آریا جوان
رابطه بين پيشرفت تحصيلي و IQ
پنجشنبه 22 تير 1396 - 11:12:56 AM
آريا
جوانان نيوز- اگر زندگي برخي از نوابع بزرگ دنيا را بررسي کنيم نتيجه مي گيريم که اين سنجش کاملا اشتباه است. انيشتين و اديسون نمونه هاي بارز آن هستند، بنابراين اگر فرزند شما در حال حاضر وضعيت تحصيلي مناسبي ندارد بهتر است به جاي اين که سريع به ضريب هوشي و IQ فرزندتان شک کنيد عوامل ديگر را بررسي کنيد.
 
مفهوم باهوش بودن چيست؟ معمولا اگر فردي بتواند براي مساله اي در مدت کمتري نسبت به ديگران راه حل صحيحي ارائه دهد به اصطلاح مي گوييم فرد باهوش تر از ديگران است. در ادامه مقاله قصد دارم اشتباهاتي را که اغلب افراد در مقايسه هوش و پيشرفت تحصيلي کودکان دارند مورد بررسي قرار دهم. بنابراين ابتدا نگاهي اجمالي به مفهوم IQ مي اندازيم.
 
● ليست کامل انواع هوش
 
تعريف ضريب هوشي يا بهره هوشي يا هوش بهر، (IQ) عددي با ميانگين 100 و واريانس 15 است. از اين رو در رده بندي و تقسيم هوش، به صورت متوسط حدود 70 درصد از مردم داراي هوش ميانگين، 12 درصد هوش بالاتر از ميانگين، 2 درصد خيلي باهوش و 1 درصد افراد نابغه را تشکيل مي دهند. حال انواع هوش را بررسي مي کنيم:
 
1 – هوش نوشتاري
 
معمولا نويسندگان داراي هوش نوشتاري بالايي هستند.
 
2 – هوش کلامي (زباني)
 
معمولا افرادي که مي توانند سخنراني هاي جذاب تري داشته باشند از هوش کلامي بالاتري برخوردارند. بداهه گويي مي تواند سنجش خوبي براي تشخيص اين هوش باشد. کلمات به سرعت و با ترتيب خاصي بر زبان افرادي که هوش کلامي بالايي دارند جاري مي شود.
 
3 – هوش عددي
 
نوعي توانايي رياضي – منطقي است و معمولا هر قدر فرد از هوش عددي بالاتري برخوردار باشد رابطه بهتري با اعداد و رياضيات و منطق برقرار مي کند و با نظمي خاص در مغز اين افراد حرکت مي کنند.
 
4 – هوش فضايي
 
نوعي توانايي تجسم و عمليات فضايي است. افراد با بهره بالاي هوش فضايي مي توانند به راحتي ترسيم هاي سه بعدي، صفحه آرايي ها، ساخت نمونه ها و... را در مغز خود مجسم کنند. از طريق اين هوش مي توان نقشه را خواند و به مقصد رسيد. مهندسان، ملوانان، معماران، مجسمه سازان، نقاشان، باغبانان و جراحان به وفور از اين هوش بهره مي برند.
 
5 – هوش ميان فردي
 
توانايي مربوط به ارتباط با افراد و درک آنها يا به عبارتي يک نوع هوش اجتماعي است. اين هوش، به درک بهتر احساس و افکار ديگران منجر مي شود. فروشندگان موفق، سياستمداران، معلمان، مشاوران، رهبران مذهبي و رهبران ديگر گروه ها بايد هوش ميان فردي بالايي داشته باشند.
 
6 – هوش درون فردي
 
هوش درون فردي توانياي درک و سر و کارداشتن با خود است، نام ديگر اين هوش، بينش شخصي است. درک خود همه ما بسيار مهم است. افرادي که با خود سازگارند هوش بين فردي زيادي دارند و کساني که با خود در جنگ اند، در اين بخش کاستي دارند.
 
7 – هوش ورزشي يا فيزيکي
 
اين هوش توانايي استفاده درست از بدن و حرکات بدن است. در حقيقت، ورزشکاران ماهر، هوش جسمي بالايي دارند. هوش بدني توانايي بالا و پيچيده اي محسوب مي شود، زيرا نيازمند محاسبات زياد، حرکات هماهنگ، تعادل ظريف، وضعيت مناسب اندام و فضاسازي در جهت هماهنگي با بدن شخص است.
 
