عضو ائتلاف اکثريت اصولگرايان گفت: فکر نمي کردم کار احمدي نژاد به اينجا برسد.

در ادامه گزيده اي از گفت و گوي محمدرضا باهنر : 

    آدم ليزي هستم! / قبلا مي گفتم هنوز اينقدر بي‌عقل نشده ام که کانديدا شوم

    هوا و حوس را که همه مان داريم و اگر کسي بخواهد انکار کند، يک واقعيتي را انکار کرده. اما من روحيه ام حداقل در گذشته ثابت کرده که از زير اين چيزا در ميروم و به قول آقايان سياسي ها آدم ليزي هستم. 

    هيچ کانديدايي به اندازه من جامعيت کاري ندارد 

    از همه کانديداي هاي موجود تشکيلاتي ترم 

    اصولگرايان به وحدت صد در صد نمي رسند. ما تلاشمان را داريم مي کنيم. به وحدت صد درصدي هم نمي رسيم. حتما ممکن است يک نفر يا دو نفر يا ليز بخورند، يا به دوربرگردون برسند، يا کافه را به هم بريزند، اما تلاشمان را مي کنيم که اينها به حداقل برسند. از نظر تئوري هم تکليفمان روشن است. يعني ما پيشنهاد هايمان را دايم. ما دو پيشنهاد داشتيم. گفتيم يا همه کانديدا هاي اصولگرا بيايند دور هم جمع شوند و با يک سازوکار که حالا يا نظر سنجي است، يا لوئي جرگه است يا هر چيز ديگري بيايند به يک نظر واحد برسند.

    اگر اين را هم قبول ندارند، الان دو بلوک و ائتلاف رسمي داريم که يکي 1+2 است و ديگري ائتلاف پنج نفره. 1+2 که خودشان اعلام کردند که ما يک نفرمان مي ماند. ما هم چند بار اعلام کرديم و الان هم اعلام مي کنيم و از قول ما بنويسيد باز متعهديم بر اينکه بر اساس يک سازوکار قبل از پايان مهلت ثبت نام به يک نفر برسيم.

    اگر کانديد نهايي ائتلاف نباشم کنار مي کشم 

    رئيس جمهور نبايد فقط يک کارگر کارکن باشد 

    من مي توانم يک رئيس جمهور باشم

    من فکر مي کنم منويات مقام معظم رهبري و نظرات ايشان در بسياري از فرايند هاي حقوقي و قانوني کشور به طور طبيعي جاري و ساري مي شود. يعني رهبري طبق اصل 110 جزو اختيارات و وظايفش است که سياست هاي کلي نظام را پس از مشورت با مجمع تشخيص مصلحت نظام مشخص و ابلاغ کند. قواي سه گانه و نهادهاي کشور هم موظف اند در چارچوب آن عمل کنند.

    يعني مثلا اگر ما در مجلس به اين سياست ها عمل نکرديم چه اتفاقي مي افتد؟ شوراي نگهبان آن را رد مي کند. يعني شوراي نگهبان الان به 3 دليل مصوبات ما را رد مي کند، قانون اساسي، شرع و سياست هاي کلي. بنابراين منويات رهبري از اين جهت جاري است. يک بخش ديگرش هم شوراي عالي امنيت ملي است. سياست هاي خارجي، سياست هاي حساس دفاعي مانند هسته اي، مذاکره، رابطه و چيز هاي ديگر در اختيار شوراي عالي امنيت ملي است و شوراي عالي امنيت ملي مصوباتش بدون امضاي رهبري قابل اجرا نيست.

    برخي براي نپذيرفتن مسئوليت «آقا اجازه» مي شوند 

    بعضي آقايان دستور مکتوب رهبري را هم قبول نمي کنند 

    دولت هاي گذشته جرات نمي کردند هدفمندي را اجرا کنند 

    الان هم منافع اجراي هدفمندي بيشتر از مضرات آن است
     
    نمي گويند با يارانه 250 هزار توماني چقدر از جيب مردم بر مي دارند

    الان با گازوئيل ليتري 150 توماني براي کشاورز نمي صرفد که کشاورزي کند. تازه قيمت آزاد گازوئيل 350 تومان است که اگر بخواهد 5 برابر بشود مي شود ليتري 2000 تومان. فقط مگر اينکه بشود شمش طلا کاشت که بصرفد وگرنه هيچ کشت و کاري در کشاورزي با گازوئيل ليتري 2000 توماني نمي صرفد. بقيه چيز ها هم همين است. لذا قصه اين است. آقاي رئيس جمهور يک کم لطفي اي مي کنند؛ 250 هزار تومان را مي گويند اما 400 هزار تومان را نمي گويند. مشکل همين است و اگر هم مي گويند که نمي گذارند ما اين کار را بکنيم من اينجا اعلام مي کنم آنهايي که نمي گذارند ما هستيم.

