بزرگنمايي:
پشتکار و ثباتقدم از مشخصههاي اصلي و
مشترک افراد سخت کوش است. گرچه اين صفات ذاتا در بعضي افراد بارزتر است
ولي سخت کوشي صفتي اکتسابي است و فقط از طريق تلاش و صرف وقت است که شخص
ميتواند از قدرت خود به طور کامل بهره ببرد. افکار کارمندان سخت کوش با
خوشبيني، اعتماد به نفس و اراده قوي تلفيق شده است. در اين مقاله با
روشهايي آشنا ميشويد که با بهکارگيري آنها ميتوانيد در محل کار خود جزو
کارمندان سخت کوش باشيد.
روش اول: توسعه عادات خوب
خوش بيني را فراموش نکنيد:
براي سخت کوشي بايد ياد بگيريد که در محيط کار خود خوشبين باشيد تا
سختيهاي کارِ زياد، فشار کمتري به شما وارد کند. در مشکلات کاري و اتفاقات
منفي به دنبال جوانب مثبت باشيد. افراد خوشبين رويدادهاي منفي را موقتي و
گذرا ميبينند و بر مشکلات تمرکز نميکنند. از جمله کارهايي که براي
افزايش سخت کوشي خود ميتوانيد انجام دهيد، موارد زير هستند: بدبيني را
کنار بگذاريد. بدبيني با ايجاد حس درماندگي باعث سکون ميشود و بازدهي را
کاهش ميدهد. به جاي اينکه از مسئوليتها شکايت کنيد، آنها را به عنوان
فرصتي در نظر بگيريد تا تلاش و وجدان کاريتان را به رئيس خود نشان دهيد.
موفقيتهايتان را به خود يادآوري کنيد. اين کار جرات شما را براي انجام
فعاليتهاي جديد در حيطه شغلتان بيشتر ميکند.
افکار غيرمنطقي خود را بشناسيد و با آنها مبارزه کنيد:
از خواستههاي دروني خود آگاه باشيد، بر ويژگيهاي مثبت خود تمرکز کنيد و
اجازه ندهيد افکار منفي شما را محاصره کند. باورهاي غلط و نامعقول خود را
زير سوال ببريد و از ذهن دور کنيد. با انرژي و انگيزه کار کنيد و از کار
خود لذت ببريد. به ياد داشته باشيد موفقيتهاي کوچک هم مهم هستند، به آنها
افتخار کنيد.
ديدگاهتان را نسبت به مشکلات عوض کنيد: در
برخورد با مشکلاتتان مثبتانديش باشيد. اين کار جنبههاي مثبت موقعيت شما
را تقويت ميکند و باعث ميشود فشار کاري کمتري احساس کنيد؛ در نتيجه با
ديد بازتري به موضوع مينگريد، ذهن شما آرام ميگيرد، سخت کوشي شما بيشتر
ميشود و براي مشکل راه حل پيدا ميکنيد.
چند کار را همزمان انجام ندهيد:
شايد شما هم ادعا کنيد که ميتوانيد چند کار را به طور همزمان انجام دهيد
و به خوبي از پس آنها برآييد و البته شايد اين ويژگيتان را سخت کوشي هم
به حساب ميآوريد! ولي بايد بدانيد مطالعات اخير نشان داده است که با اين
کار ممکن است بدون اينکه متوجه شويد اطلاعات و موارد مهمي را از قلم
بيندازيد، خطا کنيد و در نهايت کيفيت کارتان پايين بيايد. از کاري به کار
ديگر پريدن مغز شما را گيج ميکند و قسمتهايي از مغز را که مسئول حل مساله
است از فعاليت بهينه باز ميدارد. همچنين اين کار به مرور زمان ميتواند
به مغز آسيب برساند.