8 – هوش حسي
 
منظور از اين هوش، توانايي استفاده از حواسي مانند بينايي، شنوايي و بوياي است. بسياري از ما توانايي استفاده کامل از حس خود را نداريم. مي بينيم، ولي مشاهده نمي کنيم؛ مي شنويم، ولي گوش نمي دهيم؛ و لمس مي کنيم، اما احساس نمي کنيم. ما در فضايي مه آلود زندگي مي کنيم. براي آزمون اين گفته يک چشم خود را ببنديد. ملاحظه کنيد با يک چشم چه ميزان کمتر مي بينيد. متاسفانه، بيشتر اوقات ناخواسته اين کار را انجام مي دهيم. ما براي مديريت محيط از حس هاي خود به طور کامل بهره نمي گيريم.
 
9 – هوش معنوي
 
اين هوش توانايي به وجودآوردن زندگي متعادل با جهان، طبيت و محيط اطراف مان است.
 
10 – هوش خلاقانه
 
توانايي توجه به موضوعات، اتفاقات و مسائل به شيوه اي کاملا تازه و بديع حاصل اين هوش است. افکار خلاق در مقابل افکار متعارف قرار مي گيرند. گاهي بعضي از راه حل ها تنها مي تواند از يک ذهن خلاق نشات بگيرد. وقتي مي گوييم مشکلي قابل حل نيست، منظورمان اين است که مشکل از طريق منطق متعارف قابل حل نيست، اما شايد اين مشکلات با رويکرد متفاوت به مشکل قابل حل باشد.
 
11 – هوش موسيقي
 
اين نوع هوش يعني توانايي توليد و درک موسيقي، افرادي که داري هوش بالاي موسيقي هستند نسبت به يادگيري موسيقي و ترتيب صداها بسيار جالب عمل مي کنند و به راحتي توانايي مرتب کردن صداها جهت ايجاد يک صدا و موسيقي دلنشين را دارا هستند .
 
12 – هوش هوش ها
 
توانايي استفاده از ساير هوش ها و قابليت استفاده از شيوه اي هدفمند، حاصل اين هوش است. هيچ يک از ما سطوح کافي از اين هوش را نداريم. بسياري از ما حتي آنچه را که کسب کرده ايم نمي شناسيم. بسياري با استعدادند و توانايي فوق العاده اي دارند، اما به ندرت به طور کامل از آن بهره مي برند. اغلب مردم اولويت ها را ناديده مي گيرند و زماني طولاني را روي موضوعات ناچيز و بي نتيجه تلف مي کنند.
 
● آزمون هاي IQ
 
خب حالا به بحث اول برمي گرديم يعني IQ يا ضريب هوشي، در اينجا سوالي که مطرح مي شود آن است که IQ به کدام هوش برمي گردد؟ آيا موفقيت افراد به IQ بستگي دارد، آيا افراد از همه ظرفيت هاي هوشي خود استفاده مي کنند؟ آيا تفکيک افراد به باهوش و کم هوش يا به اصطلاح انتخاب افرادي به عنوان افراد داراي استعداد درخشان مي تواند در پيشرفت تحصيلي آنها موثر باشد؟ آيا نفرات اول آزمون هاي دشوار مانند المپيادها و کنکور در آينده موفق تر از ديگران خواهند بود؟
 
الف: بگذاريد براي جواب به سوالات بالا از يک تجربه عملي بگويم. حدود 2 سال پيش با کودکي که در آزمون ورودي استعدادهاي درخشان مردود شده بود آشنا شدم و تصميم گرفتم تحقيقي را انجام دهم. بنابراين سوالات يک آزمون ورودي استعدادهاي درخشان را به کودک دادم و مشاهده شد کودک کمتر از 30 درصد سوالات را پاسخ صحيح مي دهد. سپس به مدت 4 ماه متدهاي حل مساله چندين آزمون به کودک آموزش داده شد و مشاهده شد کودک به را حتي بيش از 75 درصد سوالات آزمون هاي مشابه را پاسخ مي دهد!
 
نتيجه تحقيق: عدم قبولي کودک در آزمون استعدادهاي درخشان عدم استعداد يا کمبود ضريب هوشي نبود بلکه به علت عدم تمرين هوش عددي کودک رشد خوبي نداشت. (توجه: معمولا تست هاي هوشي مختلف بر مبناي هوش عددي طراحي مي شوند.)
 
ب: تاکنون افراد زيدي را ديده ايد که در شغل خود بسيار هوشمندانه عمل مي کنند. آنها احتمالا نفرات اول کنکور و المپيادهاي علمي نبوده اند ولي در زمينه فعاليت خود بسيار باهوش هستند. به طور مثال بسياري از قهرمانان ورزشي المپيک اصلا نتوانسته اند وارد دانشگاه بشوند ولي از هوش فيزيکي فوق العاده اي برخوردارند.
 
