آریا جوان

آخرين مطالب

پسر صدیقه خانم که اروپایی‌ها را شگفت زده کرد اجتماعی فرهنگی

پسر صدیقه خانم که اروپایی‌ها را شگفت زده کرد
  بزرگنمايي:

آریا جوان - ایسنا / پسر صدیقه خانوم، می‌دانست که دست و بال مادرش بسته است، می‌دانست که فرصتی برای درس خواندن و مدرسه رفتن ندارد ولی رویاهای دور و درازی داشت، او همه تلاشش را کرد و گرچه روزگار چندان هم با او مهربان نبود، ولی به بخشی از آن رویاها رسید.
امروز، 30 فروردین ماه سالروز درگذشت سعدی افشار است؛ هنرمندی که نماد سیاه‌بازی ایران است و از او به عنوان آخرین بازمانده نسل طلایی هنرمندان سیاه باز سرزمین‌مان یاد می‌شود.
سعدی افشار هرگز پدرش را ندید. او نزدیک به 80 سال زندگی کرد؛ مرارت‌های بسیار چشید اما همواره بر لبان هموطنان خود خنده نشاند؛ آن هم خنده‌هایی که برخاسته از هنر و ظرافتش بود، نه خنده‌هایی که برآمده از شوخی‌های سطحی و دم‌دستی باشد.
او درباره دوران کودکی خود چنین گفته است:
«از زمانی که چشم‌باز کردم، در دنیای کودکانه‌ام فقط زنی را دیدم که تنها مراقبم بود. این زن، بنده خدا، بدون هیچ سرپرستی با کار و تلاش فراوانش، از کار در خانه‌ها تا گُل‌سازی، سعی می‌کرد زندگی من و خودش را بچرخاند. پدری بالای سرم نبود، خواهر و برادری هم نداشتم، تنها فرزند بودم؛ یعنی هیچ‌کس را نداشتم و معنای قوم و خویش را نمی‌دانستم به‌هرحال کم‌کم که بزرگ می‌شدم و مسائل را درک می‌کردم، فهمیدم که او – این زنی که نه شوهر داشت و نه پدر و مادر و نه سرپرستی – مادر من، «صدیقه» و اهل زنجان بود. ترکی صحبت می‌کرد. نمی‌دانم چرا به تهران آمده بود و چرا در آنجا ماندگار شده بود. هرگاه از او درباره پدرم می‌پرسیدم، می‌گفت: او مرده و در یکی از روستاهای زنجان به خاک سپرده ‌شده ‌است.»
صدیقه خانم اما با همه غریبگی‌اش در تهران، در این شهر ماند و پسرک او از همان کودکی با دیدن نمایش‌های سیاه‌بازی که در آن مقطع مرسوم بود، اشتیاق خود را به کار بازیگری و دنیای هنر کشف کرد.
پسرک از همان سال‌های کودکی، ناچار بود برای گذران زندگی کار کند.
او در بزرگداشتی که سال 88 برایش برپا شد، گفته بود: «زندگی من کش و قوس‌های فراوانی داشته است، من حتی دو زار پول نداشتم تا کتاب و دفتر بخرم و مدرسه بروم. زمانی هم که فرد خیری پیدا شده تا خرج تحصیل ام را بدهد، دیگر سن من از مدرسه گذشته بود و تنها توانستم یک هفته اکابر بروم و با همین سواد، امروز می‌توانم روزنامه بخوانم.»
افشار که در آن مراسم با قامتی تکیده و با کمک دوستانش روی صحنه رفته بود، از حاضران عذرخواهی کرد که گاهی امضا داده و گفته بود: ببخشید که بعضی جاها امضا کرده‌ام، امضای مرا قایم کنید و به کسی نشان ندهید.
هرچند برای سعدی افشار در زمان حیاتش چند مراسم بزرگداشت برگزار شد، اما او تا واپسین روزهای زندگی‌اش با شرایط سخت اقتصادی رو به رو بود.
افشار هرگز در زندگی به مال و مکنتی نرسید اما آرزوی او برای هنرمند شدن، محقق شد. او که در کودکی با دود چراغ، ‌صورت خود را سیاه می‌کرد و اول بار در 12 سالگی در نمایشی روی صحنه رفت، معتقد بود که مهم‌ترین دلیل موفقیتش در کار هنر، صبوری‌اش بوده است.
او که در دوره استادان بزرگ سیاه‌بازی همانند مهدی مصری، ذبیح‌الله ماهری به این هنر راه پیدا کرده بود، درباره سرآغاز ورود خود به عرصه سیاه‌بازی گفته بود: دوازده ساله بودم که سیاه می‌شدم. آن زمان سیاه‌بازان باسابقه‌تر از من خیلی زیاد بودند که من در مقابل‌شان هیچ نبودم، اما می‌خواستم به جایی برسم.
افشار هرچند کوره سوادی داشت اما استعدادی را که خدواند در وجودش نهاده بود، به بهترین شکلی به کار گرفت و با هوش ذاتی و قدرت بداهه و طنزپردازی خویش، خود را به عنوانی یکی از هنرمندان انکارنشدنی هنر نمایش تثیبت کرد.
از دیگر هنرهای او رقص زیبای سیاه‌بازی بود که ستایش بسیاری از اهل فن از جمله محمود دولت آبادی را در پی داشت. آنچنان که دولت آبادی را که در اوایل انقلاب مدیر سندکای هنرمندان تئاتر بود، بر آن داشت تا در افتتاحیه فستیوالی که ترتیب داده بود، سعدی افشار را برای هنرنمایی دعوت کند.
شاید آن پسربچه تنها و تنگدستی که سال 1313 چشم به جهان گشود، هرگز تصورش را نمی‌کرد روزی در فستیوال پاییزی مادرید در اسپانیا و در فرانسه روی صحنه برود و آنچنان مورد تشویق تماشاگران قرار بگیرد که چندین بار از صحنه خارج شود دوباره بازگردد.
او پاییز سال 1370 خورشیدی با 2 نمایش «سعدی هملت می‌شود» و «بلورک و چشمه نوش» با گروهی از هنرمندان تئاتر نصر به سرپرستی محمود عزیزی در فستیوال پاییزی مادرید در اسپانیا و سپس فرانسه حضور پیدا کرد.
سعدی افشار با نام شناسنامه‌ای سعدالله رحمت‌خواه، از جمله هنرمندان بزرگ نمایش‌های ایرانی بود که در دوران پررونق تئاترهای لاله‌زار در بسیاری از تئاترهای این خیابان خاطره‌انگیز روی صحنه رفت و برای بسیاری از تماشاگران آن زمان، خاطراتی به یادماندنی بر جای گذاشت.
او در واپسین سال‌های زندگی خود با مشکلات جسمانی گوناگونی همچون شکستگی لگن و ... رو به رو شد و روز 30 فروردین سال 1392 بر اثر بیماری عفونی و کهولت سن چشمانش را برای همیشه بر این دنیا بست.

