چرا شوهرم مرا درک نمي کند؟ چرا زنم
خواسته هاي نا به جا از من دارد؟ چرا همسرم گرم و صميمي نيست؟ هزاران چرا
ذهن تان را مشغول کرده است و شما با يک جواب مي توانيد به آنها پاسخ
دهيد....
دنياي زنان و مردان جذاب و اسرارآميز است.
حال آنکه گوهر وجودي زن و مرد يکي است، هر دو انسانند و طبيعتاً با يکديگر
شباهت هاي بسيار دارند، ضمن آنکه در مواردي با يکديگر تفاوت دارند. شايد
با دانستن اين حقيقت که مردها در دنياي متفاوتي از دنياي ما زن ها زندگي مي
کنند و براي مردان هم دنياي زن ها اسرار آميز، گيج کننده و متناقص است
چهره واقعي زندگي را ببينيد و بهتر بگويم واقع بينانه زندگي کنيد. در اين
مطلب به تفاوتهاي زنان و مردان که کمتر به آن اشاره شده، مي پردازيم.
تفاوت زنان و مردان در استفاده از واژه ها
تحقيقات نشان مي دهد، زنان در مکالمات شان
نسبت به مردان از واژههاي گرمتر و متعادلتري استفاده ميکنند؛ از طرف
ديگر مردان متاسفانه بيشتر از دشنام و واژههايي که بيانکننده خشماند
بهره ميبرند و زبان آنها استدلالي است.
مردان نسبت به زنان تحمل کمتري از خود
هنگام خريد نشان ميدهند. اين تفاوتها فقط در اين مورد صادق نيست بلکه
مطالعات حاکي از تفاوت عمدهاي ميان کارکردهاي مغز زنان و مردان است که
بسياري از آن در استفاده از واژگان و کاربرد لغات نهفته است. در سال 2013
پژوهشي در مورد تفاوتهاي مغز مردان و زنان انجام شد و طي آن 1000 اسکن
مغزي انجام شد. در آن پژوهشگران به اين نتيجه رسيدند که تفاوتهاي عمدهاي
ميان کارکرد مغز زنان با مردان وجود دارد و آنها را در 12 دسته عمده
دستهبندي کردند که يکي از آنها مربوط به استفاده از زبان بود. آنها در
اين بررسي به اين نتيجه رسيدند که زنان نسبت به واژهها و صداها حساسترند و
به طور نرمال در يادگيري زبان توانايي بيشتري دارند و از اين رو، به همين
دليل هم مردان در ابراز کلامي احساسات ناتوان و نابلدند.
گوشه اي از تفاوت جنسي زنان و مردان
لذت جنسي در مردان در اين مورد هم شبيه به
مايکروويو است. آن ها بلافاصله بعد از اوج لذت تحريک ناپذير مي شوند و
تا تحقيقات نشان مي دهد، زنان در مکالمات شان نسبت به مردان از واژههاي
گرمتر و متعادلتري استفاده ميکنند؛ از طرف ديگر مردان متاسفانه بيشتر
از دشنام و واژههايي که بيانکننده خشماند بهره ميبرند و زبان آنها
استدلالي است.
مدتي اين دوره تحريک ناپذيري ادامه دارد،
اما براي زنان اين اتفاق آرام آرام مي افتد. ضمن اين که زنان بعد از اوج
دوباره مي توانند تحريک شوند و دوره تحريک ناپذيري ندارند. براي همين است
که زنان دوست دارند بعد از رابطه جنسي همچنان در آغوش همسرانشان بمانند،
اما برعکس مردان آن قدر بي انرژي و تحريک ناپذير مي شوند که ترجيح مي دهند
بخوابند يا کار ديگري کنند. درواقع زنان هم به پيش نوازش و هم به پس نوازش
احتياج دارند. ميل جنسي يک زن معمولا به تدريج بيشتر مي شود و در سن 36 تا
38 سالگي به اوج خود مي رسد، اما در مردان از ابتداي بلوغ ميل جنسي بالايي
وجود دارد. عملکرد جنسي مرد در نوزده سالگي را مي توان با کارکرد جنسي زن
سي تا چهل ساله مقايسه کرد. از طرف ديگر زنان بعد از ميان سالي در سن خاصي
يائسه مي شوند و براي مردان اين اتفاق به تدريج با کم شدن ميل جنسي در سنين
سالمندي اتفاق مي افتد. پديده اي که به آن يائسگي مردانه مي گويند.