شکايت نکنيد:
اگرچه احتمالا نميتوانيد اين مورد را کاملا از زندگيتان حذف کنيد، ولي
همانطور که ميدانيد شکايت کردن دردي را دوا نميکند. شکايت از موقعيتها
بدون داشتن هدف و راه حل در ذهن، باعث ايجاد چرخههاي منفي در ذهن ميشود
که به استرس و افسردگي منجر ميشود. پس اگر شکايت ميکنيد حداقل ايدههايي
براي حل مشکل داشته باشيد، در غير اين صورت مسير شما براي اينکه کارمند
سختکوشي باشيد سختتر ميشود.
تعاملات اجتماعيتان را افزايش دهيد: بهبود
مهارتهاي بينفردي و همدلي باعث ميشود جديتر کار کنيد و بيشتر به
اهدافتان پايبند باشيد.وقتي با همکارتان همدلي ميکنيد، مشکلات را از
دريچه ديگري ميبينيد و احتمالا ميتوانيد راهحلهايي ارائه دهيد که به
ذهن او خطور نکرده است. همدلي رابطه شما را با همکارانتان مستحکم ميکند و
داشتن همکاران يکدل موجب افزايش رضايت شغلي و به تبع آن سختکوشي ميشود.
تحقيقات نشان داده است که بخشهاي بخصوصي از مغز در حالتي که خود فرد درد
را تجربه ميکند يا هنگامي که شاهد درد کشيدن ديگران است، فعاليت مشابه
دارند و آن بخش از مغز که مسئول پاسخ به درد است شروع به فعاليت ميکند.
خود را از ديگران جدا نکنيد. کساني که با ديگران ارتباط موثر برقرار
ميکنند، ميتوانند از چندوچون کارها اطلاع بيشتري پيدا کنند و موفقتر عمل
کنند.
چند کار را همزمان انجام ندهيد
روش دوم: گسترش مسئوليتها
در زمان مناسب اضافهکاري کنيد:
حتي وقتي از انجام مسئوليتهاي خود فارغ شديد يا ساعت کاريتان به پايان
رسيد، در زمانهاي شلوغ و هنگامي که هنوز کارهاي زيادي باقي مانده است، با
اضافهکاري سختکوشي و تعهد خود را نسبت به انجام امور، به رئيس و
همکارانتان نشان دهيد. از رئيستان بپرسيد که آيا پروژههاي ديگر خوب پيش
ميرود و به کمک شما نياز دارد يا نه. البته دقت کنيد اضافهکاري را به حد
افراط نرسانيد. بيش از حد کار کردن تاثيرات جانبي جدي بر سلامتي دارد.
قدرت خود را افزايش دهيد و نقاط ضعفتان را بهبود ببخشيد:
از ناديده گرفتن و کوچک شمردن موفقيتهايتان اجتناب کنيد. به ياد داشته
باشيد که قدمهاي کوچک هم پيشرفت به حساب ميآيند. در ذهنتان روي هر بخش
از شغلتان که دوست داريد در آن پيشرفت کنيد متمرکز شويد و براي رسيدن به
هدفتان سخت کوشي به خرج دهيد.
مسئوليتپذير باشيد:
اگر با مسائل رو در رو نشويد، غيرممکن است که بتوانيد به خوبي از عهده
رسيدگي به آنها برآييد. اينکه مسئوليت اعمالتان را به عهده بگيريد شايد سخت
باشد ولي رويارويي همهجانبه و بهموقع به مسائل ممکن نيست، مگر اينکه
عميقا و از ريشه به آنها رسيدگي کنيد. از توجيه اعمالتان و ارائه توضيحات
غيرضروري اجتناب کنيد. تواناييهايتان را با شرکت در سمينارها، کلاسها و
به عهده گرفتن نقشهايي که تواناييهاي شما را بهکار ميگيرند، بهبود
ببخشيد. ضعفها اغلب با توقف الگوهاي فکري منفي برطرف ميشوند. ميتوانيد
براي مدت کوتاهي به کار ديگري مشغول شويد. همچنين ميتوانيد از شخصي کمک و
راهنمايي بگيريد يا از او بخواهيد حمايتتان کند. براي اينکه به خود کمک
کنيد تا در مقابل اعمالتان احساس مسئوليت کنيد و پاسخگو باشيد، گاهي لازم
است تغييرات اساسي انجام دهيد. مثلا از رئيستان بخواهيد موضوعات کاري مرتبط
با شما را خصوصي با شما مطرح کند.
