بزرگنمايي:
بااينکه در اکثر فرهنگها جا افتاده است که روش عشق ورزيدن مردها و زنها با هم متفاوت است و زنها در ابراز عشق و محبت در روابط عاشقانه بهتر عمل ميکنند، روانشناسان اعتقاد دارند که تحقيقات چندان اين ايده را تاييد نميکنند.
يک تحقيق جديد که به تازگي در ژورنال Personality and Social Psychology به چاپ رسيده است، مشخص ميکند که با اينکه مردها به اندازه زنها به ابراز علاقه متمايل هستند، محققان چند تفاوت جالبتوجه بين زنان و مردان در نحوه ابراز احساساتشان را عنوان ميکنند.
اليزابت شوئنفلد، محقق اين تحقيق و پژوهشگر دانشگاه تگزاس دريافته است که مردها با شروع رابطهجنسي و يا انجام مشترک فعاليتها عشق خود را نشان ميدهند، زنان احساسات خود را با ادعاي کمتر و سازگاري بيشتر نشان ميدهند.
محققان با هر 168 زوج شرکتکننده در اين تحقيق که همه ازدواج اولشان بود، درمورد فعاليتها و ارتباطاتشان با همديگر طي دو ماه اول زندگي و بعد به صورت ساليانه طي 13 سال بعد از شروع ازدواجشان، مصاحبه کردند.
تقريباً همه زوجها سفيدپوست بودند و بيش از نيمي از آنها تحصيلات عالي داشتند.
برخلاف کليشههاي جنسيتي متداول، آخرين يافتهها نشان داده است که هرچه مردان همسرشان را بيشتر دوست داشته باشند، محبتشان بيشتر شده و محيطي ايجاد خواهند کرد که زوج ميتوانند انواع و اقسام فعاليتها را در کنار هم انجام دهند، چه فعاليتهاي تفريحي و چه فعاليتهاي مربوط به کارهاي خانه.
ولي، به نظر ميرسد عشق هيچ تاثيري بر ميزان مسئوليتي که مردها از کارهاي خانه به گردن ميگيرند ندارد و به نظر نميرسد با عشق بيشتر تمايل آنها به سبکتر کردن کارهاي همسرشان بيشتر شود.
هر دو جنسيت به يک اندازه به ابراز عشق و محبت خود تمايل دارند
ولي هرچه بيشتر همسرشان را دوست داشته باشند، احتمال اينکه شروعکننده رابطهجنسي با او باشند بيشتر خواهد بود ولي اين مسئله درمورد خانمها صادق نيست و آنها هرچقدر هم که شوهرانشان را دوست داشته باشند، احتمال اينکه اولين قدم را براي رابطهجنسي بردارند بسيار کم است.
يافتهها نشان ميدهد که اگر زني احساس کند شوهرش او را دوست ندارد، به جاي اينکه علاقه خود را به او نشان دهد يا در فعاليتهاي مشترک بيشتري با او شرکت کند، خود را بيشتر با روحيات و خواستههاي او تطبيق خواهد داد.
تحليلهاي چندلايه در اين تحقيق نشان داده است که برخلاف انتظارات تئوريک، هر دو جنسيت به يک اندازه به ابراز عشق و محبت خود تمايل دارند. ولي زنها عشقشان را با انجام رفتارهاي منفي و مخالف کمتر نشان ميدهند و مردها با پيشقدم شدن براي رابطهجنسي، مشارکت در برنامههاي تفريحي و همکاري با همسرشان در کارهاي خانه عشقشان را ابراز ميکنند.
کارشناسان ديگر عنوان ميکنند که بر تفاوتهاي جنسيتي در ازدواج معمولاً بيش از اندازه تاکيد ميشود.
استيو ياپ، محقق دپارتمان روانشناسي دانشگاه ايالتي ميشيگان ميگويد، «تفاوتهاي جنسيتي خيلي زيادي بين مردها و زنها به طور کل وجود ندارد. اگر به کل اين تحقيق نگاه کنيد، تفاوتهاي جنسيتي اصلاً به چشم نميآيند.»
ياپ، که بر روي خوشبختي و ازدواج تحقيق ميکند، دريافته است که بااينکه ازدواج باعث شادي و خوشبختي بيشتر نميشود، ولي از آنها در برابر زوال شادي که در ميانسالي اتفاق ميافتد، محافظت ميکند.
او ميگويد، تعداد بسيار کمي از تفاوتهاي جنسيتي از نظر علمي به اثبات رسيدهاند، مثل قويتر بودن مردها از نظر فيزيکي، تمايلات جنسي قويتر آنها و تمايل بيشترشان به خشونت. او همچنين متذکر ميشود که حتي اين سه خصوصيت با تجربه و ارتباطات اجتماعي قابل اصلاح است.