آریا جوان
خويشتنداري جنسي
شنبه 20 شهريور 1395 - 3:01:47 PM
بيتوته

با توجه به اين موضوع که سن ازدواج بالا رفته، فاصله زماني ميان بلوغ جنسي و ازدواج نيز زياد شده است. اين مقاله به اين سوالات پاسخ ميدهد که تا زماني که ازدواج ميسر شود، با غريزه جنسي چه بايد کرد؟ از طرف ديگر ممکن است امکان ازدواج تا ساليان طولاني ميسر نشود يا حتي عده اي ناخواسته مجرد بمانند، در اينصورت تکليف چيست؟

 در پاسخ به اين سوالات علم و دين خودكنترلي و تقوا، خودارزشي و عزت و وجدان را به جوانان پيشنهاد مي كند تا رفتار متعادل داشته باشد. راه و روش كمك گيري از اين اصول را با اين راهكارها تمرين كنيد:

خودكنترلي در سه پله
امروز به خاطر احاطه محرك هاي جنسي، هماهنگ نبودن سرعت بلوغ عقلي و جسمي، تفريحات مجازي ارزان و خطرناكي مثل ماهواره، بازي هاي رايانه اي نامناسب و... راه سختي براي خودكنترلي جنسي در پيش دارند. در اين ميان نقش والدين به عنوان بلد راه و راهنما خيلي جدي و اثرگذار است. الگويي كه روش خودكنترلي پيشنهاد مي كند اين مراحل مهم را از شما مي خواهد:

1) مرحله اول خودارزيابي است. فضاي دوستانه ايجاد كنيد تا جوان فكر، دغدغه و نيازهايش را براي شما بگويد. ممكن است جواني از بيكاري و يكنواختي سرگرمي هايش يا تنهايي اش بگويد؛ اين موارد مي تواند زمينه انحراف جنسي را به وجود بياورد و اگر والدين اين را بدانند مي توانند زودتر به فكر چاره جويي باشند. اين بيان شرايط براي جوان خودارزيابي مي آورد؛ يعني كم كم با توضيح دادن شرايط خودش مي فهمد كه چه مي خواهد. در اين مرحله به او كمك كنيد تا از شرايط و بايدها و نبايدهاي خاص شرعي و عقلي و ديني و عرفي هم بيشتر بداند.

2) خودنظارتي كه معادل مراقبه در اسلام است. در اين مرحله براي جوانان ايجاد عادت كنيد تا در زمان هاي خاصي مثلا آخر شب، آخر هفته ها، موقع هر نماز و... عملكرد خودش را با آن اصل ها و بايدها و نبايدهاي ديني و عقلي و خانوادگي مطابقت دهد. نيازي نيست با صداي بلند به شما جواب دهد. مهم است كه جوان به جواب پس دادن به خودش عادت كند. شما هم جلوي اوچنين تمرين هايي داشته باشيد.

3) براي عملي شدن اين مرحله كه در روانشناسي «خودهدايتي» و به قول اسلام «محاسبه» است مي توانيد بگوييد:براي خودت يك تنبيه پيشنهاد كن. حتي برعكس خودش مي تواند تشويق هايش را هم به شما پيشنهاد كند. عادت به تنبيه و تشويق، خود حافظ بچه ها در غياب بزرگ ترهاست و از درون به آنها كمك مي كند.

جوان هاي باوجدان، خويشتن دارند
وجدان يك ابزار فطري براي قضاوت رفتار خوب يا بد هر فرد است كه اگر قدرت پيدا كند مي تواند فرد را به انجام كارهاي درست تشويق و از كارهاي اشتباه دور كند. وجدان مثل يك عضله سالم به بچه اي كه به دنيا مي آيد داده مي شود اما قدرت آن به شدت تمرين بستگي دارد. اگر فرزندي دائم پاي تبلت، تلويزيون و... باشد و كمتر با محيط اجتماعي تعامل داشته باشد ديكته نانوشته اي مي شود كه غلط ندارد. اين خوب بودن به خاطر مهيا نبودن شرايط بدي است و تمرين عملي براي وجدان ايجاد نكرده است. علاوه بر اين بچه هاي دور از ارتباطات اجتماعي، فرصت كمتري براي كمك به ديگران و صواب ها دارند كه اين دليل ديگري براي ضعيف شدن وجدانشان است. مطالعات نشان مي دهد افرادي كه به آنها كمتر احترام شده است و رابطه صميمي كمتري با والدين خود داشته اند كمتر تمايل به رفتارهاي احترام آميز و تذكر دادن به خود دارند و وجدان فعالي نخواهند داشت.

مهارت هاي خويشتنداري جنسي
طرّاحان برنامه «فقط خويشتنداري»، به عنوان نمونه در يک مورد، شش مهارت يا شش گام براي رسيدن به خويشتنداري جنسي را مطرح کرده اند که عبارت اند از:

1. لباس هاي مناسب بپوش. طرز لباس پوشيدن تو براي ديگران، پيام هايي مي فرستد، حتي اگر تو قصد اين کار را نداشته باشي. مردان (بيشتر از زنان) از طرز لباس پوشيدن تأثير مي پذيرند؛ زيرا آنان طوري آفريده شده اند که با آنچه مي بينند، تحريک جنسي مي شوند.

2. از داروهاي روان گردان و الکل استفاده نکن. اين دو، توانايي تصميم گيري و رويارويي و «نه گفتن» را کاهش مي دهند.

3. براي مدتي طولاني، با هم تنها ننشينيد؛ زيرا اين کار، به سرعت، به ارتباط فيزيکي (تماس بدني) منجر مي شود.

