آریا جوان
آيا اختيار وجود دارد؟
چهارشنبه 11 اسفند 1395 - 4:06:46 PM
بيتوته

فکر وجود پشتوانه ي علمي براي وجود اختيار کمي ضد و نقيض و شايد حتي متناقض به نظر مي رسد، اما با پيشرفت علم هر روز سوالات عميق و عميق تري مطرح مي شوند که زماني تنها در فلسفه قابل پاسخگويي بودند. يکي از اين مسائل در مورد اختيار است که ما به عنوان انسان تمايل به وجود آن داريم.

 

وجود داشتن اختيار,دلايل وجود اختيار

تمام علم با اين فلسفه آغاز شد که جهان قابل پيش بيني است بر اساس يک سري قوانين رفتار مي‌کند

اگر ما انسان ها کاملا مختار نباشيم چه؟ تاريخ انسان ها پر از تلاش براي تبديل شدن به انسان هاي مستقل است و شايد اين هدف جزئي از شرايط انساني است. اما سوال ما همچنان نياز به تحليل دارد. سوال اصلي اين است:”آيا اختيار يا انتخاب، توهم است؟” جواب به سادگي يک بله يا خير نيست. اين سوال پر از نادانسته‌هايي است که بدون آنها قادر به جواب قطعي دادن نيستيم. به طور مثال: ذات آگاهي انسان، شيوه‌ي کار مغز و تاثيرات خارجي غيرقابل اندازه گيري بر روي انسان. اگر همه‌ي اين‌ها بهتر فهميده شوند ما را به سمت جوابي قطعي در مورد اختيار سوق خواهند داد.

در اين باره به جوابي قطعي نخواهيم رسيد پس بياييد سوال را عوض کنيم: آيا ما از اختيار يا قدرت انتخاب خود اطمينان داريم؟ جواب به اين سوال با اطمينان بالايي نه است. تمام علم با اين فلسفه آغاز شد که جهان قابل پيش بيني است بر اساس يک سري قوانين رفتار مي‌کند. هر چيزي که در اين جهان مشاهده مي‌کنيم دستورالعمل هاي خاصي را پيروي مي کنند و هيچ چيزي آزاد از تاثيرات نيروهاي خارجي نيست. بنابراين چرا ما که حاصل اين جهان هستيم بايد از تاثيرات محيط آزاد باشيم؟ بر اساس اختيار، ما به عنوان يک موجوديت ‌بايد قادر باشيم تصميماتي بگيريم که مستقل از محيط بيرون باشد. به طور قطع نيروهاي خارجي تاثير دارند اما در نهايت انتخاب با ماست، درست است؟

اما شايد اينطور نباشد

مطمئنم برايتان قابل باور نيست و چرا بايد باور کنيد؟ شهود مي‌گويد که شما اختيار داريد و احساس مي‌کنيد که انتخاب هايتان کاملا از شما مي آيد. دليلي که شهود چنين چيزي به شما مي‌گويد احتمالا اين است که ذهن شما قادر به شناسايي همه‌ي فاکتورهايي که انتخاب‌هاي شما را تحت تاثير قرار مي‌دهد نيست و نتيجه مي‌گيرد که انتخاب‌هاي شما از خودتان مي‌آيد.

زمان آن است که با يک آزمايش اين نکته را براي شما روشن کنيم. فرض کنيد وارد يک شيريني پزي شده‌ايد و دو گزينه براي انتخاب داريد: يک سيني دونات شکلاتي و يک سيني دونات وانيلي. فرض کنيد شما به اين شيريني پزي آمده‌ بوديد تا دونات بخريد. بنابراين گزينه‌ي دونات نخريدن را نداريم. انتخاب ساده است. يکي از اين دو تا را بايد برداريد. همچنان بايد تاثير محيط را در نظر بگيريم. شايد شما از شکلات متنفر باشيد و هيچ وقت در زندگيتان از طعم شکلات خوشتان نيامده است. اين فاکتور از کنترل شما خارج است چرا که اينگونه نبوده که يک روز از خواب بيدار شده و تصميم بگيريد از شکلات بدتان بيايد.

 

وجود اختيار,درباره اختيار

ما از اختيار يا قدرت انتخاب خود اطمينان نداريم

در مورد وانيل هم همين قضيه صدق مي کند. اگر به جاي وانيلي، شکلاتي را انتخاب کنيد چون به طعم نارگيل مذاقتان خوش نمي‌آيد چه؟ شايد يکي از سيني‌هاي دونات تازه‌تر از بقيه به نظر برسد يا خامه‌اي تر باشد. شايد آن روزباران آمده باشد و بوي باران خاطره‌اي که در آن شکلات بوده را به خاطر بياورد. شايد در حال حاضر از وانيل حالتان به هم ميخورد چون يک هفته است که هر روز ظهر پودينگ وانيل مي خوريد و اگر وانيل بيشتري بخوريد بالا بياوريد. يا شايد مخالف چيزي که مي‌خواهيد را انتخاب کنيد فقط به اين دليل که حرف‌هاي من و اين مقاله را به سخره بگيريد.

