دليل شما براي ازدواج چيست؟
نگاه سیاسی
بزرگنمايي:
دلايل نادرست ازدواج عبارتند از:
-شورش بر عليه والدين: تعارض با
والدين، مي تواند يکي از دلايلي باشد که فرد جوان را بسوي ازدواج سوق دهد.
وقتي فردي در خانواده اي زندگي مي کند که والدين او اهانت کننده و تحقير
کننده هستند، بنظر مي رسد که ازدواج انتخاب موجهي باشد. آنهايي که در آتش
تعارض هاي طولاني مدت والدين سوخته اند، آنهايي که قرباني پدر و مادري
معتاد بوده اند و آنهايي که قرباني آزارهاي جسماني ، هيجاني و جنسي در
خانواده بوده اند، دلايل موجهي دارند تا از خانواده به نحوي بگريزند و از
آن دور شوند. اما آيا داشتن دليل موجه براي ترک خانواده ضرورتا دليل موجهي
براي ازدواج است؟
در اينگونه موارد بهتر است که افراد استقلال شخصي خود
را بسط دهند و با خانواده خود روبرو شوند، به روابط خود و خانواده خود
بينديشند و براي مشکلات و مسايل راه حلي بيابند، تا اينکه درگير ازدواج
شوندو يا به فکر ازدواج باشند. با ازدواج مي توان از يک شرايط فاجعه بار
گريخت اما با چه بهايي؟ تحقيقات نشان مي دهد که بسياري از افراد که از آزار
والدين به ازدواج پناه برنده اند، ازدواج آنها نيز آزار دهنده بوده است.
-جستجوي
استقلال: جوانان به اينکه روي پاي خود بايستند و کارهايشان را خودشان
انجام دهند و يا مستقل باشند، کشش و علاقه زيادي دارند. اما استقلال امري
است که فرد، فقط به تنهايي مي تواند به آن برسد. با اتکاي به همسر، فرد به
استقلال نخواهد رسيد. بسياري هستند که ازدواج مي کنند تا مستقل شوند، اما
مستقل شدن سال ها وقت مي برد و امري است وابسته به خود فرد تا هرچه بيشتر،
روي پاي خود بايستد.
-التيام يک ارتباط شکست خورده: اين مورد، از
موضوعاتي است که شناسايي آن در ديگران راحت تر از شناسايي آن در خودمان
است. پاسخ رايج به هشدارهاي ديگران معمولا اين است که " نه! من مي فهمم که
شما چه مي گوييد، اما اين مورد فرق دارد. " ما تمايل داريم که ارتباط جديد و
آميخته با عشق را تنها از منظر وجوه مثبت بنگريم و از اينکه ممکن است اين
ارتباط واکنش به يک ارتباط قبلي باشد مي پرهيزيم و غفلت مي کنيم.فردي که در
موقعيت التيام است، ممکن است براي حمايت هيجاني نياز به يک ارتباط ديگر
داشته باشد. ازدواج زماني موفق تر خواهد بود که دو نفر ((بخواهند)) ازدواج
کنند. تا اينکه ((نياز)) به ازدواج داشته باشند.ارتباطي که براساس التيام
يکي از دو نفر شکل گيرد، از همان آغاز در معرض خطر است، چرا که عاطفه بين
آن دو نه تنها به دليل دوستي و عشق، نيست بلکه به خاطر شفا بخشي و التيام
زخمها و جراحات ارتباط ديگري است که قبلا رخ داده است.
-ازدواج زماني موفق تر خواهد بود که دو نفر ((بخواهند)) ازدواج کنند. تا اينکه ((نياز)) به ازدواج داشته باشند.
-فشار
خانواده يا اجتماع: برخي از خانواده ها مطابق آداب، فرهنگ و عرف خود براي
ازدواج به جوانان فشار مي آورند. در يک جامعه شهري و تحصيل کرده، اين فشار
مي تواند نامحسوس و ظريف باشد. اما در جامعه اي ديگربا صراحت و به طور
مستقيم از جوان مي خواهند که ازدواج کند. خانم ها بيشتر درمعرض اين استرس
هستند. بسياري از وقتي که شهر خود را ترک مي کنند و به دانشگاه مي روند، پس
از مدتي شاهد ازدواج هم کلاسيهاي دوره دبيرستان خود خواهند بود. که حتي
بچه دار نيز شده اند و همين مي تواند بر آنها فشار رواني و استرس وارد کند.
در ازدواج نبايد عجله کرد. معمولا شتاب در ازدواج به ارتباط شاد و سالمي
منجر نمي شود. افرادي که با دلايل درست سعي در انتخاب همسر دارند نبايد
تسليم اين فشارها شوند.
-نياز جنسي: ازدواج تنها به دليل رفع نياز جنسي
احتمالا نمي تواند به ازدواج موفقي منجر شود. چرا که ديگر عوامل مرتبط با
ازدواج، معمولا از چشم دور مي ماند. در اين گونه ازدواج، زيبايي هاي ظاهري
همسر بيشتر مد نظر قرار مي گيرد و شتاب و عجله نيز عامل تاثير گذار منفي
ديگري است. در فرهنگ عامه، به اشتباه ، باور بر اين است که عدم ارضاي نياز
جنسي سبب برخي بيماري هاي رواني مي شود. مثلا براي بهبود حال بيماران
رواني، برخي توصيه به ازدواج مي کنند که نه تنها حال بيمار را بهبود نخواهد
بخشيد، بلکه استرس و فشار رواني بيشتري را ايجاد خواهد کرد.
-احساس
کمبود و تهي بودن: گاهي افرادي که هدفي را در زندگي دنبال نمي کنند، نمي
دانند که از زندگي چه مي خواهند، احساس ناکامي مي کنند و از زندگي خود راضي
نيستند، براي حل اين مشکلات به ازدواج روي مي آورند، که قطعا دليل نادرستي
براي ازدواج است.
-احساس گناه: گاهي در رابطه با يک نفر احساس گناه مي
کنيم و به دليل احساس گناه يا احساس ترحم با او ازدواج مي کنيم. احساس گناه
يا احساس ترحم به هر دليلي که ايجاد شده باشد، يک دليل نادرست براي ازدواج
است.
لینک کوتاه:
https://www.aryajavan.ir/Fa/News/4275/