آریا
جوان - فرزین رحیمی زنوز گفت: "مقصد نهایی موت پارلمان تربیت شهروندانی است که از طریق همآموزی فرهنگى، ضمن درک بهتر مسائل مهم سیاسی، اقتصادی و اجتماعی جامعهٔ خود، توانایی بیشتری در بیان ایدههای شان یافته و تواماً با افزایش سطح مدارا و رواداری ایشان، به شنوندگان بهتری در قبال آرای مخالف تبدیل شوند."
به گزارش هنرآنلاین ، بیتردید همهٔ انسانها حداقل یک بار خود را در مقام یک نمایندهٔ
مجلس تصور کرده و در خیال خود تصمیماتی برای کشورشان گرفتهاند. فرزین رحیمی زنوز، دانشجوی دکترای علوم سیاسی تربیت مدرس با خلق یک بازى شبیه سازى شده، تحت عنوان "موت پارلمان"، به این رویا جامهٔ عمل پوشانده است. در این بازی، شرکت کنندگان به عنوان شهروندان یک کشور خیالی در مقام نمایندگان
مجلس ظاهر شده و در خصوص لوایح متعددی وارد مباحثه و رأی گیری میشوند.
فرزین رحیمی زنوز، خالق این ایده در رابطه با اهداف این طرح گفت: مقصد نهایی موت پارلمان تربیت شهروندانی است که از طریق همآموزی فرهنگى، ضمن درک بهتر مسائل مهم سیاسی، اقتصادی و اجتماعی جامعهٔ خود، توانایی بیشتری در بیان ایدههای شان یافته و تواماً با افزایش سطح مدارا و رواداری ایشان، به شنوندگان بهتری در قبال آرای مخالف تبدیل شوند.
والا وطن خواه، دانشآموختهٔ کارشناسی ارشد تئاتر و همچنین مشاور هنری تیم لیبرتاس، دربارهٔ وجوه هنری این بازی گفت: به هنگام اولین حضور خود در جلسهٔ موت پارلمان کشور خیالی لیبرتاس، شاهد تئاتری بودم که بازیگران (شرکتکنندگان) آن بدون اطلاع از هنرنمایی محصورکننده خود، عالیترین نقش ممکن را ایفا کرده و هر بینندهای را متقاعد میکردند که لیبرتاس یک کشور حقیقی و موت پارلمان
مجلس واقعی آن کشور است. در این تئاتر که واجد ابعاد بالای دراماتیکی نیز هست، کشمکش فوقالعاده جذابی بین پروتاگونیست و آنتی گونیست که همان شرکت کننده (شهروند لیبرتاس) برقرار میشود، به گونه ای که حتی پس از پایان این بازی مرز مشخصی بین این دو جبهه ترسیم نشده و هر طرف سهمی از حقیقت داستان را به دوش میکشند.
رحیمی زنوز در رابطه با جایگاه بازیگران در ایده خلاقانه خود تصریح کرد: جامعهٔ هدف این بازی نه بینندگان بیرونی و منفعل، که تمامی شرکت کنندگانی هستند که ساعاتی را منفک از جبر مکانی و زمانی، در فضایی یوتوپیایی سیر کرده و حقیقت را ورای تعلقات و اقتضائات موجود جستجو میکنند. با این توضیح که این تلاش بیش از آنکه منجر به یافتن پاسخهای مناسبی شود، به خلق سوالات جدید و کشف وجوه پنهان مسائل مورد بررسی میانجامد.
در پایان، وطن خواه ضمن اشاره به جنبههای هنری، آموزشی و مشارکتی این رویداد جدید، تأکید کرد که این تئاتر نوین علیرغم برخی شباهتها با تئاتر مشارکتی، کاملاً از آن مستقل بوده و بر این مبنا میتوان فرزین رحیمی را نه فقط خالق ایدهٔ موت پارلمان، بلکه وی را به طور قطع بنیان گذار سبک جدیدی در تئاتر، که من آن را "پارلمان تئاتر" مینامم، قلمداد کرد؛ رویدادی که در آینده بسیار بیشتر در موردش خواهید شنید.