چگونه سحرخيز شدم؟
اندیشه
بزرگنمايي:
ساعت زنگ ميزند و شما خاموشش ميکنيد. بعد از مکث کوتاهي، برميخيزيد و در تخت مينشينيد. گوشي خود را برميداريد و نورش اتاق تاريک را روشن ميکند. پيامها، اخبار و وضعيت آبوهوا را ميخوانيد. با خود فکر ميکنيد: "هنوز نيمهخوابم. بقيه پيامها را ميخوانم تا هشيارشم”. پانزده دقيقه ديگر ميگذرد. خواب نيستيد، اما کاملاً هم بيدار نيستيد.
پنج سال پيش تصميم گرفتم سحرخيز شوم
ذاتاً سحرخيز نبودم. زماني که بايد براي کار يا جلسهاي صبح زود بيدار ميشدم، شبيه توصيفات بالا بودم. بهزور از تخت بلند ميشدم. اما مجذوب پتانسيلِ صبح زود بودم. ساعات اوليه روز همانند يک هديه بود، چند ساعت که ميتوانست برايم مفيد باشد و براي روز آماده شوم.
من يک فرد شبزندهدار بودم و ميدانستم براي تغيير اين روند نياز به يک برنامه دارم. براي همين تحقيقات و تجربيانت ديگران را مطالعه کردم و چند تا آزمايش ساده روي خودم انجام دادم. برنامه را از بيدار ماندن تا ديروقت به زود خوابيدن و زود بيدار شدم تغيير دادم و در ساعات آرام ِاول صبح، کلي کار مفيد انجام ميدهم. تجربياتم براي افرادي که ميخواهند سحرخيز شوند:
قهوه، نور و کاري براي انجام دادن
اينها ابزارهاي من براي يک صبح موفق است. قهوه بهطور فريب آميزي مهم است. بدون شک کافئين خيلي خوب است، اما درست کردن قهوه حدود پانزده دقيقه طول ميکشد. اين کار مرا مشغول نگه ميدارد تا دوباره به باتلاق بيثمري برنگردم. در عوض، در آشپزخانه ميمانم، کمکم بيدار ميشوم و بهروزي که پيش رو دارم فکر ميکند.
اهميت نور در بيدار شدن را دستکم نگيريد. ما بهگونهاي تنظيمشدهايم که در تاريکي بخوابيم و در روشنايي بيدار شديم. نميتوانيد براي بيدار شدن منتظر طلوع خورشيد بمانيد. بنابراين به نور مصنوعي نياز داريد. زماني که بيدار ميشوم تمام چراغهاي آپارتمانم را روشن ميکنم. سعي ميکنم هميشه طلوع آفتاب را تماشا کنم. حتي اگر يک يا دو ساعت بعد از بيدار شدن باشد.
براي بيدار ماندن به يک فعاليت نياز داريد. ورزش کردن يک فعاليت عالي براي اول صبح است. همچنين ظرف شستن، اتو کردن لباسها يا مرتب کردن آپارتمان کمک ميکند بيدار شوم و قبل از شروع روز احساس مفيد بودن کنم. اما حتي باوجوداين چيزها، بازهم بيدار شدن دشوار است و بايد برنامهي عصر و شب خود را نيز تغيير دهيد.
شبهاي قبل
ببينيد که به چند ساعت خواب در روز نياز داريد. من بعد از هفت يا هشت ساعت خواب احساس خوبي دارد (گاهي اوقات 9 ساعت، بهخصوص در زمستان). اکثر روزها ساعت 5:45 از خواب بيدار ميشوم؛ پس ساعت 9:45 ميخوابم.
به تأثيرات غذا و نوشيدني در خواب توجه کنيد. شواهد زيادي وجود دارد که الکل کيفيت خواب را بهتر نميکند. شکلات تلخ نيز حاوي کافئين است و خواب را مختل ميکند. همچنين ياد گرفتهام که چگونه محيطم را آرام کنم تا سيگنال "خواب” به بدنم فرستاده شود. با کم کردن نور شروع ميکنم. هر شب ساعت 7 پردهها را ميکشم.
-
چهارشنبه ۵ آبان ۱۳۹۵ - ۴:۰۴:۵۰ PM
-
۱۰۱۵ بازديد
-
بيتوته
-
سحرخیز
لینک کوتاه:
https://www.aryajavan.ir/Fa/News/3624/