تا دلمان ميگيرد به دنبال بهانه کوچکي ميگرديم تا با اطرافيانمان درد و دل کنيم و با حرف زدن، کمي از بار رواني مشکلاتمان کم کنيم، اما گاهي همين درد و دلهاي ساده و خودماني کار دست مان مي دهد. وقتي درد و دل مي کنيم يادمان مي رود بعضي حرف ها نه تنها از دلمان بلکه نبايد از چارديواري مان بيرون رود.
راز و البته حفظ آن مقوله اي است که هميشه با آدمي بوده است. اين که فرد رازش را به چه کسي بگويد و به چه کسي نگويد، دغدغه اي است که همواره ذهن آدمي را به خود مشغول داشته است. يکي از دشوارترين مواقع در زندگي آدمي وقتي است که بفهمد رازش فاش شده و دشوارتر از آن وقتي است که بفهميم اين راز از سوي فردي خودي فاش شده که زماني محرم اسرارمان بوده است.
حريم خصوصي را چگونه تعريف مي کنيد؟
براساس منابع علمي، حريم خصوصي يعني يک فرد يا گروه بتواند خود يا اطلاعات مربوط به خود را مجزا کند و در نتيجه بتواند خود يا اطلاعاتش را با انتخاب خويش در برابر ديگران آشکار کند. ريشه و اساس مشکل حريم خصوصي مربوط به افشاگري نامناسب و بدون کنترل داده هاي شخصي است.
برخي از مردم به سادگي رازهاي خود و ديگران را افشا مي کنند و پيامدهاي منفي آن را نمي سنجند. و به قول سعدي: «خامشي به که ضمير دل خويش - به کسي گويي و گويي که: مگوي» «اي سليم! آب ز سرچشمه ببند - که چو پر شد، نتوان بستن جوي».
چند قدم تا رازداري:
راز حق الناس است
اين حرفي كه درحال گفتنش هستم چيست؟ راست است؟ دروغ است؟ اجازه دارم آن را بيان كنم؟ شكل گفتنم درست است؟ در حال انتقال چه اطلاعاتي به شنونده خود هستم؟ و عواقب احتمالي اين حرفم چيست؟
اگر بدانيد كه يك لحظه بيملاحظگي به ظاهر ساده شما در نگه نداشتن يك راز تا چه حد ميتواند خطرناك باشد - احتمالا مثل نارنجكي كه به كمر شماست - مواظب ضامن آن خواهيد بود. راز، يكي از انواع حقالناس محسوب ميشود.
پس همانطور كه از فاششدن اسرار زندگي خصوصي خودتان ميترسيد، از گفتن راز مردم بترسيد و خيالتان جمع باشد كه كاملا ترس بجايي داريد. اين خطر را جدي بگيريد و با ضامن اين نارنجك هيچوقت بازي نكنيد.
زبان شما، ضامن نارنجك است
امير مؤمنان زبان را مانند تيري كه به خطا ميرود خطرناك ميشمرد و اينگونه وصفش ميكند: «احذروا اللسان فانه سهم يخطي؛ از زبان بترسيد كه آن تيري است كه (بسيار) به خطا ميرود.»
آنقدر اين صفت شناخته شده است كه بسياري از كنايهها مثل اينكه «فلاني دهان لق است»، «دلش در و طاقچه ندارد» و «سفره دلش را هر جايي باز ميكند» يا «حرف كسي را اين طرف و آن طرف ميبرد» و نظاير آن اشاره به همين صفت زبان دارند.
کمتر حرف بزنيد
براي اينكه بتوانيد مراقب زبان خود باشيد بايد در قدم اول كمتر حرف بزنيد. كسي كه پر حرفي ميكند دقت در پردازش حرفهايش را از دست ميدهد. به همينخاطر است كه افراد پر حرف براي رازداري چندان قابل اطمينان نيستند. اگر ميخواهيد رازدار باشيد كمتر حرف بزنيد تا چيزي كه نبايد بگوييد، ناگهان از دهانتان بيرون نپرد. مطمئن باشيد ضرر نميكنيد.
