آنها
اين است که ميان چيزهاي قابل اندازهگيري و چيزهاي غير قابل اندازهگيري
سردرگم ميشوند.
مقايسه؛ فراتر از مرزها
پيش از گسترش رسانهها و فناوريها، براي
مقايسه با ديگران جامعه محدودي در اختيار داشتيد. اما حالا همه چيز فراتر
از مرزها و محدودههاي زندگي شما و اطرافيانتان است. وارد صفحه اينستاگرام
ميشويد و دنيايي بسيار گسترده در اختيارتان قرار ميگيرد.
رسانه و شبکههاي اجتماعي اين امکان را به
شما ميدهند تا به هر جا که ميخواهيد سرک بکشيد. عجيب است اگر بعد از
بالا و پايين کردن اينستاگرام يک لحظه ميز غذا، لباسها، خانه و ماشين خود
را با ديگران (حتي کساني که نميشناسيد) مقايسه نکنيد. زماني که يک نفر خبر
موفقيتاش(در هر زمينهاي) را اعلام ميکند بدون شک پس از شنيدن خبر به
جايگاه خودتان فکر ميکنيد.
در اينجا مقايسه کردن زندگي خود با ديگران
چيز بدي نيست اما اگر هر روز وارد شبکههاي اجتماعي ميشويد، زندگي ديگران
را تماشا ميکنيد و احساس بدي پيدا ميکنيد و يا اگر دريافتهايد که در
حال ايجاد تغييرات اجباري براي بهبود زندگي خود هستيد در دام مقايسههاي
وسواسي افتادهايد؛ چيزي که به شدت مذموم و آسيب زننده است.
رها شدن از دام مقايسه
اگر در دام مقايسه افتاده باشيد به خوبي
ميدانيد که اين کار چقدر فرسودهکننده و عذابآور است و چطور شما را از
لذتهاي ساده زندگي محروم ميکند. وقتي دائما خود را مقايسه ميکنيد زندگي
برايتان هيچ کيفيتي ندارد. هميشه چيزهاي فراواني وجود دارد که در اختيار
ديگران است و براي شما فراهم نيست. آدمي که بيش از اندازه به زندگي ديگران
نگاه ميکند به طور هدفمند نقصهاي فراواني در زندگي و روابط خودش پيدا
ميکند. اگر متوجه آسيبها و تاثيرات منفي مقايسه شدهايد يک بار دست به
عمل بزنيد تا رفتارتان به مرور زمان تغيير کند.
براي شروع فقط براي يک هفته کاري به کار
ديگران نداشته باشيد. به هيچ کس فکر نکنيد، با کسي تماس نگيريد، جايي نرويد
و زندگي مجازي ديگران را رصد نکنيد و هر زمان که افکار مزاجم به سراغتان
آمد با انجام يک فعاليت درگير کننده از فکر کردن به ديگران دست برداريد. يک
هفته زمان کوتاهي است اما من اطمينان دارم که پس از يک هفته احساس بهتري
نسبت به خودتان پيدا ميکنيد.
البته اين روش در صورتي براي شما موثر
خواهد بود که بپذيريد مشکل اصلي شما و احساس نارضايتيتان از زندگي ناشي از
مقايسه افراطي خود با ديگران است و تصميم بگيريد که اين وضعيت را تغيير
بدهيد. پس از يک هفته، با ادامه همين تمرين همچنين با هدف ايجاد تغييرات
مثبت و تلاش براي بازيابي اعتماد به نفس از دست رفته به شيوههاي مثبت به
مرور زمان ميتوانيد از مقايسه دائمي خود دست برداريد و هوشمندانه رفتار
کنيد.