متوجه شديد به کجا مي‌خواهم برسم؟ فاکتورهاي بسيار بسيار زيادي در ساده‌ترين انتخاب‌هاي ما نقش دارند. فاکتورهايي که بسيار بي اهميت اما واقعي هستند. اين مثال را در نظر بگيريد. آيا شما براي يک سلول يا يک ميکروب اختيار قائليد؟ در مورد يک بوته علف چطور؟ يا يک درخت؟ يک مورچه يا يک سگ يا شامپانزه چطور؟ در چه سطحي از پيچيدگي اختيار پديد مي‌آيد؟ آنتوني کاشمور که يک زيست شناس است اعتقاد به اختيار را به اعتقاد به معجزه تشبيه مي‌کند. حتي روانشناسي هم بر اين اصل استوار است که انسان قابل پيش بيني است. به نظر مي‌آيد که دانشمندان بيشتر بر ضد ايده‌ي اختيار و فيلسوفان موافق با آن هستند آنها حتي شواهد را متفاوت از هم تعبير مي‌کنند.

سنجش شواهد

در مطالعه‌اي که سال 2008 صورت گرفته است از داوطلبان خواسته شد تا يکي از دو دکمه‌ي جلوي خود را فشار دهند. فعاليت‌هاي مغزي آنان مي‌توانست 10 ثانيه قبل از آنکه تصميم به زدن دکمه را بگيرند پيش بيني کند کدام دکمه را خواهند زد. بسياري اين مطالعه را گواهي بر وجود اختيار مي‌دانند اما نظر آلفرد مل اين نيست. او مخالف اين نتيجه بود. چگونه مي‌توانيم به اتفاق نظر برسيم وقتي شواهد موجود را مثل هم نمي‌بينيم. صادقانه بگوييم که نمي‌توانيم. حداقل تا زماني که يک چيز محکم‌تري پيدا کنيم.

آنچه در موردش صحبت مي کنيم در اصطلاح دانشمندان تعيين سببي نام دارد. که آن هم مخالفان خود را دارد. ميچيو کاکو که يک فيزيکدان نظري است در مورد تاثيرات فيزيک کوانتومي بر روي اختيار نظراتي دارد. او بر طبق اصل عدم قطعيت بيان مي کند که اين اصل مانع از اطمينان ما از مکان الکترون ها مي شود و در نتيجه اين اصل فيزيکي به جبر و اختيار پايان مي دهد.

استيون هاوکينگ در کتابش به نام تاريخچه‌ي مختصري از زمان (Brief History of Time) مي‌گويد: اگر قادر به اندازه گيري دقيق وضعيت کنوني جهان نباشيم پيش بيني اتفاقات آينده امکان‌ پذير نيست. اين واقعيت دارد (و به همين دليل است که دانشمندان فيزيک اينقدر از فيزيک کوانتومي متنفر هستند.) چگونه جبرگرايي يا قطعيت امکان‌پذير است اگر نمي‌توانيم وضعيت قطعي جهان را آنگونه که اکنون است را اندازه بگيريم؟ و سوال همچنان پابرجاست. چگونه ممکن است الکترون‌ها تاثيري بر روي اختيار داشته باشند؟ و ما جواب اين را نيز نمي‌دانيم. احتمال ديگر اين است که تمامي فعاليت‌هاي ما کاملا تصادفي هستند. اگر همه چيز تصادفي باشد آنگاه مي‌توان همچنان از انتخاب صحبت کرد؟

کارلو روولي آزمايشي را پيشنهاد مي‌دهد (که انجامش غير ممکن است). در اين آزمايش افراد در شرايط خطرناکي قرار مي‌گيرد که همه‌ي فاکتورهاي موثر در انتخاب از جمله حالت ذهني، خلق و خو، خاطرات و غيره براي همه‌ي آنها يکسان هستند. فراهم کردن اين شرايط امکان پذير نيست اما اگر امکان انجام اين آزمايش وجود داشت با تکرار آن و مشاهده‌ي انتخاب ها در شرايط مشابه اين امکان را مي‌دهد تا در مورد اختيار به نتايجي برسيم. به طور خلاصه: ما در مورد وجود اختيار چيزي نمي‌دانيم و شايد هيچ وقت هم ندانيم. سوالات بي پاسخ بسياري وجود دارند و فاکتورهاي بسيار زيادي وجود دارند که بايد آنها را در نظر بگيريم. در مورد آن فکر کنيد، کسي چه مي داند، شايد يکي از شما اين بحث بزرگ که بر سر وجود اختيار وجود دارد را حل کند.


http://www.javanannews.ir/fa/News/3992/آيا-اختيار-وجود-دارد؟
بستن   چاپ