پنج باور اشتباه و رایج در مورد آینده کسبوکارها فناوری بزرگنمايي: آریا جوان - یادگیری سریع، داشتن نوآوری، کدنویسی و... اگرچه مزیت رقابتی به حساب میآیند اما آشنا نبودن با آنها به معنای عدم موفقیت در محیط کاری آینده نیست.همهی ما میدانیم ویژگیهایی که باید در آینده برای موفقیت در محیط کار داشته باشیم، متفاوت از ویژگیهای فعلی است. با گذشت زمان مهارت های جدید شکل میگیرند، ابزارها و فرآیندهای جدید اختراع میشوند و حتی مسئولیتهای جدیدی به کارمندان داده میشود. بعد از پیدایش شبکههای اجتماعی هیچکس احتمال نمیداد «متخصص شبکههای اجتماعی» به یک عنوان شغلی تبدیل شود. پیشبینیها همیشه درست نیستند و گاهی اوقات تأثیر منفی آنها روی افکار، به مراتب بیشتر از تأثیر مثبت آنها است. در ادامهی این مقالهی زومیت به بررسی بیشتر باورهای اشتباهی میپردازیم که میگویند داشتن آنها برای پیدا کردن شغل در آینده ضروری است. 1- یادگیری سریع، برای موفقیت ضروری است درست است که نیازهای محیط کار دائما در حال تغییر است و کارمندان باید دائما در حال یادگیری باشند اما اینکه موفقیت افراد تنها به یادگیری سریعشان وابسته باشد، صحیح نیست. مطمئنا افرادی که موضوعی را سریع یاد میگیرند، مزایای بیشتری نسبت به دیگران دارند اما اگر فردی این ویژگی را به صورت ذاتی نداشته باشد، به این معنا نیست که در آینده موفق نخواهد بود. اولین نکته این است که تمرین همیشه کمک خوبی است. دومین نکتهای که باید به خاطر داشت این است که هیچ رابطهای میان سرعت یادگیری افراد با میزان باهوشی و تواناییهای آنها وجود ندارد. تاد روز ، نویسنده و مدیر برنامهی آموزش مدرسهی هاروارد برای اثبات این موضوع به بخشی از سخنرانی سال خان ، کارآفرین آمریکایی در تدتاک اشاره کرده است. سال خان در این سخنرانی نموداری از دانشآموزانی را نشان داد که به زمان بیشتری برای یادگیری و مهارت در موضوعی نیاز دارند، نمودار همچنین نشان میداد این افراد بعد از درک موضوع مورد نظر میتوانند با سایرین رقابت کنند. واقعیت این است که یادگیری و جا افتادن برخی مهارتها زمان زیادی میبرد و راز موفقیت در داشتن پشتکار و تعهد خلاصه میشود. اگر احساس میکنید نسبت به همنوعان خود به زمان بیشتری برای یادگرفتن یک مهارت نیاز دارید، دلسرد نشوید، مهم این است که تغییرات را بپذیرید. استراتژیست پیشین آیبیام میگوید: برخی از ما با استعدادهای بیشتری متولد شدهایم اما همهی ما میتوانیم با گذر زمان بهتر شویم. همهی ما کسانی را میشناسیم که از تغییر بیزار هستند و در نقطهی مقابل کسانی هستند که از تغییرات استقبال میکنند. کلید اصلی موفقیت این است که تلاش کنیم در دستهی دوم باشیم. 2- نوآوری تنها مخصوص کارآفرینان و استارتاپها است امروزه این باور میان مردم جا افتاده که نوآوری با کارآفرینی مترادف است. استارتاپ ها و کسبوکار های نوپا، روال معمول صنایع را به هم میزنند و کسانی که دنبال حل مسائل بزرگ هستند یا باید در یک استارتاپ استخدام شوند یا باید استارتاپ خودشان را راهاندازی کنند. زمانی که صحبت از نوآوری به میان میآید، اغلب مردم کارهای قدیمی را فراموش میکنند. درست است که بسیاری از برند های قدیمی در برابر تغییرات جدید دیر اقدام کردهاند و استارتاپها تنها با تمرکز روی نوآوری عملکرد خوبی دارند اما این موضوع همیشه صحیح نیست. بسیاری از برندهای قدیمی میدانند برای حفظ بقا در بازار باید دائما نوآوری داشته باشند. این تنها مختص صاحب کسبوکار یا مدیرعامل آن نیست بلکه باید فرصتی فراهم شود تا کارمندان نیز نوآوری خود را در کارهای مختلف نشان دهند. جورج باربی ، نویسندهی کتاب «63 ناگت نوآوری برای نوآوران بلندپرواز» میگوید: داشتن نوآوری تنها مختص موقعیت رهبری نیست. مدیران ارشد اجرایی شرکت باید نوآوری داشته باشند زیرا روشهای قدیمی نمیتوانند بقای کسبوکار را تضمین کنند. برای افزایش نوآوری شرکت، بهدنبال کارمندان متوسطی باشید که ایدههای جالبی برای مشتریها دارند. 