روز دختر بهانهاي شد تا پاي صحبت عدهاي از آنها نشسته و شنواي تجاربشان از فضاي مجازي باشيم؛ همچنين از دکتر نسرين طهراني- روانشناس- درباره راهکارهاي کاهش آسيبهاي فضاي مجازي پرسيديم که مشروح آن در پي ميآيد.
«زهرا، 36 ساله» ميگويد: در بعضي گروههاي تلگرام برخي مردان شروع به چت خصوصي ميکنند و ايجاد ارتباط را از سلام و عليک آغاز ميکنند، حتي با وجود دريافت جواب رسمي، به چت کردن ادامه ميدهند و سعي ميکنند رابطه را حفظ کرده و به مرور نيت واقعي خود را از ايجاد ارتباط آشکار ميکنند.
وي ادامه ميدهد: اين مردان در وهله اول خود را مايل به ادامه دوستي در فضاي مجازي نشان ميدهند و در مرحله بعد عکسهاي نامربوط و غيراخلاقي ميفرستند. چون من عکس خودم را روي پروفايلم نگذاشتهام از من درخواست ارسال عکسم را ميکنند و در مرحله بعد عکس بيحجاب مرا ميخواهند.
زهرا اضافه ميکند: سپس شمارهام را ميخواهند تا ارتباط تلفني برقرارکنند. اين ارتباط تا ديدار حضوري ادامه مييابد. اولين ديدارحضوري، معمولي و رسمي است اما به مرور درخواست ارتباط نزديکتر داده ميشود و اين زنجيره تا جايي که دختر اجازه بدهد، ادامه دارد.
به اعتقاد «مژده، 25 ساله» گاهي برخي افراد گمان ميکنند در فضاي مجازي ميتوانند روابط رسمي و جدي را به شوخي و يا راهي براي شروع دوستي تبديل کنند.
وي نيز ميگويد: بارها اتفاق افتاده رابطهاي کاري و درسي و بسيار رسمي در دانشگاه يا مراکزي که فعاليت ميکنم با مردان داشته باشم اما در فضاي مجازي همکاران يا همکلاسيهاي مردي که به هر دليلي دوست نداشتم در فضاي واقعي به آنها نزديک شوم، سعي در صميمي شدن دارند و با شوخيهاي نامربوط و يا تعريف از زندگي و تجربيات تلخ زندگي شخصي خود براي جلب نظرم تلاش کردهاند؛ کاري که هم وقت من را گرفته و هم به نوعي موجب آزار من شده است زيرا مجبورم بر خلاف ميل باطني شنواي حرفهاي آنها باشم و بعضا با اينکه تمايل خود را به پايان دادن مکالمهاي خاص در فضاي مجازي با جواب دادنهاي کوتاه در پاسخ به صحبتهايي به طول چندين پاراگراف نشان دادم اما باز هم فرد بدون توجه به اين المانها کار خود را ادامه ميدهد. اين ارتباط ها در پايان به پيشنهادهاي عجيبي منجر ميشود که من را مجبور ميکند واکنشي نشان دهم تا فرد بفهمد پايش را نبايد از گليمش درازتر کند.
او ادامه ميدهد: اتفاق ديگري که در فضاي مجازي من را ناراحت ميکند و چندي پيش باعث شد که حضور زيادي در شبکههاي اجتماعي نداشته باشم، انتشار جوکها، شوخيها، سوالات ياعکسهايي بدور از شان است که متاسفانه به وفور در گروههاي شبکههاي اجتماعي ديده ميشود؛ به ويژه رواج جکهايي با هدف قرار دادن دختران به عنوان جنس دوم و کسي که نميفهمد، ميخندد. همچنين در اين جوکها دختران را افرادي جلوه ميدهند که به هرنحوي به دنبال ازدواج هستند و به نظر من اين يک خشونت علني عليه دختران است، آنهم در جامعهاي که بعضا پسران آن ادعاي روشنفکري دارند. بنابراين من از اکثر گروهها انصراف دادهام و سعي کنم کمتر در معرض اين پيامها قرار گيرم.
«فريده ،34 ساله» هم مي گويد: به دليل شغلم (خبرنگاري) افراد غريبه را هم در صفحهام در فيس بوک راه ميدهم البته قبل از پذيرش درخواست دوستي، صفحه درخواست کننده را ميبينم اگر موارد غير اخلاقي نداشته باشد درخواستش را قبول ميکنم. در اوايل عضويت در فيس بوک چتم باز بود و هر وقت وارد ميشدم، حتما چند تا سلام و خوبي؟ دريافت ميکردم و وقتي پاسخ نميدادم بلافاصله آنفرند ميشدم. مواردي هم بود که طرف ديگر لايکم نميکرد. الان چتم را براي غريبهها بستهام ولي مزاحمتها تمام نشده و فقط کم شده است.