4. فقط با افرادي که اهداف مشابهي مانند تو دارند، بيرون برو؛ چون حفظ نظام ارزشي را براي تو آسان مي کند.

5. نياز عشق خود را بشناس. شناخت نقاط آسيب پذير خود، تو را از اشتباهات جدّي حفظ مي کند.

6. معيار خود را در سطحي بالا قرار ده و قبل از آن که اوضاعْ حاد شود، آن را معيّن کن.

در موارد شش گانه بالا، به ترتيب از: حجاب و پوشش، مشروبات الکلي، خلوت نکردن با نامحرم، دوستان ناباب، نقطه ضعف شخصي هر فرد، و بالا بردن سطح معيار، سخن به ميان آمده است که هر کدام از اين مهارت ها به نوعي، در دينْ مطرح شده اند.

در نمونه ديگري نيز چنين آمده است: «رسانه، دوستان و خودت را نيز فراموش نکن؛ اينها چيزهايي هستند که انسان را به فعاليت جنسي، مجبور مي کنند...». در اين توصيه، به نقش رسانه هاي مکتوب، شنيداري و تصويري در تضعيف خويشتنداري اشاره شده است.

 

مسايل جنسي

جوانان راه سختي براي خودكنترلي جنسي در پيش دارند

 مهارتِ نه گفتن
بحث مهمّ ديگري که در همين زمينه در غربْ مطرح شده، آموزش "مهارت هاي نه گفتن " است. بررسي ها نشان داده که بسياري از افراد، بدين خاطر خويشتنداري خود را از دست مي دهند که نمي توانند در برابر فشار روانيِ تقاضا براي سکس «ارتباط جنسي» از طرف مقابل، مقاومت کنند و با جدّيت و صراحت، نه بگويند. به همين دليل، کارشناسان، سناريوهايي را طراحي مي کنند و به جوانان و نوجوانان جامعه خود، آموزش مي دهند که در چنين موقعيت هايي چه بايد بگويند و چگونه بايد مقاومت کنند.

مثلاً در يکي از اين سناريوها آمده است:
اگر دوستت گفت: لمس کردن يکديگر، باعث رشد انسان هاست...
بگو: تو بايد رشد کني و اطلاعاتت را بيشتر کني. من آن قدر پخته هستم که بدانم اين کار، آرامش من و برنامه هايم (براي آينده) را خراب مي کند.

اگر دوستت گفت: رفتار تو مثل يک بچه کوچک است...
بگو: اتفاقاً رفتار من مثل آدم هاي با تجربه است. به اطرافت نگاه کن. ببين ارتباط بدون مسئوليت پذيري و بدون برنامه، چه قدر جوان ها را بدبخت کرده است.

اگر دوستت گفت: تو کنجکاو نيستي؟ فکر مي کني به يک بار تجربه کردن، نمي ارزد؟
بگو: من درباره خيلي چيزها کنجکاو هستم ؛ امّا معنايش اين نيست که بخواهم خودم قرباني بشوم يا موش آزمايشگاهي باشم. بالأخره، امکان صدمه ديدن من هست. پس نمي ارزد!

اگر دوستت گفت: همه اين کار را مي کنند....
بگو: اولاً خيلي ها خويشتندار هستند و ثانياً بيشتر کساني که تو مي گويي، سرانجام، سرشکسته و متأسف مي شوند و ثالثاً من همه نيستم و مي دانم که چه کاري براي من صحيح است.

اگر دوستت گفت: براي اين که دوستت داشته باشند، بايد بيشتر جلو بروي...
بگو: من نمي خواهم براي دوست داشته شدن، اجازه بدهم کسي از من سوء استفاده کند.

اگر دوستت گفت: ولي من دوستت دارم...
بگو: پس به تصميم من احترام بگذار و احساسات مرا پايمال نکن.

اگر دوستت گفت: به من نشان بده که چه قدر دوستم داري...
بگو: من با خويشتنداري و انتظار کشيدن تا روز ازدواج، به تو نشان مي دهم که چه قدر دوستت دارم.

اگر دوستت گفت: مشکل تو چيست؟
بگو: من هيچ مشکلي ندارم. فقط در برنامه زندگي ام، الآن وقت ازدواج و مادر (يا پدر) شدن نيست و اصلاً آمادگي ندارم که دغدغه حاملگي يا مبتلا شدن به يک بيماري لاعلاج يا شنيدن حرف هاي انتقادآميز ديگران را هر روز، با خودم داشته باشم. پس بايد خويشتندار باشم و انتظار بکشم.

اگر دوستت گفت: کسي که چيزي نمي فهمد...
بگو: خودم که اين را مي فهمم.

اگر دوستت گفت: تو مرا هيجان زده کرده اي و حالا نبايد اين طور رهايم کني، وگرنه رفتارت در حقّ من، بي انصافي و غير انساني است. چه طور وجدانت چنين اجازه اي مي دهد؟!
بگو: من مسئول تحريک شدنِ هيجانات تو نيستم و نمي توانم به قيمت راضي شدن تو، خودم را به عذاب وجدان و سرزنش بيندازم. تو بايد خودت را کنترل مي کردي. به علاوه، تو ممکن بود با يک فيلم يا ژس يا ديدن يک عابر در خيابان هم تحريک بشوي. پس به نفع خودت است که ياد بگيري خودت را کنترل کني.

اگر دوستت گفت: اگر قبول نکني، ديگراني هستند که با اشتياق مي پذيرند...
بگو: برايت متأسفم که مرا به خاطر اين چيزها دوست داشتي. خوش حال مي شوم که به سراغ ديگري بروي.


http://www.javanannews.ir/fa/News/3500/خويشتنداري-جنسي
بستن   چاپ