بزرگنمايي:
امروزه چهره تروريسم تغيير کرده و رنگ و بوي مرگبارتر و غيرملموستري به
خود گرفته است. حالا ديگر با غرش تفنگها يا برق خنجرها که به قصد ترور
فرود ميآيند روبرو نيستيم. بلکه با موجوداتي در حد چند ميکرون طرفيم.
در واژهنامه بريتانيکا در تعريف سلاح زيستي يا سلاح ميکروبي آمده است:
هر عامل زيستي يا عامل ميکروبي که ميتواند به عنوان سلاح عليه انسانها،
حيوانات يا گياهان به کار رود. سلاحهاي زيستي باعث مرگهاي دستهجمعي
ميشوند اما تاثيري بر زيرساختها، ساختمانها يا تاسيسات ندارند. اين
سلاحها از نظر نوع موجود زنده يا سمي که در آنها به کار ميرود، شدت
مرگبار بودن، طول دوره نهفتگي يا کمون، عفونتزايي، پايداري و توانايي
درمان با واکسنهاي موجود با هم تفاوت زيادي دارند. پنج گروه عامل زيستي به
عنوان اسلحه در مناطق جنگي يا اقدامات تروريستي به کار ميروند:
باکتريها: موجودات تک سلولي که منجر به بيماريهايي همچون سياه زخم، طاعون و تولارمي ميشوند.
•ريکتزيا: ميکروارگانيسمهاي شبيه باکتري که از اين نظر که پارازيت خارج
سلولي هستند و در داخل سلول توليدمثل ميکنند با باکتريها تفاوت دارند.
تيفوس و تب کيو از جمله بيماريهايي هستند که توسط ريکتزيا ايجاد ميشوند.
•ويروسها: انگلهاي خارج سلولي هستند که اندازه آنها يک صدم اندازه
باکتريهاست و بيماريهايي همچون انسفاليت اسبي ونزوئلايي را ايجاد
ميکنند.
•قارچها: در محصولات کشاورزي منجر به بيماريهايي همچون بلاست برنج، زنگ قهوهاي گندم و سوختگي سيبزميني ميشوند.
•سموم: از مارها، حشرات، عنکبوتها، موجودات دريايي، باکتريها و
قارچها استخراج ميشوند و به عنوان سلاح زيستي به کار ميروند. يک نمونه
از اينگونه سمها يسين است که از دانههاي سمي کرچک به دست ميآيد.
سلاحهاي زيستي از هر نوع سلاح ديگري مرگبارترند و در عين حال قيمت
چنداني ندارند. به همين دليل کشورها اين گونه سلاحها را حتي به سلاحهاي
هستهاي که فناوري ساخت آنها دشوار است و بسيار گران تمام ميشوند، ترجيح
ميدهند. علاوه بر اين خطر اين که برخي افراد ناآرام يا سازمانهاي
تروريستي سلاح زيستي بسازند يا بدزدند، يک نگراني امينتي عمده است.
يکي از اولين موارد استفاده از سلاحهاي زيستي به سال 1347 بازميگردد؛
زماني که نيروهاي مغول اجساد آلوده به طاعون را با منجنيق از بالاي ديوارها
به بندر کافا در درياي سياه (فئودزيا در اوکراين امروزي) پرتاب ميکردند.
برخي تاريخنويسان بر اين باورند که کشتيهايي که به ايتاليا برگشتند طاعون
را با خود به همراه بردند و همهگيري مرگ سياه را به راه انداختند که به
مدت پنج سال در کل اروپا ادامه داشت و 25 ميليون نفر - يعني يک سوم از
جمعيت اروپاي آن زمان- را به کام مرگ کشاند.
آلمان اولين کشوري بود که در طول جنگ جهاني اول از سلاحهاي زيستي و
شيميايي براي ايجاد خرابيهاي عمده استفاده کرد. هر چند حملههاي زيستي اين
کشور در مقياس کوچک انجام گرفت و چندان موفقيتآميز نبود. آلمانيها براي
آلوده کردن حيواناتي که در کشورهاي مختلف به عنوان غذا مورد استفاه قرار
ميگرفت از سلاح زيستي استفاده کردند.
فجايع حاصل از جنگ جهاني اول باعث شد که کشورها پروتکل ژنو 1925 را امضا
کنند که استفاده از سلاحهاي زيستي و شيميايي را ممنوع ميکرد. با اين حال
ژاپن، يکي از امضا کنندگان اين پروتکل، به شکلي مخفيانه به اجراي
برنامههاي آزمايشي بر روي سلاحهاي زيستي پرداخت و وقتي بين سالهاي 1937 و
1945 از اين سلاحهاي زيستي بر ضد ارتش متفقين استفاده کرد، مرزهاي ممنوعه
اين تعهدنامه را عملا زيرپا گذاشت.
در طول جنگ جهاني دوم ارتش ژاپن بيش از 1000 چاه آب را در روستاهاي چين
آلوده کرد تا شيوع وبا و تيفوس را مطالعه کند. ژاپنيها بيش از 3000 انسان
(از جمله زندانيان جنگ) را کشتند تا مکانيسم ورود اين سلاحها به بدن را
آزمايش کنند. بريتانيا، آلمان و جماهير شوروي نيز برنامههاي تحقيقاتي در
اين زمينه داشتند.
مشخص شده که القاعده نيز به دنبال استفاده از سلاحهاي زيستي بوده و قبل
از اينکه در سال 2001-2002 از سوي آمريکا و نيروهاي متحد شمال افغانستان
مورد هجوم قرار بگيرد، آزمايشگاهي براي مطالعه سياه زخم تاسيس کرده است.
براساس منابع اطلاعاتي آمريکا، آفريقاي جنوبي، عراق و چندين کشور ديگر
سلاحهاي زيستي ساختهاند يا در حال ساخت اين گونه سلاحها هستند.