او اضافه ميکند: يک بار يکي از همکارانم که البته مرا به درستي نميشناخت تلاش مي کرد با من دوست شود و من را از پافشاريش ناراحت ميکرد. کلا چت کردن آدمهايي که نميشناسم اذيتم ميکند. اين مدل رابطه پنهاني را در فضاي مجازي نميپسندم. به همين خاطر چندين بار آنفرند شدم و يا مجبور شدم آنفرند کنم . از طرف ديگر يکي دو مورد کامنت و عکسهايي از جانب افرادي خارج از "اد ليستم" داشتم که انقدر ناراحتم کرد که مجبور به بلاک شدم.
«فاطمه، دختري 26 ساله» است که او هم از مزاحمتهاي فضاي مجازي ناراحت است.
او ميگويد: الان دو هفته هست يک پسر مدام بهم در تلگرام پيام ميدهد و حال و احوال ميکند. من صفحهاش را باز نکردهام. اين پسر مدام پيام ميدهد که چرا جوابش را نميدهم و ميپرسد پيامهايش به من مي رسد يا نه؟.
وي معتقد است چنين آدمهايي بيشخصيت هستند چون لزومي ندارد مدام به کسي پيام بدهد که نه او را ديده و نه ميشناسد حال آنکه اين افراد در خيلي از گروهها عضو هستند.
«يلداي، 24 ساله» تجارب متفاوني در فضاي مجازي داشته است.
اوميگويد: من از جمله دخترهايي هستم که تحت چارچوبها و خط قرمزهاي خانوادهام و نظارت مادرم وارد فضاي مجازي شدم. مادرم در عين اينکه به فعاليت من نظارت مي کرد، نحوه رفتار درست، برخورد مناسب و استقلال در اين فضا را بهم آموزش ميداد بنابراين من، به عنوان يک دختر، تحت شرايط کنترل شده وارد فضاي مجازي شدم و رفتار يا عکس نامناسبي در اين فضا نداشتم. با اين وجود از همان ابتدا و حتي قبل از اينکه شبکههاي اجتماعي مجازي توسط تلفنهاي همراه بهراحتي قابل دستيابي باشد، در فضاي «چت روم» در هر ساعتي با پيشنهادهايي تحت عنوان «چت درمورد مسايل جنسي» رو به رو ميشدم. برخي از اين افراد با «نه» شنيدن به اين پيشنهاد اصرار نميکردند اما برخي ديگر انقدر پافشاري ميکردند که مجبور به بلاک کردن آنها ميشدم. اين مساله هم اکنون در شبکههاي مجازي گوناگون به شکلهاي مختلف رخ ميدهد.
يلدا ادامه ميدهد: در گروههاي مختلفي عضويت دارم. برخي از اعضاي آنها که هيچ اشتراکي جز همگروهي با آنها ندارم، به صورت شخصي پيغام ميفرستند و خواستار آشنايي بيشتر ميشوند، البته اين امر غيرطبيعي نيست و اذيت به شمار نمي رود، اين امر هنگامي ناراحت کننده مي شود که با مطرح کردن بحث ازدواج و خواستگاري، من را يک فرد ساده لوح فرض ميکنند. يکي از تلخترين تجربياتم در فضاي مجازي هنگامي بود که فردي که بر اساس عکس پروفايلش مردي 40ساله ميآمد بي هيچ مقدمهاي شروع به ارسال عکسهاي مستهجن کرد.
به اعتقاد وي براي کاهش اين مزاحمتها فرهنگ سازي لازم نيست چون سالهاست که افراد از فضاي مجازي استفاده مي کنند. نحوه استفاده از اين فضا به فهم افراد برمي گردد البته با افراد مزاحم، قانوني هم مي توان برخورد کرد البته نکته اينجاست که رسيدگي به اين موارد چه قدر براي مراجع قانوني اهميت دارد.
«مريم، 31 ساله» با مزاحمتي در فضاي مجازي روبرو نبوده و درباره استفاده بهينه از اين فضا معتقد است: براي ورود به فضاي مجازي مثل ساير محيط هايي که ما در آن قرار مي گيريم بايد تربيت بشويم و با آن آشنا باشيم و تفاوتهايش را با يک فضاي واقعي بشناسيم.