پيشقدم باشيد:
اعتماد به نفس لازمه بهدست آوردن فرصتها و بهرهگيري از آنهاست. براي
بهدست آوردن اعتماد به نفس از موارد سادهتر و کوچک شروع کنيد و سپس به
مسئوليتهاي مهمتر برسيد. قبل از مطرح کردن هرگونه پيشنهاد درباره امکان
اجراي موثر آن تامل کنيد. اينکه با استفاده از کلمات به نحوي از ايده خود
دفاع کنيد کار چندان سختي نيست، ولي ارائه پيشنهادات نامحتمل باعث ميشود
در مقابل ديگران احساس شرمندگي کنيد يا عصبي شويد.
سيستم حمايتي سالم ايجاد کنيد:
به همکاران خود کمک کنيد. مطمئنا زماني هم شما به آنها احتياج خواهيد
داشت. رقابت را کنار بگذاريد. مقايسه دائم خودتان با ديگران احساس نارضايتي
را به همراه دارد. البته اين کار شايد کمي سخت باشد، چرا که بيشتر
کارفرمايان براي بالا بردن راندمان کاري و ايجاد انگيزه، بين کارمندان خود
رقابت ايجاد ميکنند.
روش سوم: ثبات قدم
از عبارات تاکيدي مثبت استفاده کنيد:
ما هميشه با خودمان در حال گفتوگو هستيم. اين کار بر ذهن ما تاثير
ميگذارد و باعث ميشود باورها و احساسات مثبت يا منفي داشته باشيم. با
استفاده از عبارات تاکيدي مثبت کارهاي خود را تاييد و خود را به بهترين شکل
مديريت کنيد.در گفتوگوهاي دروني خود زمان حال را بهکار ببريد و با
استفاده از عبارات تاکيدي مثبت نگراني درباره آينده را از بين ببريد. با
خود درباره علت ترسها و نگرانيهايتان صحبت کنيد و سعي کنيد راهي براي از
بين بردن آنها پيدا کنيد.
آرزوهايتان را عملي کنيد:
هرچه بيشتر و منظمتر از ارادهتان استفاده کنيد آن را قويتر ميکنيد. به
هدف خود نزديک شويد و با افکار مطمئن و دلگرمکننده پيش برويد. اگر اعتقاد
داشته باشيد که سستاراده هستيد، خواستههاي کمتري نيز خواهيد داشت. ورزش
کنيد و مراقب سلامت جسم خود باشيد. افزايش فعاليت بدني موجب ميشود ذهن
فعالتري داشته باشيد.
مراحل کار را تجسم کنيد:
وقتي چيزي را در ذهن خود مجسم ميکنيد درک بهتري از آن خواهيد داشت.
درباره مراحل رسيدن به اهدافتان فکر کنيد. خود را در حال انجام کار تصور
کنيد و سربلندي، افتخار و آرامش را بيابيد.
پيشرفتتان را مرور کنيد:
موفقيتهاي گذشته را يادداشت کنيد و هر از چند گاهي آنها را مرور کنيد.
اين کار شما را آگاه ميکند که چقدر در شغلتان رشد داشتهايد و تصوير
بهتري از عملکرد و اولويتهايتان را به شما نشان ميدهد.
دست از تلاش برنداريد:
متقاعد کردن خود براي حرکت دوباره و گام برداشتن به جلو بعد از شکست حتي
براي افراد موفق سخت است. پس اگر شکست خورديد شرمنده نشويد و خجالت نکشيد.
همه آدمها در جايي از زندگي خود شکست ميخورند و شما تنها نيستيد. براي
اينکه احساسات منفيتان را به حداقل برسانيد از جملات تاکيدي مثبت استفاده
کنيد و براي يک راه جديد در جهت دستيابي به هدفتان برنامهريزي کنيد.