بزرگنمايي:
شما يک مدير موفق را از ديگران متمايز
ميکنيد؟ حالا فرقي نميکند اين مدير يک موسس فرهنگي ، يک سرپرست اجتماعي ،
سرمايه گذار يا يک سياستمدار باشد. در بخش خصوصي فعاليت کند يا در سيستم
دولتي حضور داشته باشد.
مديريت در واژه صرفا يک عنوان است و به
واقع در عمل ميتواند معنا و مفهوم حقيقي پيدا کند. مديريت ترکيبي پويا از
رفتارها، طرز تفکر و تواناييهاست که براي حرکت رو به جلو و قرار گرفتن
مجموعه تحت مديريت فرد در جايگاهي مناسب مورد استفاده قرار ميگيرد.بيزنس
اينسايدر در گزارشي 9 ويژگي يک مدير موفق را مورد بررسي قرار داده است.
در اين گزارش آمده است در واقع مديريت نه
در عنوان بلکه در رفتارها و کاردکرد يک فرد نمود پيدا ميکند. حال منظور چه
رفتارهايي است؟ در ادامه مطلب با 9 ويژگي يک مدير موفق بيشتر آشنا
ميشويد.
1- ارتباط واضح بين چشمانداز با عملکرد و انتظارات
مديرها به ارتباطات قوي که برقرار ميکنند
مشهور هستند. چرا که اين يک ويژگي ضروري براي آنهاست . انتظار ميرود به
چه روشي ديگران(شهر ، ارگان ، نهاد و مجموعه تحت مديريت) با چشماندازها و
توقعات شما براي به دست آوردن اهداف آشنا شوند؟ اين موضوع نيازمند اعتبار
يک مدير است. اين بدان معناست که يک مدير بداند چه کسي است ، چه ارزشي دارد
و چه برنامهاي براي آينده دارد. يک مدير بايد به افرادي که براي او کار
ميکنند اجرايي کردن انتظاراتش را طوري توضيح دهد که آنها تصوير واضحتر و
بزرگتري از چشم انداز وي داشته باشند.
بيشترين عملکردهاي اجرايي ميتواند شامل موارد زير شود:
*فرايند برنامه ريزي استراتژيک که اهداف و مسيرها را تعريف و مشخص ميکند.
*يک استراتژي ارتباطي که مشخص ميکند اعضاي تيم و گروه هر کدام در کجاي اين چشمانداز قرار گرفتهاند.
*فرايند تعيين اهداف ، ارزيابي و پاسخگويي
*حمايتهاي سازماني
2 -اتخاذ بهترين تصميم در سريعترين زمان
هري ترومن يکي از روساي سابق ايالات متحده
در سخنراني خداحافظي خود گفت:"يک رئيس جمهور ،هر کسي که باشد بايد تصميم
بگيرد. هيچکس نميتواند براي او تصميم بگيرد. اين شغل يک رييس جمهور است."
حالا تفاوتي نميکند يک مدير صرفا يک رييس
جمهور باشد يا مدير يک شرکت ،کمپاني و سازمان.مديران بابت تواناييشان در
قدرت تصميم گيري مشهور هستند.
آنها همچنين به اين ويژگي شناخته ميشوند
که ميتوانند تصميمات را در سريعترين زمان ممکن اتخاذ کنند. فکر ميکنيد
چقدر سريع؟ برخي ميگويند يک مدير واقعي به طور متناوب ميتواند 30 تصميم
را در 30 دقيقه اتخاذ کند. با اين وجود سوالي که مطرح ميشود چنين است که
چطور آنها ميتوانند به اين سرعت تصميمات درستي بگيرند.
*آگاهي از هدف استراتژيکي نهايي که ميتواند بيشترين تاثير را داشته باشد.
*تفکر درباره اينکه چگونه ميتوان گزينهها را با هدف نهايي هم رديف کرد.
*فعال بودن به کمک دانش و تفکراتي که همراه فرد بوده است.
3- بها دادن به ديگران
يک مدير موفق خيلي به ندرت خودش را در
مرکز توجه قرار ميدهد. آنها از همکاران و نيروهاي خود قدرداني ميکنند و
اين قدرشناسي را بابت کار سخت ، فداکاري و از خودگذشتگي ،موفقيت و
تلاشهاي ديگر مديران از طريق رسانهها ،جلسات ، سخنرانيها و فضاهاي
اينچنيني نشان ميدهند.
يک مدير موفق همچنين از ديگران ميخواهد ايدههاي خود را مطرح کنند تا ديدگاههاي آنها هم شنيده شود و مورد ارزيابي قرار بگيرد.