«مژده» هم معتقد است: مزاحمتهاي مجازي براي دختران يک موضوع فرهنگي است يعني همان تفکرات سنتي الان در قالب مدرن عرضه ميشود. لازم است آموزشهايي به جوانان ارائه شود. اين آموزشها بايد ريشهاي باشد و از خانواده و مدرسه شروع شود.
او ادامه ميدهد: در جامعه ما هم دختران و هم پسران به طرق مختلفي آسيب ديدهاند و نتيجه آن وضعيتي است که الان ميبينيم. نقش دختر و پسر بايد با حفظ شان هر دوجنس باز تعريف شود و جامعه قبول کند که زن علاوه بر شوهرداري و بچه داري ميتواند کارهاي بزرگي انجام دهد و نه تنها برخلاف باور قبولانده شده بلکه به لحاظ سطح شعور و درک و هوش چيزي از مرد کم ندارد بلکه همپا و گاهي بالاتر نيز هست.
به اعتقاد «يلدا» بهترين راهحل براي کاهش اين قبيل آسيبها فرهنگسازي در زمينه چگونگي استفاده از فضاي مجازي است و نقش والدين از همه گروهها پررنگتر است بنابراين لازم است فرهنگ رفتار درست در فضاي مجازي ابتدا به خانوادهها و والدين آموزش داده شود. اقداماتي مانند فيلتر کردن شبکه ها، اجتناب از آنها و...راه حل مناسبي نيست، زيرا حضور درست در اين شبکهها به يکي از ابزار توسعه ارتباط، پيشرفت، افزايش آگاهي و...تبديل شده است بنابراين فرهنگ سازي و آموزش رفتارهاي درست در اين فضا بهترين راه حل است.
«فريده» هم بر فرهنگسازي در زمينه فضاي مجازي تاکيد ميکند و ميگويد: فرهنگسازي با زباني اثرگذار بايد انجام شود. دختري را مي شناسم که 30 ساله است و از طريق فضاي مجازي دلبسته پسري شد و ماهها طول کشيد تا شخصيت واقعي پسر را بشناسد.
دکتر نسرين طهراني- روانشناس- ميگويد: دختران جوان قشر آسيب پذيري از جامعه هستند. سبک زندگي دختران امروز با يکي و دو نسل پيش متفاوت شده است و همواره بايد راههاي پيشگيري از آسيب اين قشر از افراد جامعه نيز متفاوت و متناسب با دنياي امروز شود.
به گفته او در نسلهاي پيشين يکي از روشهاي پيشگيري از آسيب دختران در خانه ماندن بود چون خانه به عنوان مکاني امن همواره مطرح است اما در دنياي امروز مرزي براي ارتباط با بيرون از اين خانه مي توان گفت واقعا وجود ندارد. ما مي توانيم با هر سيستمي به فضاي مجازي متصل شويم و در اين فضا هيچ حد و مرزي وجود ندارد. عملاً کنترل هيچ معنايي ندارد مگر اينکه تدبير خاصي براي حفظ قشر جوان بخصوص دختران جوان انديشيده شود.
اين روانشناس اضافه ميکند: يا نيازي واقعي وجود دارد که دختران ما براي ارضاي آن در فضاي مجازي بهدنبال آن هستند يا نيازي کاذب؛ چه نياز واقعي باشد و چه کاذب، حدود نيازهاي يک دختر جوان مشخص است و بايد براي اين نيازها برنامه داشته باشيم. يعني بايد براي ديدن، پوشش دادن و نحوههاي صحيح مديريت، تعديل، کنترل و يا حتي ارضاي آن راهکارهاي عملياتي داشته باشيم در غير اين دختر از دست ميرود.
او تاکيد ميکند: امروزه امکان حذف فضاي مجازي از زندگي هيچ کس نيست چه برسد به جوانان از جمله دختران جوان. آنان در برخي از موارد بيش از پسران به سمت دنياي مجازي روي ميآورند بنابراين لازم است به دختران آموزشهاي صحيح و بهموقعي در زمينه استفاده از فضاي مجازي بدهيم.
هم دختران و هم کارشناسان بر آموزش و فرهنگسازي در زمينه ضرورت استفاده از فضاي مجازي تاکيد ميکنند. آيا با وجود آنکه هر از گاهي خبرهايي از آسيبهاي وارد شده بر دختران به علت استفاده ناآگاهانه از فضاي مجازي منتشر ميشود و در مقابل موارد بسيار بيشتري از زخمي شدن روح و جسم دختران در اين فضا مسکوت ميماند، وقت آن نرسيده متوليان دولتي و سازمانهاي غيردولتي اقدامي براي فرهنگسازي انجام دهند؟.