آریا جوان
عوامل استرس زا در محل کار و اثر آن روي جسم و روان
دوشنبه 23 اسفند 1395 - 2:21:24 PM
بيتوته

هر روز صبح با چه حسي از خواب بيدار مي‌شويد؟ چقدر خوشحاليد از اينکه يک روز ديگر از راه رسيده و بايد سرکار حاضر شويد؟ دوست داريد زنده‌ترين ساعت‌هاي روز را همراه افرادي غير از خانواده بگذرانيد؟دربين همکاران‌تان کسي هست که بتوانيد او را به‌عنوان دوست صميمي انتخاب کنيد و با او راحت صحبت کنيد؟ چند بار در روز براي فرار از محل کار لحظه‌شماري مي‌کنيد؟ آيا دوست داريد ساعت کار طول بکشد و شما در محيط خوب و دوست‌داشتني‌اش نفس بکشيد؟ بعضي عوامل باعث دوست‌داشتني شدن محيط کار مي‌شوند.

دوست داشتن محيط کار و البته همکاران و در راس آن هم مدير، باعث بالارفتن راندمان کار و احساس شادي و رضايت شما در محيط کار مي‌شود. درست است که در اين بازار کساد کار، بايد خوشحال باشيد که کاري داريد و حقوقي، اما گاهي بهتر است روان‌تان سالم بماند تا کار و حقوق داشته باشيد! اينجا قرار است درباره عواملي که باعث شادي در محل کار مي‌شود، صحبت کنيم. علاوه براين که با اينفوگرافي‌ها به بررسي عوامل استرس‌زاي محل کار و اثر آن روي جسم و روان نيز خواهيم پرداخت.

‌با عشق کارتان را انجام دهيد 

اولين نکته براي موفقيت در کار اين است که شما عاشق کارتان باشيد. اگر از کاري که انجام مي‌دهيد لذت ببريد، احساس آرامش داشته و به صلح دروني با خودتان مي‌رسيد. اين صلح، هماهنگي در جسم و روان را براي‌تان به دنبال داشته و باعث مي‌شود به جاي خستگي از کار، از آن لذت ببريد. سلامت رواني ناشي از رضايت شغلي، ويژگي مهمي است که نبايد ناديده گرفته شود. بنابراين اگر از کارتان لذت نمي‌بريد، حتما درصدد تغيير آن باشيد.

آنچه کسب مي‌کنيد، مهم است 

منظور، دريافت مالي نيست، هرچند اين نکته هم بسيار مهم است. آنچه از انجام کاري در روان شما ته‌نشين مي‌شود، بسيار مهم است. براي مثال احساس مي‌کنيد شغل شما باعث کمک به ديگران مي‌شود؟ تاثيري روي ميزان علم آنها دارد؟ تغييري در رفتار و گفتار آنها ايجاد مي‌کند؟ به سلامت جسم آنها کمک مي‌کند؟ به سلامت روان‌شان کمک مي‌کند؟ باعث شادي و تفريح‌شان مي‌شود؟ بنابراين حسي که از کار دريافت مي‌کنيد، بسيار مهم است. به اين احساس دقت کنيد.

دريافتي‌تان‌ مهم است 

بخش مهمي از رضايت شغلي به بحث ميزان دريافتي بازمي‌گردد. به اين معني که شما در قبال ساعت‌ها و ميزان کاري که انجام مي‌دهيد بايد مبلغ منصفانه‌اي دريافت کنيد. اين رقم علاوه بر حقوق و مزايايي است که براي شما بايد درنظر گرفته شود. درغير اين صورت احساس مي‌کنيد به شما ظلم شده و از شما بيگاري‌ مي‌کشند. اگر دچار اين حس هستيد، ابتدا جاي جديدي را براي تامين درآمد مالي پيدا کرده و بعد از اين شغل‌تان استعفا بدهيد.

رفتار کارفرما چطور است؟ 

اين که کاملا مشخص است! فلاني رئيس است و شما مرئوس! اما اين که اين جايگاه چقدر باعث اعمال قدرت، ظلم، تحکم، توهين يا به عکس کمک و همراهي با کارمند مي‌شود، بسيار مهم است. اگر احساس مي‌کنيد کارفرما به چشم ابزار به شما نگاه مي‌کند، حتما براي تغيير شغل‌تان اقدام کنيد.

همکارها را ارزيابي کنيد 

هم اتاقي يا همکارهاي ديگر چقدربا شما زاويه دارند؟ چقدر در تلاش زيرآب‌زني هستيد؟ چقدر دوست دارند کار را از شما بدزدند؟ يا به عکس، از مصاحبت با آنها لذت مي‌بريد؟ آيا با شما همقدم و همراه هستند و مثل يک تيم، تلاش مي‌کنند کار بهتر پيش برود؟ اين که ارتباط شما با همکارها به چه شکلي است، نکته بسيار مهم ديگري است که بايد به آن توجه کنيد. قدم اول و مهم، ثبات قدم و به قول معروف حفظ جايگاه‌تان است. قدم بعدي، صحبت کردن با همکار مورد نظر براي تغيير روندي است که در پيش گرفته است. راهکار بعدي، صحبت با مدير است و راه نهايي، ترک محل کار است. درواقع حضور فرد يا افرادي که به قول معروف چوب لاي چرخ‌تان مي‌گذارند، چيزي جز خرد شدن اعصاب را به دنبال نداشته و بايد هرچه زودتر شرايط را به شکل مناسب تغيير دهيد.

