آریا جوان
چگونه با افراد خودشيفته برخورد کنيم؟
يکشنبه 3 ارديبهشت 1396 - 1:59:02 PM
آريا
افراد خودشيفتهافراد خودشيفته , خودشيفته‌ها فکر مي‌کنند تنها آدم‌هايي هستند که بايد مورد
درک ديگران قرار بگيرند و آنقدر خوب هستند
که بايد مورد تحسين همگان قرار بگيرند. خودشيفته کسي است
که روش خود اظهاري را درست ياد نگرفته و يا بخاطر سرکوب‌هاي اوليه براي جبران آن تلاش مي‌کند تا به نحو اشتباهي خود را مورد توجه ديگران قرار دهد.‏
در جمعي نشسته‌ايد که بحثي در مي‌گيرد. نظر شما را مي‌پرسند
و شما سعي مي‌کنيد به طور خلاصه کمي درباره موضوع مورد بحث
حرف بزنيد اما يک نفر در اين ميان هست که مدام در ميان کلام بقيه مي‌پرد و دائم سعي مي‌کند در مورد همه چيز اظهار فضل کند.
او از همان ابتدا در اين جمع سعي کرده توجه همه را به سوي خود جلب کند و دائم در مورد خودش حرف مي‌زند.‏
خودشيفتگي طيفي از اختلال شخصيتي است که بسياري از ما دچار آن هستيم.
در فرهنگ رايج خودشيفتگي به افرادي اطلاق مي‌سود که عاشق خود هستند.
خودشيفته‌ها فکر مي‌کنند تنها آدم‌هايي هستند که بايد
مورد درک ديگران قرار بگيرند و آنقدر خوب هستند که بايد
مورد تحسين همگان قرار بگيرند.‏
خودشيفته کسي است که روش خود اظهاري را درست ياد نگرفته و يا بخاطر سرکوب‌هاي اوليه براي جبران آن تلاش مي‌کند تا به
نحو اشتباهي خود را مورد توجه ديگران قرار دهد.‏
اين اختلال طيفي از اختلال شخصيتي است به اين معنا که فردي مي‌تواند تنها برخي از نشانه‌هاي اختلال شخصيت را داشته باشد و يا يک خودشيفته تمام عيار باشد.‏
اختلال خودشيفتگي چندان رايج نيست اما خيلي از ما تا اندازه‌اي خودشيفته‌وار رفتار مي‌کنيم.‏
رفتارهاي يک خود شيفتهخودشيفته‌ها نياز شديدي به تحسن و تائيد دارند.
چرا که گمان مي‌کنند شخصيتي ويژه و منحصر به فرد هستند
و آنها گمان مي‌کنند که بر ديگران ارجحيت دارند و با استعدادتر هستند و دستاوردهاي بيشتري دارند.‏
آنها آسيب پذيري خود را نمايان نمي‌کنند چرا که از بيان ضعف خود هراس دارند و نگران موقعيت خود هستند.‏
آنها هرگر سعي نمي‌کنند احساس نياز به ديگران را نشان بدهند.
چرا که همواره مي‌خواهند در مرکزتوجه ديگران باشند.‏
آنها مي‌توانند آزارگر باشند چرا که آنها مي‌دانند چگونه با تحت تاثير قرار دادن ديگران آنها را تحت کنترل خود در بياورند.‏
خودشيفتگي مي‌تواند نتيجه يک کودکي ناسالم باشد و يا ناشي از زخم‌هاي گذشته است.
آنها همواره در جستجوي تائيد ديگران هستند زيرا در گذشته نتوانسته‌اند ارزش و جايگاه مناسبي پيدا کنند.‏
اشتباه تربيتياشتباه در تربيت مثلا فقدان توجه کافي والدين به کودک يا قدرت طلبي والدين و محدوديت‌ها فراوان را از عوامل زمينه‌ساز خودشيفتگي مي‌دانند.‏
هم والديني که ارزش و جايگاه کافي به کودک نمي‌دهند و هم والديني که بيش از اندازه کودک را مورد تحسين و توجه قرار مي‌دهند خودشيفتگي را در روند رشد کودک فراهم مي‌کنند.‏
چگونگي احساس و فکر افراد خودشيفته با بقيه بسيار متفاوت است
خودشيفته‌ها توجه کمي به احساسات و نيازهاي ديگران دارند.
آنها اصلا اعتقادي ندارند که دچار مشکلي هستند و بايد چيزي را تغيير بدهند. آنها واقعا با چيزي که هستند و احساسي که دارند خوشحالند و نيازي براي اصلاح در خود احساس نمي‌کنند.‏
البته خودشيفته‌ها فرق خوب و بد را مي‌فهمند چرا که آنها معناي علت و معلول را درک مي‌کنند
با اين حال آنها راه‌هاي فرار بسياري براي خود فراهم مي‌کنند و به اين ترتيب آنها هرگز متوجه دردسري که مي‌توانند ايجاد کنند نمي‌شوند.