با شيوع غيبت بجنگيد!
اگر كسي با اشتياق، براي گفتن راز ديگران بهسراغ شما ميآيد و با بيميلي شما به شنيدن آن راز روبهرو شود و به در بسته بخورد، حتما دفعه بعد بهدنبال مشتري ديگري خواهد بود. نه زباني باشيد براي گفتن راز ديگران و نه گوشي براي شنيدن اسرار خلق خدا از زبان ديگري. اگر همه اينطور باشيم حلقه شايعه خواهد شكست و بازار آبروبري و غيبت كساد خواهد شد.
مواظب عادتهاي غلط باشيد
يكي از چيزهايي كه باعث افشاي يك راز، چه راز خودتان و چه راز ديگري ميشود عادتهاي غلطي است كه ممكن است براي شما گران تمام شوند. مثل دادن اطلاعات غيرضرور به افرادي كه نميشناسيد يا گفتن بيدليل هر حرفي حتي به كساني كه ميشناسيد. تا زماني كه سري در اختيار شماست او اسير شماست اما وقتي آشكار شد شما اسير او هستيد. حضرت امير ميفرمايند: «من كتم سره كانت الخيره بيده؛ كسي كه راز خويش را حفظ كند اختيار خود را در دست دارد.»
اگر شما رازدار نباشيد از گروههاي دوستي و فاميلي حذف خواهيد شد
چند مورد از اثرات نامطلوب عدم رازداري
برخي از مردم به سادگي رازهاي خود و ديگران را افشا مي کنند و پيامدهاي منفي آن را نمي سنجند. و به قول سعدي: «خامشي به که ضمير دل خويش - به کسي گويي و گويي که: مگوي» «اي سليم! آب ز سرچشمه ببند - که چو پر شد، نتوان بستن جوي»
- پرورش شخصيت منفي
- شيوع اختلالات رواني از جمله افسردگي و اضطراب
- شيوع بدبيني در جامعه يا پايين آمدن مشارکت عمومي
- کاهش درجه ايمان و اعتقاد به خدا
- غفلت و انحطاط اخلاقي
- اشاعه زشتي
پس عادت كنيد قبل ازگفتن هر حرفي 3 سؤال از خودتان بپرسيد:
چه ميگويم؟
اين حرفي كه درحال گفتنش هستم چيست؟ راست است؟ دروغ است؟ اجازه دارم آن را بيان كنم؟ شكل گفتنم درست است؟ در حال انتقال چه اطلاعاتي به شنونده خود هستم؟ و عواقب احتمالي اين حرفم چيست؟
براي چه ميگويم؟
دليل من براي بيان اين حرف چيست؟ آيا دليل معقولي براي آن دارم؟ مطمئن باشيد اگر دليل معقولي براي بازگو كردن حرف خود پيدا نكنيد حتما بيان آن حرف، احتمال اشتباه كردنتان را بالاتر ميبرد.
به كه ميگويم؟
آيا شنونده و مخاطب خودم را خوب ميشناسم؟ آيا دقيقا خصوصيات اخلاقي او را ميشناسم؟ آيا ميدانم ممكن است بعد از شنيدن حرفهاي من چه عكسالعملي نشان بدهد؟ بسياري از مشكلات از جايي شروع ميشوند كه ما بهاصطلاح سفره دلمان را پيش هركس و ناكسي باز ميكنيم و بعد نتايج زيانبار آن دامان خودمان را هم ميگيرد.
نکته آخر
راز سخن گفتن طوطيها هم برملا شد.پس از همين امروز تصميم بگيريد،طوطي نباشيد، طوطيها در تقليد آواها و صحبت کردن انسان باشد، بي نظير هستند و براي مردم جذاب، در صورتي که اگر شما رازدار نباشيد از گروههاي دوستي و فاميلي حذف خواهيد شد.