قرار است يکي از نمايندگان مجلس شوراي اسلامي به همراه تيم ملي فوتبال ايران راهي برزيل شود. محمدعلي پورمختار، رئيس کميسيون اصل نود مجلس درباره سفر حميد رسايي به برزيل گفته است: "آقاي رسايي به عنوان رئيس کميته مبارزه با مفاسد و همچنين مسئول پرونده فساد در فوتبال توسط کميسيون اصل 90 و مجلس به برزيل سفر ميکند؛ در بررسيهاي کميسيون، مجموعه گزارشاتي مربوط به جام جهاني نيز داشتيم که به همين سان تصميم گرفته شد آقاي رسايي براي بررسي مسائل به برزيل اعزام شوند. قرار است آقاي رسايي با سفر به برزيل از نزديک بر مباحث مرتبط با فوتبال ايران در جام جهاني نظارت کند و موضوعات موردنظر را مورد بررسي قرار دهد. آقاي رسايي تمايلي براي اين سفر نداشت و به اصرار من و کميسيون حاضر به انجام سفر مذکور شد."
اين خبر به همان اندازه عجيب و غيرقابل باور است که گفته شود کيفيت لباسهاي تيم ملي به مانند برترين تيمهاي دنياست؛ عجيب از اين جهت که چرا اين نماينده بايد به برزيل برود؟ اگر براي پاسخ اين سوال به گفتههاي پورمختار استناد کنيم، اوضاع عجيبتر هم ميشود.
به راستي آيا فساد در فوتبال ايران آنقدر زياد است که براي پيگيري آن و پيشگيري از آن، بايد رئيس کميته بررسي فساد فوتبال در مجلس شوراي اسلامي به برزيل برود؟ آيا مجلس تا اين اندازه پيگير بحث فساد در فوتبال است؟ و مهمتر اين که چه گزارشهايي – آن طور که پورمختار گفته – از جام جهاني به مجلس رسيده است؟
پس از آن که به بهانه وجود فساد کلان در فوتبال، جو سنگيني عليه اين رشته ورزشي در کشور شکل گرفت و همهگونه تخريبي درباره فوتبال صورت گرفت، اينک به نظر ميرسد که دامنه دلواپسيها به تيم ملي هم رسيده و گويا تصور ميکنند که بخشي از فساد فوتبال را بايد در اردوي تيم ملي در برزيل جستوجو کنند.
جو تخريب فوتبال و تشکيک در باب پاکي آن، به اندازه کافي چهره پرطرفدارترين رشته ورزشي ايران را در اذهان مردم خراب کرده است و حالا فوتبال ايراني به لطف "دوستان" ديگر نيازي به دشمن ندارد؛ با اين حال، رفتار و گفتاري از اين دست که يک نماينده مجلس شوراي اسلامي بايد به برزيل برود تا دنباله فساد را کشف کند، ديگر از آن دست قصههايي است که در هيچ کتابي يافت نميشود.
امير عابديني که خود سابقه اي بسيار طولاني در مديريت فوتبال در ايران دارد و اتفاقا در بحث فساد فوتبال هم اظهارنظرهاي زيادي داشته، سفر نماينده مجلس به برزيل براي پيگيري فساد فوتبال را يک "بهانه" ميداند. او مي گويد: "اينها بهانه است. دوستان همه جا ميروند. همراه تمام گروههاي اجرايي و سياسي که به خارج از کشور ميروند، برخي نمايندگان مجلس شوراي اسلامي هم تشريف ميبرند؛ اين کار قانونمند هم نيست، بلکه سليقهاي است! خدا کند که آقايان مقداري درستتر با فوتبال و ورزش برخورد کنند."