ادعاهاي دروغيني که در زمينه استفاده از سلاح زيستي مطرح شده نيز چندان
کم نيست. از اين ميان ميتوان به گزارش بريتانيا قبل از جنگ جهاني دوم
اشاره کرد که مدعي بود عوامل مخفي آلمان در مترو پاريس و لندن آزمايشهايي
با استفاده از نوعي باکتري انجام دادهاند تا انتشار آنها را از طريق
سيستمهاي حملونقل عمومي بررسي کنند. هر چند اين ادعا هرگز به اثبات نرسيد
اما در تحقيقاتي که بريتانيا در پورتون داون و در جزيره گروينارد بر روي
طاعون آغاز کرد، نقش داشت.
بعدها آمريکا ويتناميها را متهم به استفاده از سموم قارچي در لائوس
کرد. با اين حال مشخص شد که باران زرد که با سندرومهاي مختلف همراه بود
چيزي جز مدفوع زنبورها نبوده است. مشکل اين گونه ادعاهاي دروغين اين است که
به حيات خود ادامه ميدهند و فرقي نميکند که تا چه حد باورنکردني باشند.
به عنوان مثال اين فرضيه که ويروس HIV يک سلاح زيستي است هنوز هم در ذهن
بسياري از مردم وجود دارد. برحسب اين که از چه کسي سوال کنيد، آنها پاسخ
ميدهند دانشمندان KGB يا CIA بودند که اين ويروس را ساختند تا به ايالات
متحده ضربه بزنند يا کوبا را دچار بيثباتي کنند.
ثابت شده که بسياري از اين ادعاها درست نيست و در اصل پروپاگاندا يا پيش
زمينهاي است که براي شروع جنگ يا تحقيقات چند صد ميليون دلاري مورد
بهرهبرداري قرار ميگيرد مثل مورد مربوط به جنگ عراق. به همين دليل لازم
است مرز بين واقعيت و وهم را مشخص کنيم.
توسعه، توليد و ذخيره سلاحهاي باکتريايي و سمي از سوي کنوانسيون
سلاحهاي زيستي (BWC) 1972 و پروتکل ژنو ممنوع شده است. هر چند برخي کشورها
ذخاير سلاحهاي زيستي خود را معدوم و تحقيق در زمينه توليد اين سلاحها
را متوقف کردهاند اما خطر هنوز وجود دارد. متاسفانه BWC هنوز نتوانسته
کشورها را مقيد کند و شواهدي مبني بر تخلف از اين معاهده وجود دارد.
اساس دفاع شهري در برابر حملههاي زيستي سيستم پزشکي است. در آمريکا
براي دو عامل زيستي عمده که ميتوانند به سادگي در سلاحهاي زيستي به کار
روند و در عين حال بسيار مرگبار هستند يعني -سياه زخم و آبله – واکسنهايي
تهيه، آزمايش و تاييد شده است. آمريکا آنقدر واکسن آبله دارد که ميتواند
کل آمريکاييها را واکسينه کند و ذخيره واکسن سياه زخم اين کشور براي
واکسينه کردن همه افراد ارتش کافي است.
دفاع شهري در برابر حملههاي زيستي از زمان حمله 11 سپتامبر به بعد در
ايالات متحده رشد قابل توجهي داشته است. يک دفاع شهري موفقيتآميز در برابر
حملههاي زيستي بايد با استفاده از سنسورها، سيستمهاي هشداردهنده،
واکسنها، کمکهاي پزشکي، آموزشهاي عمومي و برنامهريزي در شرايط اضطراري
همراه باشد.
برنامه دفاع شهري آمريکا در قالب برنامه ذخاير استراتژيک ملي، 50 تن
بسته کمکي شامل واکسن، کمکهاي پزشکي، عامل ضدعفوني کننده و تجهيزات
کمکهاي اوليه را در هزاران محل در کل کشور ذخيره کرده که در موارد اضطراري
حملههاي زيستي به کار ميآيند. علاوه بر اين هر يک از ايالات آمريکا
برنامه پاسخ به بيوتروريسم دارد که شامل خطوط راهنمايي براي واکسيناسيون
عمومي، سيستم ارزيابي خدمات و نيازهاي درماني و قرنطينه است.
بيشتر عاملهاي زيستي مرگبار به صورت آئروسل منتشر ميشوند. افرادي که
در هواي آلوده به اين آئروسلها تنفس ميکنند دچار عفونت ميشوند. به همين
دليل موثرترين راه دفاعي در برابر سلاحهاي زيستي ماسکهاي فيلتردار است که
جلوي باکتريها، ويروسها و اسپورهاي بزرگتر از يک ميکرون را ميگيرند.
ضدعفوني کردن قسمتهاي آلوده بعد از حمله هم ميتواند عامل زيستي را خنثي
کند.
ساخت سنسورهاي کارآمد براي سلاحهاي زيستي که در زمان بروز حمله هشدار
ميدهند به افراد کمک ميکند قبل از تماس با اين مواد از ماسک استفاده کنند
يا اقدامات حفاظتي لازم را در پيش بگيرند.
اگر افراد در برابر بيماريهاي خاص ناشي از سموم زيستي واکسينه شده باشند حملههاي زيستي اثربخشي کمتري خواهند داشت.
مشمشه، بروسلوز، استافيلوکوکال انتروتوکسين B، ريسين، ميوتوکسين T-2
عاملهاي زيستي هستند که برخي کشورها به دنبال استفادههاي نظامي از آن
هستند يا در گذشته در سلاحهاي زيستي از آنها بهره بردهاند. در حال حاضر
هيچ واکسني براي پيشگيري از اين عفونتها وجود ندارد.