خودشيفته‌ها به شکل کاملا متفاوتي فکر مي‌کنند.
آنها هر چيزي را از موقعيت‌هاي متفاوت تماشا مي‌کنند
با اين حال آنها فاقد همدلي هستند و از بيان احساسات نسبت به ديگران عاجزند.‏
کنار آمدن با افراد خودشيفتهخودشيفته‌ها دربرابر تغيير بسيار پافشاري مي‌کنند‎
راهي براي کنار آمدنآدم‌ها شخصيت‌هاي متفاوتي درند. همه مثل شما فکر نمي‌کنند و عملکردهاي متفاوتي دارند.
به جاي تلاش براي تغيير اين دسته از افراد سعي کنيد اين تفاوت‌ها را بپذيريد و توازن ايجاد کنيد.
اگر واقعا مي‌خواهيد ارتباط بهتري با ديگران داشته باشيد سعي نکنيد آنها را شبيه خود کنيد.‏
افراد خودشيفته

‏ بنابراين به جاي تلاش براي تغيير خودشيفته‌ها ياد بگيريد بر نيازهاي خود تمرکز کنيد.‏
اين مساله را بپذيريد که خودشيفته‌ها دربرابر تغيير بسيار پافشاري مي‌کنند.
اين به نفع شماست که به جاي آنکه بخواهيد آنها شبيه شما شوند همانگونه که هستند پذيرايشان باشيد.‏
واقعيت اين است که تنها چيزي که شما بر آن کنترل و تمرکز داريد
نگرش و اعمال خودتان است.
آنچه خودشيفته‌ها انجام مي‌دهند ناشي از احساس عدم امنيت است.
آنها کاملا از درون احساس آسيب پذيري مي‌کنند و نياز زيادي به تائيد و توجه دارند.
اگر اين مساله را بفهميد هرگز آنها را در برابر خود نمي‌بينيد و يا احساس نمي‌کنيد که هدفشان آسيب زدن به شما يا تسلط است.
اين مساله به ويژه اگر با چنين فردي زندگي مي‌کنيد يا با او همکار هستيد بسيار کمک کننده است.
رفتار با خودشيفته هاشما کسي هستيد که مي‌توانيد به چنين فردي اطمينان و اعتماد به نفس بدهيد بدون اينکه نگران باشيد او از آن عليه شما استفاده خواهد کرد.‏
اگرچه آنها به احساسات ديگران بي‌توجه هستند اما آنها عميقا نگران احساس و فکر ديگران نسبت به خودهستند.
اگر با يک خودشيفته همکار هستيد بر ايده‌ها و حقايق تکيه کنيد نه به احساسات و عواطف.‏
بدون شک شما آن کسي که يک خودشيفته توصيف مي‌کند نيستيد بنابراين چندان نگران اظهار نظر او راجع به خودتان نباشيد
و با آنها بحث نکنيد يا سعي نکنيد آنها را وارد ميدان جنگ کنيد.
اصلا مساله‌ اين نيست که يک خودشيفته بر حق است يا نه.
آنچه او بر آن پافشاري مي‌کند تنها براي احساس مثبت در درون خود است نه چيزي بيشتر.‏
راهکار ارتباطيشايد بهتر باشد از يک خودشيفته دور بمانيد به ويژه اگر اين برايتان دشوار است. يک رابطه سالم دو جنبه دارد./افراد خودشيفته
رابطه بر مبناي احترام و بده و بستان است. اين مساله در رابطه يا يک خودشيفته هرگز برآورده نمي‌شود چرا که او همواره نياز به توجه
يک طرفه دارد.
او مي‌خواهد که ديگران باعث شادي او باشند و از او حمايت کنند./افراد خودشيفته
اگر وارد رابطه با يک آدم خودشيفته مي‌شويد و دوستش داريد
بايد متوجه اين نکته باشيد که نبايد انتظار زيادي از او داشته باشيد.‏
اگر زماني فرا برسد که احساس کنيد ديگر نمي‌توانيد رابطه
با چنين فردي را ادامه بدهيد بايد ابتدا يک حد و مرزهايي را فراهم کنيد و بر آنها استوار باشيد..
چرا که يک خودشيفته به هر طريقي سعي مي‌کند از حد و مرزها عبور کند./ افراد خودشيفته
مثلا او ممکن است به هر طريقي وارد گفتگو با شما شود. اين شما هستيد که بايد بر حد و مرزهاي خود استوار باشيد.‏

http://www.javanannews.ir/fa/News/4119/چگونه-با-افراد-خودشيفته-برخورد-کنيم؟
بستن   چاپ