آریا جوان
مانکن شدن به هر قيمت
سه شنبه 23 آذر 1395 - 3:34:55 PM
قطره

پير و جوان و خردسال، معلم و ورزشکار و سياستمدار و همه و همه را درگير خود کرد. چالش مانکن همين بازي ساده‌اي که اخيراً رواج يافته و کاربران دنياي مجازي را درگير خود کرده، از افراد مي‌خواهد که طي دورهمي‌هايشان فقط براي چند دقيقه يا چند ثانيه بي‌حرکت بمانند و فيلمي از اين لحظات ثابت مانده تهيه کنند.
 
اين چالش کمي پيش‌تر از يک ماه قبل در فلوريداي آمريکا توسط چند نوجوان انجام شد و با عنوان «مانکن‌هاي فلوريدا» در يوتيوب قرار گرفت. کاري که تنها يک بازي و شوخي بود و هيچ هدف خاصي را دنبال نمي‌کرد و صرفاً براي تفريح ساخته شده بود.

پس از انتشار نخستين فيلم و استقبال خوبي که از آن شد يک ورزشکار سرشناس آمريکايي اين فيلم را بازسازي کرد و در فضاي مجازي قرار داد ولي ماجرا در همين سطح باقي نماند و به ورزشکاران ديگر کشورهاي دنيا و حتي سياست‌مداران هم رسيد به حدي که فيلم‌هاي چالش مانکن در رختکن تيم اسپانيا و در کاخ سفيد از پربيننده‌ترين‌هاي اين چالش شد و البته مردم عادي را هم درگير خود کرد.

چند سال پيش چالش ديگري نيز در دنيا رواج يافته بود به نام «چالش سطل آب‌يخ» که در آن از افراد خواسته مي‌شود در برابر دوربين يا يک سطل آب‌يخ روي سر خود بريزند يا مبلغي حدود 100 دلار به بنياد خيريه‌اي مربوط به بيماري ALS کمک کنند و چند نفر ديگر را هم به اين بازي دعوت کنند تا همه در اين کار خير شريک شوند. بيماري ALS يک بيماري کمتر شناخته‌شده اما صعب‌العلاجي بود که به شکلي پيش‌رونده سيستم عصبي فرد را هدف قرار مي‌داد و باعث از بين‌رفتن تدريجي سلول‌هاي عصبي مي‌شد. طي آن بازي اين بيماري براي مردم توضيح داده مي‌شد و باعث شناخته شدن و البته کمک به مبتلايان آن بيماري بود. عده‌اي هم بودند که هم سطل آب‌يخ را روي سرشان مي‌ريختند و هم پول را به آن خيريه کمک مي‌کردند.

اما با وارد شدن اين چالش به ايران دليل آن کاملاً حذف شد و تنها شوخي و سرگرمي به عنوان چالش آب‌يخ بين مردم رواج يافت و کسي هم نپرسيد چرا؟ چرا بايد جلوي دوربين يک سطل آب‌يخ روي سرخودم بريزم آن هم در زمستان و فيلم آن را منتشر کنم. يا چرا بايد با سوژه کردن خودم باعث تفريح و خنده ديگران شوم؟ و خب همين نپرسيدن باعث شد پس از آن هم به سادگي بازي‌ها و چالش‌هايي وارد کشور ما شود که هيچ دليلي ندارند و خب کسي هم به دنبال دليل و هدف و نتيجه آنها نيست. انگار بودن و ديده شدن هرچه بيشتر خودش يک هدف قابل قبول است.

با همه‌گير شدن فضاي مجازي بين مردم دغدغه بيشتر 
سؤال اين است که چطور اين امر برايمان عادي‌شده که در هر سطح و جايگاه اجتماعي که قرار داريم مي‌توانيم با انتشار يک ويدئو، عکس، فايل صوتي يا هرچيز ديگري خودمان را مايه خنده و تفريح ديگران قرار دهيم .
 
ديده شدن يا به عبارت ديگر لايک گرفتن جاي خاصي پيدا کرد و تا جايي رسيد که افراد همه قسمت‌هاي مختلف زندگي‌شان را حتي وجهه‌هاي خصوصي و شخصي آن را به اشتراک بگذارند براي ديده شدن يا حتي بسياري فعاليت‌ها را صرفاً انجام دهند براي بيشتر ديده شدن.