3- باید کدنویسی را یاد بگیرید البته تکنولوژی دنیا به سمت استفاده از کامپیوترها میرود و یادگرفتن کدنویسی مفید است، اما به این معنا نیست که در رشتهی مهندسی نرمافزار تحصیل کنید، تحلیلگر داده شوید یا طراحی UX انجام دهید درحالیکه به کار دیگری علاقه داشته یا در رشتهی دیگری استعداد دارید. تارا سوارت ، دانشمند عصبشناسی میگوید: کلید موفقیت در آینده، در یادگیری علوم کامپیوتر نیست؛ بلکه در آموزش طرز تفکر محاسباتی به مغز نهفته است. برای متمایز بودن از دیگران باید یاد بگیرید ماشینها مسائل را چگونه حل میکنند. مویا مکتایر ، ستارهشناس کلمبیایی نیز معتقد است یاد گرفتن طرز تفکر دانشمندان به کارمندها کمک میکند عملکرد بهتری در آیندهی کاری داشته باشند. فهمیدن مفهوم یک کار با پیدا کردن پاسخ مجموعهای از سوالها میسر میشود نه با تعریف وظایف. در این صورت کارمند تنها به دستورالعملها وابسته نمیشود بلکه تلاش میکند راهحلهای جدید پیدا کند. پرسیدن سوالهای مناسب نه تنها کمک میکند طرح بهتری از صورت مسئله داشته باشید بلکه باعث میشود راهحلهای بهتری پیدا کنید. 4- اتوماتیک شدن به ضرر کارمندان است یکی از بدترین کابوسهای هر کارمندی این است که روزی با روباتها جایگزین شود. ترسیدن از رباتها مغز انسان را در موقعیتی خطرناک یعنی مقابله با روباتها قرار میدهد. این طرز تفکر باعث میشود مغز در برابر یادگیری کار با ماشینها مقاومت کند. درصورتی که ماشینها تنها برای کمک کردن به انسانها اختراع شدهاند. یادگرفتن نحوهی کار روباتها لازمهی داشتن همکاری مفید با آنها است. جو گرینوود ، مدیر اجرایی یک مرکز نوآوری در تورنتو میگوید: پیدایش ماشینها بیشتر از اینکه مشاغل قبلی را از بین ببرد، شغلهای جدید ایجاد میکند. بهعنوان مثال بعد از اختراع دستگاههای خودپرداز بانکی یا همان ATM، همه فکر میکردند متصدیان بانک بیکار خواهند شد، اما واقعیت این بود که متصدیان بیشتری استخدام شدند زیرا این دستگاهها هزینهی بانکداری را کاهش دادند. 5- تحصیل در رشتهی علوم انسانی بیفایده است با افزایش هزینهی تحصیلات دانشگاهی این سوال مطرح میشود که آیا تحصیلات دانشگاهی در رشتهی علوم انسانی ارزش این مقدار هزینه را دارند یا خیر. واقعیت این است که درک کردن انسانها در دنیایی که با سرعت به سمت اتوماتیک شدن میرود، ضرورت بیشتری پیدا خواهد کرد. آوی گلدفارب ، نویسنده میگوید: در دنیایی که مهارتهای تکنیکی اهمیت زیادی دارند، درک کردن موضوعاتی مانند هنر، فلسفه، جامعهشناسی و روانشناسی به انسانها کمک میکند از هوش مصنوعی به بهترین نحو استفاده کنند؛ زیرا انجام چنین کاری نیازمند دانش گسترده و ذهنیتی چند رشتهای است. گسترش و پیشرفت سریع تکنولوژی، نسل جدید و توانمندی را شکل میدهد. نسلی که بیشتر از هر زمانی به یکدیگر متصل هستند و بیشتر از هر زمانی احساس تنهایی میکنند. انسانها به ابراز احساسات خود نیاز بیشتری پیدا میکنند، با گسترش بیشتر تکنولوژی، همهی ما نیاز داریم ارتباط بیشتری با یکدیگر داشته باشیم و از یکدیگر تأثیر بگیریم. يکشنبه ۲ دي ۱۳۹۷ - ۱۳:۳۰:۴۳ ۱۳۲ بازديد آریا جوان لینک کوتاه: https://www.aryajavan.ir/Fa/News/86965/