    ماجراي نسبت خانوادگي ثمره هاشمي و باهنر/ ثمره منحرف نيست ولي عقايد سياسي اش را قبول ندارم 

    با رحيمي دوست هستم / رحيمي پرکارترين معاول اول ايران است 

    قبل از آقاي احمدي نژاد ما يک شهرداري در تهران داشتيم به نام آقاي ملک مدني. ايشان خب فوق ليسانس نساجي داشتند و مدير هم بودند و آدم پولداري هم هستند و انشاالله که همه اش هم حلالشان هست و مشکلي هم نيست. من به آقاي يونسي گفتم که وزارت اطلاعاتي که از فيلتر هايش آقاي ملک مدني عبور کند اما آقاي احمدي نژاد عبور نکند بايد اين وزارت اطلاعات را يک تجديد نظر اساسي درش کرد. جمله اي که من گفتم اين بود و الان هم مي گويم. هيچ اعتقادم تغيير نکرده. بعد آقاي يونسي مي گفت که ما در جريان آقاي ملک مدني نبوديم و يک مديرکل مان صلاحيت ايشان را تاييد کرد.

    من گفتم که اين حرف ها ديگر مسموع نيست که وزير بيايد بگويد من مطلع نبودم و يک مديري در زير مجموعه من آمده اين کار را انجام داده. من ايرادم به سيستم وزارت اطلاعات است که اگر قرار باشد از آن آقاي ملک مدني عبور کند اما آقاي احمدي نژاد عبور نکند اين وزارت اطلاعات اشکال دارد. مي گفتند آقاي احمدي نژاد در زمان استانداري اردبيل يک سري معاملات نفتي کرده که مباشرش هم آقاي محصولي بود. آن موقع هم حالا خوشبختانه يا بدبختانه در زمان آقاي هاشمي خيلي از استانداران استان هاي مرزي اين کار ها را مي کردند. معامله مي کردند، مي آوردند، مي بردند. پولش را هم مي آوردند کارهاي عمراني مي کردند؛ يک جاده اي مي کشيدند، يک جايي را آسفالت مي کردند.

    بخاطر دفاع از احمدي نژاد پشيمان نيستم

رئيس جمهور حتي نمي گذارد سربازها، گروهبان شوند!

    آقاي رئيس جمهوري که مي خواهد وزارتخانه اش را با سرباز اداره کند! البته ما براي سرباز احترام زيادي قائل هستيم اما واژه سرباز يعني بله قربان. يعني به چپ چپ، به راست راست. آقاي احمدي نژاد گفت من ژنرال نمي خواهم و سرباز مي خواهم و ما ديديم که اين کار را کرد. حالا ژنرال که هيچ،هر کس هم که سرباز بود تا مي آمد گروهبان مي شد، حذفش مي کرد و اين براي کشور گرفتاري ايجاد کرد. 

    احمدي نژاد از هيچ کس جز خدا نمي ترسد 

    از وزراي احمدي نژاد و خاتمي استفاده مي کنم 

    آقاي ولايتي براي وزارت امور خارجه و دبيري شوراي عالي امنيت ملي خيلي به درد مي خورند. آقاي قاليباف هم مي توانند. مثلا در حوزه مسکن ايشان به درد مي خورند.

    آقاي حداد معلوم نيست که افتخار بدهند اما بهترين جا برايشان يا وزارت آموزش و پرورش است يا فرهنگ و ارشاد. البته هر کدام از اين عزيزان که واقعا آماده باشند و افتخار بدهند که کمک بکنند ما حتما از حضورشان استفاده مي کنيم.

    احمدي نژاد از تحميل مشايي به نظام نااميد نيست 

    رئيس جمهور فرود آرامي خواهد داشت 

    من بعيد مي دانم که بشود با آقاي مشايي کار کرد. ايشان مي توانند براي خودشان در بخش هاي خصوصي کار بکنند و مثلا مي توانند يک مرکز فکري براي خودشان ايجاد کنند که قاعدتا هم دنبال اينجور کار ها هستند. 