او همچنين در پاسخ به اين سوال که اساسا اعزام يک نماينده مجلس به برزيل کار مناسبي است يا خير مي گويد: "اصلا معنا و مفهوم ندارد که وقتي تيم ملي يک کشور که به سفر جهاني ميرود تا در يک آوردگاه بينالمللي شرکت کند، يک نماينده براي جلوگيري از فساد به آنجا برود! فکر نميکنم که کار شايستهاي باشد. آقايان اگر ميخواهند ميتوانند مهمان فوتبال باشند و تشريف بياورند، اما نه به صورت اين مطلب که "ميرويم تا از فساد جلوگيري کنيم! مساله اين است که آن که مسئول پيشگيري از فساد است، مجلس شوراي اسلامي نيست."
چندين ماه است که مجلس شوراي اسلامي به بحث فساد در فوتبال ورود کرده و کميسيون اصل نود مجلس هم با تشکيل کميته اي تخصصي به صورت جدي اين امر را در دستور کار قرار داده است. اينک بايد پرسيد که در مدت چندماهه فعاليت اين کميته تخصصي بررسيهاي کميته چه خروجي يا ماحصلي داشته که رئيس آن تشخيص داده بايد براي ادامه بررسيها به همراه تيم ملي به برزيل برود؟
عابديني در اين باره هم اظهار ميکند: "نميدانم مجلس شوراي اسلامي به بازرسي کل کشور گزارش داده است يا نه، اما اين که مستقيما کاري کرده باشد، نديدهايم. خوشبختانه فوتبال فضاي درونزايي دارد که خودش را اصلاح ميکند. آقايان اگر خيلي هوشمند بودند، امسال ميفهميدند که در ليگهاي ما چه ميگذرد. نميشود از مجلس شوراي اسلامي انتظار داشت که بر همه پيچ و خم فوتبال نظارت کند. فوتباليها بايد خودشان، خودشان را اصلاح کنند. ضمن اين که در فصل 92-93 جو سنگيني عليه فوتبال درست شد."
وي در ادامه درباره جو سنگيني که عليه فوتبال ايجاد شد اشاره و خاطرنشان ميکند: "جوي درست کردند که فوتباليها مبالغ بالايي ميگيرند، در حالي که براي فوتبال جايگاه ارزشمندي قائل نبودند و باور نداشتند که فوتبال همين است. مثلا اگر تنيس ما بينالمللي شود کسي ميتواند بگويد که يک بازيکن چرا 12 ميليون دلار درآمد دارد؟ سال گذشته درآمد ليگهاي اروپايي هفت ميليون پوند بود که سه ميليون و 100 هزار پوندش متعلق به انگليس بود. اين مبلغ سود ليگهاي اروپايي بود، اما کسي در فوتبال اروپا گفت که چرا بازيکن 100 ميليون يورو ميگيرد؟ در اروپا بازيکن توانايياش را با مبلغ خاصي عرضه ميکند و باشگاهها او را ميخرند. بازيکن حقوق ميگيرد و از حقوق شهروندي برخوردار ميشود و در عوض، مالياتش را هم ميپردازد. ما ميگوييم بازيکن پول زياد نگيرد و اين طور ميشود که نخبههاي ما به کشورهاي حاشيه خليج فارس سرازير و نابود ميشوند."
عابديني در ادامه به نکته خاصي اشاره ميکند: "درباره سفر آقايان به برزيل هم مساله اين است که ايراداتي وجود دارد. اگر کار اصلاح فضاي فوتبال به ديگراني سپرده شود که با فضاي فوتبال آشنايي ندارند اين تصور پيش ميآيد که با غرض وارد کار شدهاند!"
سخن پاياني اين که آيا اين افراد "دلواپس" فوتبال ايراني شدهاند؟ عابديني پاسخ ميدهد: "اينها دلواپس چه نيستند؟ متاسفانه برخي هنوز باورشان نميشود که در قرن بيست و يکم و هزاره سوم زندگي ميکنند. باور ندارند که نميشود جلوي ابزار زندگي امروز را گرفت، همان طور که نشد جلوي راديو و تلويزيون و ويدئو را گرفت. ما در جنگ الکترونيک از دنيا عقب نماندهايم و ميجنگيم اما قرار نيست که مردم را از ابزار روز محروم کنيم."