احساس ارزشمند بودن مهم است 

چقدر احساس ارزشمند بودن مي‌کنيد؟ حس مي‌کنيد کاري را انجام مي‌دهيد، پولي دريافت مي‌کنيد تا زندگي کنيد يا اين که اعتقاد داريد شما مهره مهمي اول براي خودتان، بعد در محل کار و درنهايت در کل جامعه هستيد؟ اگر حس مي‌کنيد فرد ارزشمندي نيستيد و کاري که انجام مي‌دهيد، با حضور يا بدون حضور شما انجام مي‌شود، حتما بررسي مجددي روي جايگاه شغلي‌تان داشته باشيد. اول اين که ممکن است تفكر شما اشتباه باشد. دوم اين که ممکن است فکرتان درست باشد و نياز به تغيير شرايط باشد.

قابل اعتماد هستيد؟ 

مروري روي رفتارتان داشته باشيد. شما چقدر فرد قابل اعتمادي براي کارفرما و همکاران‌تان هستيد؟ اگر مساله‌اي در محل کار وجود دارد، همان‌جا باقي مي‌ماند يا آن را به ديگران منتقل مي‌کنيد؟ چقدر براي رفع مشکل يا مشکلات تلاش مي‌کنيد؟ خودتان جزو چرخ‌دهنده‌هاي فعال هستيد يا بايد به حال شما هم فکري کرد و تغييرتان داد؟ اگر به نظر خودتان فرد قابل اعتمادي نيستيد يا براي بهبود اوضاع کار تلاشي نکرده و به قول معروف چوب لاي چرخ مسير حرکت مي‌گذاريد، علاقه‌اي به کارتان نداريد و به دليلي از کار و محيط آن خسته شده‌ايد. بنابراين بايد براي تغيير شرايط اقدام کنيد.

چقدر پيشرفت داشته‌ايد؟ 

فرض کنيد حدود 10 سال است به انجام کاري اشتغال داريد. طي اين 10 سال، از نقطه‌اي که آغاز کرده‌ايد، به کجا رسيده‌ايد؟ آيا تغييري در جايگاه شغلي، ميزان دريافتي و... شما اتفاق افتاده است؟ ميزان تغييرات شغلي شما متناسب با تلاش و زحمت‌تان براي پيشرفت بوده يا نه؟ اگر اين پيشرفت متناسب با تلاش‌تان بوده که جاي تبريک دارد و شما حتما از کار‌تان راضي هستيد. اگر اين طور نيست، مروري به ميزان تلاش فردي و نتيجه آن از طرف کارفرما داشته باشيد. اگر اين آهنگ متناسب نيست، سازتان را جاي ديگري کوک کنيد!

خودتان را با خودتان مقايسه کنيد 

براي اينکه بتوانيد ارزيابي درستي از وضعيت شغلي‌تان از هر نظر داشته باشيد، وضعيت‌تان را با افرادي که از نظر تحصيلات، شغل، ساعت کاري و... شبيه يا نزديک به شما هستند، بسنجيد. سپس براي هر اقدامي تصميم بگيريد. بنابراين براي ارزيابي، ملاک درستي داشته باشيد تا به نتيجه درست برسيد.

شغل‌تان، بخشي از شماست 

 آنهايي که اسم کوچک يا فاميلي‌شان را تغيير مي‌دهند، از داشتن اسم يا فاميل مورد نظر رضايت ندارند. بنابراين در شرايط مناسب، از شر آنچه به هر دليل آزارشان مي‌دهد، خلاص مي‌شوند و از فرداي همان روز، خودشان را با اسم جديد معرفي مي‌کنند. شايد ابتدا لبخندي گوشه لب بعضي‌ها هم ببينند، اما همين که خودشان خوشنود هستند، کافي است. شغل هم درست مانند همان اسم و فاميل است. بخشي از هويت ماست. بنابراين اگر فکر مي‌کنيد دوست نداريد شما را با داشتن فلان شغل بشناسند، حتما براي تغيير شرايط تلاش کنيد. بايد بتوانيد با افتخار شغلتان را معرفي کنيد؛ درست مانند زماني که اسم و فاميل‌تان را به زبان مي‌آوريد.

