بزرگنمايي:

آریا جوان -
زن صیغه‌ای: چون نمی‌خواستم مدت ازدواج را تمدید کنم شوهرم اموالم را دزدید
k ١.٤
١
شرق / زنی جوان به نام فهیمه چندی‌قبل به پلیس مشهد مراجعه کرد و گفت او را ربوده بودند. این زن توضیح داد من درحالی‌که یک فرزند دارم مدتی قبل به‌دلیل اختلافات زیادی که با شوهرم داشتم، از او طلاق گرفتم.
وی افزود:بعد از آن چون حضانت فرزندم با من بود، زندگی برایم سخت شده بود به همین دلیل وقتی با مردی به نام یاسر آشنا شدم و او از من خواستگاری کرد، قبول کردم به عقد موقتش دربیایم. یاسر مرد پولداری است و هر روز با یک ماشین سراغم می‌آمد. ابتدا به نظر می‌رسید یاسر مرد خوبی است اما در مدتی که صیغه او بودم، با من خیلی بدرفتاری کرد به‌طوری که تصمیم گرفتم بعد از اتمام مدت صیغه از او جدا شوم ولی او اصرار داشت عقد موقت را تمدید کنیم. وقتی در برابر خواسته او مقاومت کردم، یک روز وقتی می‌خواستم به محل کارم در یک آرایشگاه بروم، جلویم را گرفت و گفت می‌خواهد با من صحبت کند. او به این بهانه مرا سوار خودرو کرد و به محلی که نمی‌دانم کجاست برد. در آنجا دو مرد دیگر هم حضور داشتند و با یاسر همدستی کردند. یاسر در آن محل من را مورد آزار و اذیت قرار داد و سعی کرد با تهدید وادارم کند صیغه را تمدید کنم اما وقتی باز هم مخالفت کردم 50 میلیون تومان پول و طلا از من گرفت و گفت اینها را خودم به تو دادم و حالا که نمی‌خواهی همسرم باشی همه را پس می‌گیرم. او بعد از سرقت من را رها کرد.
کارآگاهان پلیس آگاهی مشهد بعد از اطلاع از این شکایت وارد عمل شدند و سعی کردند ردی از یاسر و دو مرد دیگری که با او همدستی کرده بودند پیدا کنند اما مشخص شد هر سه مظنون فراری شده‌اند. به این ترتیب تحقیقات ادامه یافت تا اینکه مشخص شد این افراد به تهران گریخته‌اند.
مأموران پلیس مشهد بعد از اطلاع از محل اختفای یاسر در غرب تهران از بازپرس پرونده نیابت قضائی گرفتند و راهی پایتخت شدند. آنها بعد از چند روز تحقیق و بررسی بالاخره یاسر را یافتند و او را بازداشت کردند. در ادامه یکی از همدستان متهم در کرج به دام افتاد اما نفر سوم همچنان فراری است.
یاسر بعد از دستگیری به دادسرای جنایی تهران منتقل شد و از سوی بازپرس سهرابی تحت بازجویی قرار گرفت. او اتهام آدم‌ربایی را به‌طور کامل رد کرد و گفت: فهیمه دروغ می‌گوید و اصلا چنین اتفاقاتی رخ نداده است. مدتی قبل با او آشنا شدم؛ پیشنهاد عقد موقت دادم. فکر می‌کردم او هم مرا دوست دارد اما بعد از مدتی فهمیدم به‌خاطر پول و ثروتم پیشنهاد من را قبول کرده است. به‌همین دلیل دیگر علاقه‌ای نداشتم با او در ارتباط باشم اما فهیمه اصرار داشت صیغه را تمدید کنیم. من به‌شدت مخالفت کردم و حتی به او گفتم فقط به‌خاطر پول دوست دارد با من در ارتباط باشد. فهیمه وقتی مطمئن شد راهی برای راضی‌کردن من ندارد، تصمیم گرفت علیه‌ من شکایت کند تا از این طریق بتواند پولی به‌دست آورد.
بازپرس سهرابی بعد از شنیدن اظهارات این مرد دستور انتقال او به مشهد را صادر کرد تا تحقیقات تکمیلی انجام شود.