شايد اشتراک بعضي اتفاقات در فضاي مجازي کار اشتباهي نباشد اما زياده‌روي در هر موضوعي قطعاً کار درستي نيست و زياده روي در جذب مخاطب بيشتر و ديده شدن و لايک گرفتن بيشتر در فضاي مجازي زمان زياد و ارزشمندي از روزمره ما را هدر مي‌دهد.

اين چالش در ابتدا فقط براي سرگرمي بود اما پس از همه گير شدن دلايل مختلفي براي اين چالش مطرح شد که پررنگ‌ترين آنها اهميت به زمان و بودن با آنان که دوست‌شان داريم گفته‌شد که البته برعکس آن به نظر درست‌تر مي‌رسد و دليل اين چالش را مي‌تواند بي‌اهميتي زمان و عمر انسان معرفي کرد. به اين معنا که ما آنقدر زمان در زندگي داريم و آن‌قدر اين زمان بي‌ارزش و کم‌اهميت است که مشکلي پيش نمي‌آيد اگر چند دقيقه را هم در يک حالت بمانيم و باعث خنده ديگران شويم. يا آنقدر زمان براي بودن با کساني که دوست‌شان داريم هست که مي‌توانيم زماني از آن را صرفاً جلوي دوربين خشک شويم و هيچ کاري نکنيم.

گاهي هم آش بيش از اندازه شور مي‌شود و کار به جايي مي‌رسيم که ابايي از اين نداشته باشيم که بگوييم همه‌چيز براي ما شوخي است و در حساس‌ترين زمان‌ها هم ممکن است بازي را به آن کار مهم ترجيح دهيم و اينجاست که آن فيلم از چالش مانکن در اتاق زايمان پخش مي‌شود که با وجود ساختگي و غيرواقعي بودن به مخاطب اين حرف را القا مي‌کند که نه‌تنها زمان برايمان بي‌ارزش است که جان انسان‌ها را هم مي‌توانيم به شوخي بگيريم.

اين موضوع که زمان چقدر براي آناني که عزيزشان را به تيغ جراح سپرده‌اند با اهميت است براي کسي پوشيده نيست حتي اگر اين تيغ جراحي براي اتفاق شيريني مانند به دنيا آمدن يک نوزاد باشد و بازي و تفريح با زمان در چنين مکاني در اصل بازي با احساسات مردم است و بي‌اعتمادي به پزشکان جامعه را به دنبال مي‌آورد.

البته در اين ميان بهتر است به جايگاه رسانه‌ها نيز نگاهي داشته باشيم. بسياري از رسانه‌ها و شبکه‌هاي مجازي از طريق فعاليت بيشتر کاربران و ديده شدن صفحاتشان کسب درآمد مي‌کنند و خب مي‌توان اين بازي‌ها و چالش‌ها را جزئي از سياست‌هاي اين رسانه‌ها دانست. به شکلي که مردم را به ديدن اين فيلم‌ها و شرکت در آن ترغيب مي‌کنند، فعاليت مردم در صفحات مجازي بالاتر مي‌رود و براي آن رسانه يا شبکه مجازي درآمد بسيار زيادي به همراه دارد. به قدري که يک صفحه مجازي ايراني اخيراً با انتشار فيلم‌هاي افراد معروف در چالش مانکن از مردم خواسته در اين چالش شرکت کرده و شانس خود را براي برنده شدن جايزه 100 ميليون توماني امتحان کنند.

همه نکات گفته شده و بسياري مسائل ديگر ضرورت اين امر را بيان مي‌کنند که علماي جامعه‌شناسي و روان‌شناسي دست به کار شوند و بررسي کنند که چرا هر پديده تکنولوژيک با ورود به کشور ما به سطحي‌ترين و بي‌هويت‌ترين شکل‌ممکن مورد استفاده قرار مي‌گيرد، حالا چه شبکه‌هاي مجازي و چالش‌هاي پيش‌آمده در آن باشد، چه کامپيوتر و ماهواره و سال‌ها زمان نياز دارد تا درست و کاربردي استفاده شود.

سؤال ديگر اين است که چطور اين امر برايمان عادي‌شده که در هر سطح و جايگاه اجتماعي که قرار داريم مي‌توانيم با انتشار يک ويدئو، عکس، فايل صوتي يا هرچيز ديگري خودمان را مايه خنده و تفريح ديگران قرار دهيم .

http://www.javanannews.ir/fa/News/3750/مانکن-شدن-به-هر-قيمت
بستن   چاپ