تعادل فراموش نشود 

چقدر به کارتان چسبيده‌ايد؟ اين چسبيدن از ترس کارفرماست يا اين که واقعا دوست داريد مثل تفريح، کارتان را انجام دهيد؟ به کارتان چسبيده‌ايد؛ چون برنامه و تفريح ديگري نداريد؟ به کارتان چسبيده‌ايد چون از نظر رواني کار کردن به شما کمک مي‌کند به مسايلي فکر نکنيد؟ فراموش نکنيد، فکر کردن، برنامه‌ريزي کردن و تلاش براي بهبود شرايط کاري، حد و اندازه‌اي دارد. اگر بيش از اندازه به کارتان مي‌چسبيد، مسلما جايي خسته شده و اصطلاحا مي‌بريد! بنابراين بين کار و تفريح تعادل برقرار کنيد.

اجبار يا علاقه؟

اگر همين حالا قرار باشد به دليلي ديگر کارمند يا حتي کارفرماي مجموعه‌اي نباشيد، کار ديگري براي تامين مخارج‌تان بلد هستيد؟ به‌قول معروف مي‌توانيد گليم‌تان را از آب بکشيد يا اين کار، تنها شغل و حرفه‌اي است که آن را بلديد؟ اگر پاسخ شما اين است که مي‌توانيد با هزار و يک راه ممکن ديگر کسب درآمد کنيد و فقط به دليل علاقه‌تان اين کار را انجام مي‌دهيد، يعني شما شغل‌تان را عاشقانه دوست داريد و براي ماندن در اين کار، اجباري نداريد. اگر پاسخ‌تان منفي است؛ همين حالا شروع به آموختن کاري بکنيد که بتوانيد درصورت نياز براي مدتي از راه ديگري کسب درآمد داشته باشيد. گاهي حتي باوجود علاقه به کاري، مجبوريد از آن فاصله بگيريد، چه برسد به اينکه کاري را دوست نداشته باشيد و به اجبار نياز در آن بمانيد.

 

چه کسي مسئول استرس شماست؟ 

کنترل استرس

تصميم بگيريد 

 بدون دخالت يا نظر ديگران، حداقل يک روز کامل شرايط کار‌ي‌تان را بررسي کنيد. اگر احساس کرديد کار آنقدر که بايد راضي‌تان نمي‌کند، حتما سر فرصت براي تغيير شغل‌تان تصميم بگيريد. اينجا همان لحظه نياز به تغيير شرايط است.

مشکل را حل کنيد 

اگر با کارفرما، همکارها و پرسنل خدماتي محل کارتان مشکلي داريد، آن را حل کنيد. درغير اين صورت نمي‌توانيد به کارتان ادامه دهيد. حل کردن مشکل اولين و بهترين قدم براي باقي ماندن در محل کار و ادامه آن با رضايت کامل است.

زندگي‌تان را مرور کنيد 

گاهي در محل کار مشکلي وجود ندارد، اما استرس بيرون از محل کار، مانند مشکلات خانوادگي، فردي، دوستانه و... خودشان را به شما تحميل کرده و تحمل شما را کاهش مي‌دهند. بنابراين شايد گاهي با حل کردن مشکل بيروني، مشکل محل کار نيز خودبه‌خود برطرف شود.

سر فرزندتان کلاه بگذاريد! 

نوزادان معمولا کم مو به دنيا مي‌آيند و به همين دليل سر آنها درمعرض سرما خوردن قرار دارد. درواقع يکي از راه‌هايي که سرما به قول معروف وارد بدن کودک مي‌شود، سر اوست. بنابراين کلاه، يکي از واجب‌ترين وسايل جانبي براي کودکان است. براي انتخاب کلاه به اين نکته‌ها دقت کنيد.

حساسيت ندهد 

پوست سر و صورت نوزاد لطيف است. بنابراين بايد از کلاه‌هايي استفاده کنيد که اصطلاحا سر و صورت کودک را نخورند. معمولا اليافت پشمي زبر يا انواع پلاستيکي اين حالت‌ها را ايجاد مي‌کنند. بنابراين کلاه بايد از جنس پشم بسيار لطيف و ترجيحا داخل آن پوشش نخي باشد.

گوش‌ها و گردن را بگيرد 

کلاه‌هاي گوش‌دار و آنهايي که کاملا تا پشت گردن، سر نوزاد را محافظت مي‌کنند، مناسب هستند.

درهواي برفي، کلاه مناسب 

جنس کلاه بايد مناسب با استفاده آن باشد. اگر قرار است کودک وارد هواي برفي شود، بايد ابتدا کلاه مناسبي سر او کرده و روي آن کلاه کاپشن يا سرهمي ضدآب را قرار دهيد تا سر او خيس و مرطوب نشود. براي اتاق، کلاه‌هاي سبک و نخي و براي هواي سرد معمولي، انواع بافتني مناسب است.

نقاب‌دار خوب است 

براي اين که پيشاني کودک سرما نخورد، انواعي که لبه بلند يا نقاب‌دار دارند، مناسب است.

 


http://www.javanannews.ir/fa/News/4036/عوامل-استرس-زا-در-محل-کار-و-اثر-آن-روي-جسم-و-روان
بستن   چاپ