لینک کوتاه:
https://www.aryajavan.ir/Fa/News/1304538/

نظرات شما

ارسال دیدگاه

Protected by FormShield
مخاطبان عزیز به اطلاع می رساند: از این پس با های لایت کردن هر واژه ای در متن خبر می توانید از امکان جستجوی آن عبارت یا واژه در ویکی پدیا و نیز آرشیو این پایگاه بهره مند شوید. این امکان برای اولین بار در پایگاه های خبری - تحلیلی گروه رسانه ای آریا برای مخاطبان عزیز ارائه می شود. امیدواریم این تحول نو در جهت دانش افزایی خوانندگان مفید باشد.

ساير مطالب

بهرام در آرزوی بازیگری!

جنگ و صلح در سینمای ایران

جشن تولد پسر پرسپولیس بعد از برد خانگی

عبداللهی: در همه جای دنیا این اتفاق بولد می‌شود

فصل که تمام شود به بارسا برمی‌گردم

واکنش بوفون به بازگشت پارما به سری A

دانیال به ترکیب پرسپولیس برمی‌گردد

کنایه پوستکوگلو به آرسنال

ظاهر جالب یک هوادار خانم پرسپولیس

پناهیان: در اسلام کسی نباید خود را کاندیدای پُست و مقام کند

درخواست جدید سردار شکارچی از مسئولان کشور

واکنش «تسنیم» به ادعای اسرائیل درباره ترور یک نیروی وابسته به سپاه

چند نشریه آمریکایی از OpenAI و مایکروسافت به اتهام نقض کپی‌رایت شکایت کردند

آخرین وضعیت سرعت و قطعی اینترنت در اپراتورهای مختلف

عرضه یک گوشی با 5 نام مختلف؛ سیاست عجیب برند ویوو

سیل پل پشت سر خانم شهردار را تخریب کرد

تصاویری از گرفتار شدن شترها در سیل شدید مکه مکرمه

تصاویری شگفت‌انگیز از سحابی carina در آسمان نیمکره جنوبی

حمله مرگبار گراز وحشی به توله چیتا

آبشار زیبای برنجه در لرستان

ویدیویی از چرخش زمین و بازوی کهکشان راه شیری

اگر برج خلیفه سقوط کند چه میشود؟

وطن پرستیِ کودک فلسطینی پس از نجات از زیر آوار

زیر گرفتن مسافر توسط مترو

دعوای نیمه شب نقی با ارسطو

چهره ها/ قیافه متفاوت بهنوش بختیاری و امین حیایی در اتاق گریم

میخوای عشقت به زنت رو به رُخم بکشی؟

پرونده‌های کثیف فساد مالی در آغاز «قطب شمال»!

پرسپولیسی‌های سابق دیگر در آزادی تشویق نمی‌شوند!

اوسمار از آن طرف بام افتاد، دو تعویض در ده دقیقه آخر!

شجاعی: دخترم قبل از بازی قسمم داد که ببازیم!

داداشی: پیراهن تیم ملی فوتسال برای هیچ بازیکنی تضمین شده نیست

کنایه دورتموند به یونایتد؛ از سانچو عذرخواهی کنید!

قیمت باورنکردنی بلیت بازی با PSG

چشم امید خوزستانی‌ها به درخشش کاپیتان

یک جو وحشتناک در انتظار پرسپولیس

هری کین؛ 35 گل تنها 31 در بازی

شمسایی به کربلا رفت

نکاتی برای اینکه در عین زیبایی، آرایش‌تان توی چشم نباشد

سعیدی: ماجرای باغ ازگل بر دین اثر منفی دارد یا چند تار موی زنان؟

سخنگوی دولت: مشکلی در تامین منابع ارزی نداریم

گزارش اختصاصی CNN از نمایشگاه دستاوردهای هوافضای سپاه

بصیرت و ایمان شهدا عامل عزت و اقتدار جمهوری اسلامی است و ایمان شهدا عامل عزت و اقتدار جمهوری اسلامی

سقوط بزرگ فروش چین در انتظار اپل

آنر دو گوشی جدید با پردازنده پرقدرت عرضه می‌کند

برگی از تاریخ/ فرمانده‌ای که پسرخاله صدام را اسیر کرده بود

میدان شهرداری رشت را از این زاویه دیده بودید؟

لحظه خوفناک شروع یک طوفان در آمریکا

صحنه‌‌ای دردناک از یک عقاب بعد از گم شدن جوجه‌اش

فرمول طلایی امام علی (ع) برای تقویت حافظه