نتيجه: عدم موفقيت در آزمون هاي دشوار المپيادهاي علمي و کنکور و... نشانگر پايين بودن هوش افراد نيست.
 
ج: آزمون هاي IQ و کلامي براساس تفکر و منطق متعارف است. در تفکر و منطق متعارف براي هر پرسش تنها يک پاسخ وجود دارد. اگر شما آن پاسخ خاص را بدهيد، نمره مي گيريد. تفکر خلاق يعني دادن پاسخ هاي متفاوت؛ پاسخ هايي که از روي عادت به ذهن ما نمي آيند. افراد خلاق اغلب به پاسخ هايي فکر مي کنند که براي ديگران نامعقول و عجيب است. در نظر برخي از تئوريسين هاي خلاقيت شناسي، خلاقيت امري فردي است که حاصل تفکر واگرا مقابل تفکر همگراست.
 
نتيجه: آزمون هاي IQ نمي تواند مشخصه خوبي براي سنجش خلاقيت افراد باشد و در بسياري از موارد مشاهده مي شود افراد خلاقي وجود دارند که حتي تحصيلات دانشگاهي ندارند. من مخترعين بسياري را مي شناسم که اختراعات جالب و خلاقيتي دارند ولي توان حل کردن تست هوش ساده را نيز ندارند!
 
د: چند سال پيش محققان آزمايشي را انجام دادند و نتيجه گرفتند افرادي که ضريب هوشي پايين تري نسبت به ديگران دارند اگر تحت آموزش اساتيد مجرب قرار بگيرند مي توانند پيشرفت چشمگيري در مقايسه افرادي که آموزش نمي بينند داشته باشند.
 
سوال: «عدد IQ چه کاربردي دارد؟»
 
البته همان طور که بحث شد چون هوش انواع مختلف دارد ممکن است فردي در يک يا چند نوع هوش تيزهوش يا نابغه باشد ولي در هوش هاي ديگر عادي يا حتي فقط آموزش پذير باشد. به طور مثال شخصي شايد سخنران خوبي باشد يا داراي ارتباطات اجتماعي بسيار عالي باشد ولي در هوش بدني بسيار ضعيف باشد و حتي نتواند ضربه اي ساده به توپ بزند يا شخصي موسيقيدان بسيار ماهري باشد ولي حتي نتواند يک خط نامه ساده بنويسد و يا درست صحبت کند آن چه مسلم است اگر شخصي در همه زمينه ها داراي هوش پاييني باشد يا به طور کلي داراي IQ گياهي و تربيت پذير باشد نبايد انتظار پيشرفت تحصيلي را از اين شخص داشت يا به عبارت ديگر عقب ماندگان ذهني شامل آموزش هاي پيشرفته نمي شوند و از افراد ديرآموز نيز (IQ=75) نمي توانيم توقعات زيادي داشته باشيم ولي در مورد افراد عادي بايد بدانيم در يک يا چند هوش اين افراد استعداد جهش و نبوغ را دارا هستند و جاي نگراني نيست.
 
● راهکار
 
باتوجه به موارد بالا توصيه من به والدين عزيز آن است در مورد هوش فرزندان خود به اين نکته توجه داشته باشيد که هوش پارامتري چندبعدي است و انواع مختلف دارد درحالي که IQ تنها يک عدد است و بنابراين پيشرفت تحصيلي کودک شما بايد در زمينه هوش هاي چندگانه انجام گيرد و شما نبايد نگران عدد IQ فرزند خود باشيد. اگر کودک شما دچار عقب ماندگي ذهني نيست جاي هيچ نگراني وجود ندارد و شما بايد روي خلاقيت، خودباوري، هدف گذاري و ده ها پارامتر ديگري که مي تواند در رشد و موفقيت فرزندتان موثر باشند سرمايه گذاري کنيد و با کشف استعداد و کسب مهارت هاي لازم زمينه پيشرفت آنها را فراهم آوريد. امروزه معمولا همه افراد داراي تحصيلاتدانشگاهي هستند و مرزهاي دانش شکسته شده و دسترسي به اطلاعات بسيار آسان است و چيزي که مي تواند عامل موفقيت افراد شود هنر متفاوت بودن و تقويت خلاقيت افراد است که نياز به استراتژي و برنامه ريزي کرد.

http://www.javanannews.ir/fa/News/4442/رابطه-بين-پيشرفت-تحصيلي-و-IQ
بستن   چاپ