زنان در مکالمات شان نسبت به مردان از واژههاي گرمتر و متعادلتري استفاده ميکنند
تفاوت رفتارهاي ترافيکي زنان و مردان
احتياط، صبر و حوصله از مشخصات رانندگي
زنان است؛ ويژگيهايي که حرص رانندگان مرد را درميآورد و آنها را به
عکسالعمل واميدارد. اما ريشه تفاوت شيوهها يا سبکهاي رانندگي زنان و
مردان در کجاست؟ شواهد گستردهاي وجود دارد که ثابت ميکند مردان، خصوصاً
مردان جوان، در تمامي فرهنگها نسبت به زنان رفتارهاي پرخطرتري دارند که
بيشتر، آن را بهصورت مستقيم نشان ميدهند؛ اين موارد رانندگي ايمن را
کاملا تحتتأثير قرار ميدهد و رفتارهاي پرخاشگرانه و تهاجمي احتمال ميزان
تصادف را بالاتر ميبرد. ميزان انحراف رفتاري (تخطي از قانون) به شکل
قابلملاحظهاي در مردان بيشتر از زنان است. اين مسئله در تخطي از قوانين
رانندگي شامل سرعت مجاز، سبقت و رانندگي در حال مستي و... نمود بيشتري پيدا
ميکند. همچنين، بهطور متوسط مردان در بسياري از موارد، بيش از زنان
جوياي خطر و هيجان هستند؛ بنيان اين تفاوت سازمان يافته جنسي بيش از آنکه
تنها محصول جامعه يا تجربه باشد، پايههاي فيزيولوژيکي در زنان و مردان
دارد.
تفاوت زنان و مردان در دنياي تجارت
زناني که با سرمايه مشابه با مردان به
دنياي سرمايه گذاري پاي مي گذارند بسيار موفق تر هستند و سود بيشتري کسب مي
کنند. زنان بيشتر به مشاوران حرفه اي رجوع مي کنند و مشورت پذيرتر هستند،
در حالي که مردان خودشان تصميم مي گيرند؛ اين امر عاملي است که زنان را
سرمايه گذاران موفق تري مي کند. زنان با پول احساسي تر رفتار مي کنند و اين
ويژگي مثبتي براي يک سرمايه گذار است ؛ زيرا زنان نگراني بيشتري دارند و
در نتيجه همه جوانب امور را با موشکافي بيشتري مي سنجند، بيشتر دقت مي
کنند و در نتيجه انتخاب بهتري دارند. زنان، در مقايسه با مردان، بيشتر به
ذخيره کردن پول عادت دارند، اما اين ذخيره را کمتر به سرمايه گذاري تبديل
مي کنند و پول هاي نقد آن ها براي وسايلي صرف مي شود که دوست دارند بخرند، و
اين گونه در زمينه سرمايه گذاري بين زنان و مردان شکافي عميق ايجاد شود؛
همه اين ها در حالي است که مردان، در مقايسه با زنان، سرمايه گذاران بهتري
نيستند.
نکته آخر
اين نکات را گفتيم تا يکديگر را بهتر درک
کنيد و بيشتر دوست داشته باشيد و زن هاي خوبي براي شوهرتان و مردهاي خوبي
براي زنان تان باشيد. شما با درک نيازها و طبيعت و خواسته هاي قلبي يکديگر
فاصله عاطفي را کاهش مي دهيد. چرا که زن و مرد براي برآورده کردن نيازهاي
عميق و ضروري نيازمند توجهات و رفتارهاي خاص هم هستند.