آریا جوان
7 دليل تنها ماندن دختران
چهارشنبه 12 اسفند 1394 - 1:16:05 PM
بيتوته
دوست داريد بدانيد چرا بعضي خانم‌ها نمي‌توانند شريکي براي زندگي‌شان پيدا کنند يا مردها را در زندگي‌شان نگه دارند؟ اينکه بعضي از خانم‌ها براي پيدا کردن شريک زندگي خود مشکل دارند يا نمي‌توانند مردي که مي‌خواهند را در زندگي‌شان نگه دارند، به طور کلي 7 دليل دارد. اين دلايل ريشه‌هاي بيولوژيکي دارند که جنسيت‌ها را از لحاظ تمايلات رفتاري متمايز مي‌کند. منظورمان اين نيست که «اين کاري است که خانم‌ها بايد انجام دهند تا بتوانند مردي را به دست آورند.» منظورمان اين است که «رفتارهاي کلي وجود دارد که بعضي خانم‌ها انجام مي‌دهند که براي آقايان استثنا مي‌شود. اين هفت دليل اينها هستند: اينکه طرزفکر نااميدانه داشته باشيد آدم‌ها شکارچي و گردآورنده هستند، به همين دليل به چيزهايي ارزش مي‌دهيم که به دست آوردن آن برايمان سخت‌تر باشد. براي انسان‌هاي اوليه اين شامل نيازهاي اساسي براي بقا (مثل غذا و وسايل خانه‌سازي) بود. مغز انسان به دنبال راحت‌سازي است. درس‌هاي شکار و گردآوري تبديل شد به: سخت = باارزش و ساده = بي‌ارزش، درست مثل همه درس‌هايي که از حل اختلافات مي‌گيريم: جنگ يا گريز. با پيچيده‌تر شدن جامعه، درس راحت‌ساز شکارچي/گردآورنده خراب شد. بعنوان مثال، الماس جواهري بسيار گران است درحاليکه جواهر زيرکونيا ارزان است. با اينحال زيرکونيا همه ويژگي‌هايي که براي انسان‌ها جذاب بود و آنها را به سمت استفاده از الماس کشاند، در خود دارد. همينطور هم زني که به سادگي در دسترس باشد جذابيت کمتري دارد. در گذشته مردها شکارچيان و زنان گردآورده‌ها بودند. به همين دليل است که مردها ذاتا عاشق شکار کردن هستند و مغز مردها به دنبال پاداش نوروشيميايي به دست آوردن يعني دوپامين و سروتونين است. دوپامين در پيش بيني پاداش در بدن ترشح مي‌شود نه با خود واقعي پاداش به همين دليل خصوصيات زن به اندازه شکار کردن او اهميت ندارد. تغييرپذيري هم توليد دوپامين در مغز را افزايش مي‌دهد. به همين دليل است که قمار کردن اعتيادآور است. اينکه نمي‌دانيد مي‌بريد يا مي‌بازيد براي سيستم پاداش مغز قابل‌مقاومت نيست. قماربازها عاشق بردي که به دست مي‌آورند نيستند، آنها عاشق دوپاميني هستند که از اينکه نمي‌دانند بازي‌شان به برد تبديل مي‌شود يا نه، توليد مي‌شود. مردها ذاتاً نسبت به زن‌ها بي اعتماد هستند زيرا اکثر فرهنگها زن‌ها را غيرقابل‌اعتماد به تصوير مي‌کشد. اگر زني به سادگي قابل دسترس باشد مردها به صورت غريزي تصور مي‌کنند که به سادگي براي بقيه مردها هم در دسترس خواهد بود. درنتيجه، تهديد بزرگتري براي آنها به شمار مي‌رود و مغزشان از چنين سناريويي فرار مي‌کند. خيلي وقت‌ها مي‌شنويم که خانم‌ها اصطلاح تور کردن را براي مردها استفاده مي‌کنند. اما بايد بدانند که نيازي نيست مردها را به تورشان بيندازند، فقط کافي است آنها را آنقدر به دنبال خودتان بکشانيد که نيرويشان تمام شده و خودشان به تور بيفتند. از اين گذشته، شما مردي که به تور بيفتد را نمي‌خواهيد. شما مردي را مي‌خواهيد که شما را به تور انداخته باشد. علاوه بر اين، بعضي خانم‌ها درمورد چيزي که هستند و کارهايي که براي به دست آوردن مردي مي‌خواهند انجام دهند، دروغ مي‌گويند. اين فقط دلسوزي مردها را برمي‌انگيزد. وقتي بفهمند که خودِ واقعي شما کيست و واقعاً چه شکلي هستيد، احترامتان را از دست داده و تصور مي‌کنند که فريب خورده‌اند. نه تنها آنها از دستتان خشمگين مي‌شوند، بلکه خودتان هم نسبت به خودتان عصباني شده و اين عصبانيت کم‌کم به ناديده‌گرفتن خودتان تبديل مي‌شود. اينکه از مردها بخواهيد رابطه‌تان را تعريف کنند هيچوقت از مردي نخواهيد که رابطه‌تان را تعريف کند زيرا شديداً برايشان آزاردهنده بوده و مثل يک علامت هشدار است. اگر از آنها بپرسيد که با هم در رابطه‌اي جدي هستيد يا نه مطمئن باشيد که پاسخ منفي دريافت خواهيد کرد. اينکه آويزان باشيد همه انسان‌ها از صميميت مي‌ترسند. وقتي فردي ديگر به سمتتان