4- آنها خودشان را در آخرين مرحله قرار ميدهند
مدير موفق همان کسي است که از آنچه خودش
ميخواهد به نفع ما چشمپوشي ميکند. آنها از وقتشان ، پولشان ، انرژي و
اعتبارشان و شايد حتي از غذاي داخل بشقابشان ميگذرند تا اهداف جمع در
اولويت قرار بگيرد. وقتي مسئله اين باشد يک مدير تصميم ميگيرد آخرين نفري
باشد که غذا ميخورد.چنين مثالي را به همه زمينهها تعميم بدهيد. اين موضوع
نشان دهنده مسئوليت پذيري يک مدير در همه جنبهها نسبت به افرادي است که
در برابر آنها متعهد شده.
خلاصه کلام اينکه يک مدير موفق هميشه ديگران را در اولويت قرار ميدهد حتي اگر مجبور شود در ازاي اين ماجرا چيزهايي را قرباني کند.
يک مدير موفق خيلي به ندرت خودش را در مرکز توجه قرار ميدهد
5 -مسئوليتهاي را قبول ميکنند ، موفقيتها را تقسيم...
يک مدير موفق هيچوقت عذر و بهانه نميآورد
و اگر برنامهاي طبق نقشه پيش نرفته تيم تحت مديريت خود را قرباني
نميکند. آنها نيروهاي خود را در برابر ديگران شرمنده نميکنند. آنها همه
مسئوليتها و تقصيرات را به گردن ميگيرند و اگر يکي از اعضاي تحت مديريت
ايشان اشتباهي انجام بدهد به طور خصوصي با او درباره اين موضوع صحبت
ميکنند.
اگر همه چيز طبق برنامهها پيش رفت و
انتظارات بيش از سطح توقع برآورده شد آنها همه اين موفقيت را به پاي خودشان
نميگذارند. در واقع آنها اين موفقيت را با همه اعضاي تيم خود که شانه به
شانه و کنار هم کار کردهاند قسمت ميکنند. شماره 3 را به خاطر بياوريد.
مديران موفق به ديگران بها ميدهند.
6 -آنها حواسشان به همه هست
يکي از جالبترين ويژگيهاي مديران موفق
توانايي آنها در شناسايي نقاط قوت و ضعف خود و گروه تحت مديريتشان است.
آنها به ضعفهايشان اجازه پر و بال گرفتن نميدهند و نميگذارند اين ضعفها
به دليلي براي شکست تبديل شوند. مديران بزرگ فضايي را بسط ميدهند که در آن
کارمندانشان را به چالش يادگيري تشويق کنند.
7 -تمرکز بر روي "چطور" و "چر"
يک مدير موفق بر روي اعداد و ارقام و
اينکه چه کارهايي کامل شدهاند تمرکز نميکند.وقتي 5 پروژه جديد در دست
ميگيريد قطعا اتفاق خوبي است اما مدير بيشتر بر روي اين نکته تمرکز ميکند
که شما چطور اين پروژهها را به دست آوردهايد. چطور يک تيم در کسب اين
دستاوردها نقش داشته است. وقتي براي موفقيت يک تيم به آنها تبريک ميگويد
سپس برايشان توضيح ميدهد که چرا و چطور موفق شدهاند اين موفقيت را به دست
بياورند. تمرکز کردن بر روي "چر" و "چطور" رو آمدن کيفيت شخصيتهاي مثبت
را در پي دارد و همچنين شناخت بيشتر و عميقتري را منجر ميشود. همچنين اين
موضوع به مدير و تيم تحت هدايت او اجازه ميدهد دريابند چه کارهايي را
ميتوانند براي تحقق بخشيدن به اهداف خود تکرار کنند.
8 -ريسک ميکنند ، بيپروايي نه...
هر چيزي ميتواند ارزش ريسک کردن را داشته
باشد. در اين مورد يک نکته وجود دارد. مديران موفق ريسک پذير نيستند. در
واقع آنها ريسک پذيران محاسبه گر هستند. آنها اهميت ريسک پذيري را
ميشناسند و مشتاق هستند تجربههاي جديدي به دست بياورند حتي اگر در اين
تجربهها شکست بخورند. ضمن اينکه آنها در حالي که به دل خطر ميزنند مراقب
هستند تا آينده همکاران خود را خراب نکنند.
آنها از دانش و آگاهي ،منابع و بينش خود براي اين موضوع استفاده ميکنند که آيا اين ريسک ارزش دارد يا نه...
9 -مديريت با مصداق و مثال
بزرگترين مديرها همانهايي هستند که راه
ميروند و حرف ميزنند. آنها قبل از ديگران دفتر کار خود را ترک نميکنند.
آنها براي کسي شايعه نميسازند،تهمت نميزنند و پشت سر او غيبت نميکنند.
آنها کارها و دستاوردهاي ديگران را تخريب نميکنند. آنها معاملات سوال
برانگيز انجام نميدهند.
يک مدير موفق در هر جايگاهي _سياسي
،اجتماعي و فرهنگي_ سخت کار ميکند ، امين است ، شفاف کار ميکند و با همه
از موضع احترام برخورد خواهد کرد. براي ساختن اعتماد و کسب احترام آنها
خودشان بهترين مصداق و مثال خواهند بود.