    جبهه پايداري نياز به پختگي دارد 

ماجراي درخواست باهنر از احمدي نژاد براي اعطا کارخانه به اصولگرايان

    من اعتقادي داشتم و با آقاي احمدي نژاد صحبتي کردم همان اوايل و گفتم بالاخره شما که مي خواهيد خصوصي کنيد و شايد بيش از 100 ميليارد تومان بنگاه هاي اقتصادي را به بخش خصوصي واگذار کنيد بالاخره بخشي از اينها بايد جاهايي برود که آدم به اينها اعتماد داشته باشد که آنهايي که اينها را تحويل مي گيرند به اصطلاح اگر گوشتش را هم مي خورند، استخوانش را دور نياندازند. و از طرفي هم گفتم که ما الان نداريم اما علاقه منديم که مثلا 20 سال ديگر شرکت هايي داشته باشيم مثل شل يا پتروناس يا جي ام که بنگاه هاي بزرگ اقتصادي هستند. اين را هم شما در نظر داشته باشيد که الان دنيا بورس است و هر روز و هر ساعت دارد سهام مبادله مي شود اما شل يعني انگليس، کوکا يعني آمريکا، بنز يعني آلمان. ممکن است سهام بنز هر روز هم مبادله بشود و يک نفر در توکيو بخرد ، يک نفر در کاليفرنيا بخرد اما برند آن مال آلمان است.

    من گفتم ما نياز داريم که اين جور موسساتي را درست کنيم و تقويت کنيم و بزرگ کنيم و بفرستيم جلو. گفت خب مثلا چه کار کنيم؟ گفتم مثلا همين پتروپارس اگر بخواهيم بفروشيم مثلا 100 ميليارد تومان قيمت دارد. اين مبلغ براي دولت رقمي نيست اما اين پتروپارس مي تواند در آن سرمايه گذاري شود که اميد داشته باشيم اين 20 سال ديگر، 40 سال ديگر مي شود شل. من اتفاقا برايش پيشنهاد مشخصي دادم و گفتم سهام آن را به سه دسته تقسيم کن. يک دسته را بده به پرسنل فعلي پتروپارس. يک گروه را هم بده به مديران سطح بالاي نفتي ما بعد از انقلاب؛ وزراي نفت يا مديرعامل هاي شرکت نفت و يک بخشي را هم بده به نفتي هاي ما در سطح دنيا. ما الان در دنيا ايراني هاي بسيار مجرب و ماهري در زمينه نفت داريم که در آمريکا و کانادا و اروپا هستند. اين خودش يک جاذبه اي ايجاد مي کند. چون اينها ايراني هستند و به ايران هم علاقه مند هستند. حالا فرض کنيد که 10 ميليون تومان سهام به يک نفر هبه بکنيم و بگوييم اصلا پول هم نمي خواهد بدهي اما شما در پتروپارس اينقدر سهم داريم و اين را شرط بگذار که مثلا ما اين سهام را به شما مي دهيم به شرطي که پتروپارس هر سال ظرفيت خودش را دوبرابر بکند. اين پيشنهاد ما بود و نوشتيم و به ايشان داديم. احمدي نژاد گفت خيلي خوب است. گفتيم خب چه کار کنم ؟ گفت برو پيش آقاي محصولي. رفتم با ايشان مطرح کردم ايشان هم گفتند خيلي خوب است. گفتم خب حالا بايد چه کار بکنيم؟ گفتند مي دهم به وزير اقتصاد ودارايي. يک چند هفته و يک ماهي گذشت. به آقاي دانش جعفري به شوخي گفتم بابا شما چقدر کند هستيد؟ اگر دولت هاي قبلي بودند دستور رئيس جمهور را 24 ساعته اجرا مي کردند که آقاي دانش جعفري گفت آقاي احمدي نژاد نامه را گرفته و گذاشته در کشوي ميزش. لابد براي روز مبادا. اين را هنوز هم دارم و اگر روزي کاره اي بشوم فکر مي کنم سرمايه گذاري هاي دراز مدت خيلي بهتر است تا اينکه يک پولي بگيريم و با آن آبنبات چوبي و قاقا لي لي بخريم و بخوريم و تمام بشود.

دوستانم در شهرستان هزينه تبليغاتم را مي دهند

    بنده هيچ ترديدي ندارم که مثلا در اصفهان من حداقل هزار تا دوست دارم که اين هزار تا دوست ممکن است که يک ميليون نتوانند بدهند اما نفري سي چهل هزار تومان مي توانند بدهند. سي چهل هزار تومان مي شود يارانه يکي از بچه هايشان در ماه. اين را مي توانند بدهند. خب هزار تا سي چهل هزار تومان بدهند مي شود 4 ميليون که براي استان اصفهان در رياست جمهوري واقعا بس است. شايد براي مجلس 400 ميليون هم بس نباشد اما براي رياست جمهوري بس است. يک موقعي ما رفتيم خدمت يکي از بزرگان گفتيم حاج آقا به ما مقداري پول بده مي خواهيم کار سياسي بکنيم. ايشان به ما فرمودند که من پيشنهاد مي کنم شما گدايي بکنيد تا محتاج خلق نشويد. حالا ما هم گدايي مي کنيم تا محتاج خلق نشويم.