آریا جوان
بهانه‌هايي که مانع رسيدن شما به آرزوهايتان مي شود
شنبه 23 ارديبهشت 1396 - 1:49:34 PM
آريا
همه ما بهانه هايي داريم که سد راه ما براي دنبال کردن بزرگترين آرزوهايمان ميشوند. بهانه ها فقط توجيهي براي آن دسته از اعتقاداتمان هستند که محدودمان ميکنند. براي اينکه جلو باور کردن بهانه هايمان را بگيريم و بتوانيم آمال و آرزوهايمان را دنبال کنيم، بايد ريشه اين اعتقادات را پيدا کرده و آنها را به باورهايي تبديل کنيم که ما را روز به روز به خودمان مطمئن تر ميکنند.

منظورمان اين نيست که غيرواقعي فکر کنيد. منظورمان اين است که تلاشمان را بيشتر کنيم تا بتوانيم از مهارت ها و توانايي هايمان براي انجام کارهايي در زندگيمان که دوست داريم استفاده کنيم.

بهانه ها معمولاً دو دسته هستند: بهانه هاي "کافي نبودن ها" و بهانه هاي "خيلي زياد ها" در زير به بعضي از متداولترين بهانه هايي که افراد براي دنبال نکردن آرزوهايشان براي خود مي آورند و راههايي براي غلبه بر آنها اشاره ميکنيم:

رويکرد «کافي نبودنها»

1. وقت کافي ندارم.
اين يکي از متداولترين بهانه هاي افراد براي دست کشيدن از آرزوهايشان است. اما وقتي بنشنيد و حساب کنيد که 24 ساعت شبانه روزتان را صرف چه کارهايي مي کنيد، متوجه خواهيد شد که اين بهانه اصلاً جايز نيست، از اين گذشته، چه چيزي مهمتر است: وقت تلف کردن در اينترنت يا 30 دقيقه وقت گذاشتن براي اينکه يک قدم به سمت آرزويتان گام برداريد؟ اگر به وقت بيشتري نياز داريد، به کارهايي فکر کنيد که ميتوانيد براي دنبال کردن آرزويتان موقتاً کنار بگذاريد.

2. پول کافي ندارم.
خيلي ها بدون اينکه بنشينند و ببينند اين پول کافي واقعاً چقدر است، زود نتيجه گيري مي کنند. حتي اگر اين عدد الان برايتان غيرقابل دسترس باشد، باز هم دليل براي کنار گذاشتن هدفتان نيست. وقتي آن عدد دقيق را در ذهن داشته باشيد، در وضعيت بهتري هستيد چون مي توانيد از راههاي مختلف مثل پس انداز کردن، درخواست ترفيع کاري، کار کردن بيشتر و … آن را به دست آوريد.

3. مهارت کافي ندارم.
وقتي اين بهانه را مي آوريم، يادمان ميرود که تا امروز در زندگيمان چه مهارت هايي کسب کرده ايم. راه رفتن، حرف زدن، آشپزي کردن، تايپ کردن ، … همه اينها کارهايي بوده که روزي بلد نبوديم و براي آموختن آنها زمان گذاشته ايم. چه چيزي جلو شما را براي يادگيري دوباره ميگيرد؟

4. حمايت کافي ندارم.
اينکه براي رسيدن به هدفتان کسي حمايتتان نکند خيلي سخت است اما دليل کنار گذاشتن آن نيست. اگر بين دوستان يا خانواده کسي از شما پشتيباني نميکند، به آدمها و مکانهايي فکر کنيد که بتواند اين حمايت را از شما به عمل آورد.

5. هوش کافي ندارم.
تا وقتي که به خودتان ميگوييد که براي انجام کاري به اندازه کافي باهوش نيستيد، هيچوقت نخواهيد بود. اگر سعي داريد به توانايي هايتان اعتماد کنيد، وقت بگذاريد و ليستي از همه کارهايي که توانسته ايد با موفقيت به پايان برسانيد، همه کارهايي که بيش از انتظار ديگران بوده است و تواناييتان را اثبات کرده، تهيه کنيد. به خودتان اجازه دهيد کسي باشيد که بتواند به آرزويش برسد.