مي‌آيد، واکنش خودکار مغز دور شدن از آن فرد است. چسبيدن براي آدم‌ها آزاردهنده و تهديدآميز است و هيچ جذابيتي برايشان ندارد. ازدواج نکردن دختران پيدا کردن کسي در زندگي براي اينکه دوستش داشته باشيد و دوستتان داشته باشد کار سختي نيست اينکه نتوانيد به مردتان حس مرد بودن بدهيد از قديم اين مردها بوده‌اند که هميشه از زن‌ها محافظت مي‌کردند. اما آن زمان که مردها مرد بودند و زن‌ها قدرشناس ديگر تمام شده است. بيشتر مردها حتي اگر بخواهند هم ديگر نمي‌توانند از نظر فيزيکي از زن‌ها محافظت کنند. اما به اين نياز دارند که زنشان آنها را يک «مردِ مردانه بزرگ» ببينند. من يک فمينيست هستم چون تا زمانيکه زن‌ها آزاد نباشند، هيچ مردي هم نمي‌تواند آزاد باشد. بااينحال درهم‌آميختگي نقش جنسيت‌هاي مختلف يکي از از هزينه‌هايي است که فمينيسم بايد پرداخت کند. بيشتر مردها از نظر منطقي اين تغيير نقش‌ها را درک مي‌کنند. اما منطق مسئله‌اي بيروني و ظاهري است درحاليکه احساسات در همان مغز قديمي صورت مي‌گيرد که جاي هيچ فکري جز «الان باقي بمان، سوالاتت را بعداً بپرس» در آن نيست. جنگ و گريز واکنش خودکار مردها به زناني است که احساس بزرگ بودن و مرد بودن را به آنها نمي‌دهند. اينکه درمورد مردهاي ديگر حرف بزنيد به زبان آوردن مداوم اسم مردهاي ديگر و حرف زدن درمورد آنها رابطه را خراب مي‌کند. دليل آن اين است که جامعه به ما ديکته کرده است که زن نبايد درمورد مرد ديگري به جز شوهر خود فکر کند. اينکه از مردي بپرسيد ظاهرتان چطور است اصلاً چرا بايد زني چنين سوالي بپرسد؟ اگر هم لازم باشد اين سوال را بپرسيد، مطمئن باشيد که جوابي که مي‌خواهيد را نمي‌گيريد. يکسري سوال‌ها هستند که نبايد هيچوقت از مردها بپرسيد اين سوال‌ها دقيقاً همان سوال‌هايي هستند که نمي‌خواهيد جواب صادقانه‌اي بشنويد. دانشمندان هنوز مکانيزم اين مسئله را کشف نکرده‌اند اما در مردها بخاطر عامل کروموزوم Y است. به همين دليل است که ممکن است فکر کنيد زناني که به محض اينکه صبح از خواب بيدار مي‌شوند آرايش مي‌کنند، اصلاً علاقه‌اي ندارند بدانند که در فلان شلوار جينشان چاق به نظر مي‌رسند يا نه. فقط زناني که مشکل اعتمادبه‌نفس دارند چنين سوالاتي مي‌کنند. بعد وقتي مردي به آنها صادقانه نظرش را مي‌گويد، ناراحت مي‌شوند. از اين گذشته، اگر مردي از چيزي که پوشيده‌ايد خوشش نيامده، خوب در بياوريدش. اينکه زياد در آغوشش بگيريد و زياد حرف بزنيد اکسي‌توسين هورموني است که زن‌ها را به فرزندشان پيوند مي‌دهد. ازآنجاکه گيرنده‌هاي اکسي‌توسين بيشتري نسبت به مردها دارند، بغل کردن و حرف زدن موجب ترشح اين هورمون در زن‌ها شده ولي چيزي جز اضطراب در بدن مردان توليد نمي‌کند. نگاهشان کنيد. بيشتر با کلمات يک‌بخشي جوابتان را مي‌دهند. اگر مردي بتواند بيشتر از چهار کلمه به هم بچسباند و تحويلتان دهد يا دروغ مي‌گويد يا آن را از روي اينترنت حفظ کرده است. وادار کردن مردها به حرف زدن يک راه حتمي براي انداختن خودتان از چشم او و دور کردنشان است. اگر نياز به حرف زدن داريد، با يکي از دوستان دخترتان حرف بزنيد. من هميشه سعي کرده‌ام با زبان شوخي چيزي را به مردم آموزش دهم. اين پيام اين است که: آدمها‌روزبه‌روز تنها‌تر و از حقوق خود محروم‌تر مي‌شوند. اين خنده‌دار نيست، تراژدي است. چالش موجود اين است که زنان و مردان امروز زنان و مردان پارسال و ساليان قبل نيستند ولي غرايز آنها همان است. مشخص است که شرايط تعامل هم با تغيير ما بايد تغيير کند، چون تا وقتي همه آزاد نشده‌اند، هيچکس آزاد نيست. و عشق رهايي‌بخش است. پيدا کردن کسي در زندگي براي اينکه دوستش داشته باشيد و دوستتان داشته باشد کار بزرگي نيست. کار کوچکي است. اينکه بدانيد چرا آنطوري هستيد که هستيد قدرت است. هر اتفاقي هم که بيفتد، زن و مرد يکسان هستند: هر چيزي که مي‌گويند و هر کاري که مي‌کنند بخاطر اين است که نيازمند دادن و گرفتن عشق هستند. پس خاص و فوق‌العاده باشيد.

http://www.javanannews.ir/fa/News/2771/7-دليل-تنها-ماندن-دختران
بستن   چاپ