6. تجربه کافي ندارم
و

7. ارتباطات کافي ندارم.
به جاي اينکه اين بهانه ها را جمله تمام کننده ببينيد، اين سوال را به آنها اضافه کنيد: چه کاري براي آن از دستتان برمي آيد؟

همانطور که هيچ کس با مهارت هايي که امروز دارد به دنيا نيامده است، هيچکس هم با تجربه و ارتباطات کافي پا به دنيا نگذاشته است. تجربه به مرور ايجاد مي شود و همه يک روز شروع مي کنند. ارتباطات هم همينطور، هر چه زودتر شروع کنيد، شبکه ارتباطاتتان زودتر رشد مي کند.
مانع رسيدن به آرزوها
براي رسيدن به آرزوها بايد تلاش کرد

رويکرد «خيلي زيادها»

8. خيلي ريسک دارد.
شايد درست باشد اما اين دليل نمي شود که دست از آن بکشيد. ببينيد دقيقاً چه چيزي درمورد آرزويتان ريسک دارد (ممکن است پول زيادي از دست بدهيد؟ ممکن است کارتان را از دست بدهيد؟ از اين مي ترسيد که بقيه قضاوتتان کنند؟)، بعد بدترين اتفاقي که ممکن است بيفتد را تصوير کنيد. براي آماده کردن خودتان يا کم کردن ريسک هاي کار چه مي توانيد بکنيد؟

9. خيلي زود است.
مثل بقيه بهانه هايي که در اين ليست هستند، خيلي مهم است که آن را با جزئيات بيشتري بررسي کنيد. معمولاً چيزي پشت اين «خيلي زود» قرار دارد ترس است، ترس از احمق جلوه کردن و ترس از شکست. همانطور که ريد هافمن (Reid Hoffman) بنيانگذار LinkedIn مي گويد، «اگر از نسخه اوليه محصول خودتان خجالت نمي کشيد، يعني خيلي دير شروع کرده ايد.» اولين تلاش ها براي عملي کردن آرزوهايمان بخشي از روند کار است.

10. خيلي دير است.
انواع ديگر اين نوع بهانه اين است که «براي اينکار خيلي پير شده ام» يا «اينکار خيلي طول مي کشد». بااينکه همه ما وقت محدودي را زنده هستيم تا بتوانيم کارهايي که دوست داريم را انجام دهيم، اين وقت بالاخره ميگذرد، چه آرزوهايتان را دنبال کنيد چه نکنيد. پس چرا بيشترين استفاده را از اين وقت محدود نبريد؟

11. خيلي کم اهميت است.
نه! اين آرزوي شما است و دقيقاً چيزي است که خيلي اهميت دارد. اگر آدم هاي بيشتري ميخواهيد که کنارتان باشند تا اين را به شما يادآوري کنند، يکبار ديگر مورد 4 را بخوانيد.

بهانه هاي ديگر

12. نميدانم از کجا شروع کنم.
يکي از دلايلي که آرزوهايمان هميشه آرزو مي ماند اين است که پروژه هاي بزرگي هستند که شروع کردنشان سخت است. اگر از حجم کاري که بايد شروع کنيد واهمه داريد، سعي کنيد آن را به سه مرحله کوچکتر تقسيم کنيد که شروع آن برايتان راحتتر شود.

13. نميدانم قبلاً کسي اينکار را کرده است يا نه.
ممکن است اينطور باشد، به همين دليل قبل از اينکه با اين بهانه آرزويتان را به کلي کنار بگذاريد، وقت بگذاريد و آن افراد را پيدا کنيد. حتي مي توانيد يک شبکه حمايتي ايجاد کنيد که انگيزهتان را بيشتر کند.

14. کسان ديگري هستند که بايد نگرانشان باشم.
اين هم مثل بهانه شماره 8، کمي واقعيت در خود دارد. اگر اينطور است، دقيق بفهميد که چطور دنبال کردن آرزوهايتان مي تواند بر توانايي شما براي حمايت از کسان ديگري که در زندگيتان به شما نياز دارند، تاثير بگذارد. مثلاً براي دنبال کردن آرزوهايتان ممکن است مجبور شويد از کارتان بيرون آمده و براي مدتي هيچ درآمدي نداشته باشيد.

با کساني که نگرانشان هستيد حرف بزنيد، برايشان توضيح دهيد که اين آرزو و هدف تا چه اندازه برايتان اهميت دارد و با آنها مشورت کنيد. اين هم فکري باعث مي شود بدون اينکه مجبور به قرباني کردن رفاه و خوشبختي خودتان يا آنها باشيد، آرزوهايتان را دنبال کنيد.

15. ممکن است موفق نشوم.
ترس از شکست يکي از متداولترين دلايلي است که باعث ميشود هدف هايتان را دنبال نکنيد. اگر شما هم دچار چنين ترسي هستيد، تصور کنيد که در آخر زندگي خود هستيد و بعد ببينيد از کداميک از اين کارها بيشتر افسوس خواهيد خورد: تلاش کردن و (احتمالاً) شکست خوردن يا تلاش نکردن و هيچوقت فرصت موفقيت را به خود ندادن.

http://www.javanannews.ir/fa/News/4196/بهانه‌هايي-که-مانع-رسيدن-شما-به-آرزوهايتان-مي-شود
بستن   چاپ