بزرگنمايي:

مسلم خاني با بيان اينکه چگونه مي توان ثروت کشورها را مقايسه و بررسي کرد، گفت: يک بحث دارايي هاي فيزيکي است که خدادادي است ولي در قسمت دوم ثروت ناشي از خلاقيت، کار مولد، نوآوري و بهره وري است. اين کارشناس عالي کارآفريني اظهارداشت: شاخص بعدي ثروت ناشي از سرمايه هاي انساني نيز مطرح است که در اين بخش موضوع ترکيب جمعيتي را داريم و تعداد کساني که داراي تحصيلات دانشگاهي هستند و نوع مشاغل مورد توجه قرار مي گيرد. خاني ادامه داد: در اين الگو خيلي نگاه هرم جمعيتي بررسي نمي شود و در بسياري از موارد الگوي توزيع جمعيت بر اساس مهارت ها و تخصص ها اهميت دارد. در گزارش مجمع جهاني اقتصاد به بحث حرفه اي ها و يا نيروي کار حرفه اي اهميت داده شده که مي توانند بستر توسعه در کشور را فراهم کنند که بخش بزرگي از آنها در جواني و پس از آن تعريف مي شوند و بالاترين درصد کارآفرينان ما نيز در سنين 25 تا 45 سال قرار دارند. کار بايد با استعداد اشخاص سازگار باشد وي تاکيد کرد: اگر شما بخواهيد کشوري را توسعه يافته به لحاظ نيروي انساني بسنجيد بايد ببينيد سهم نيروي کار متخصص و حرفه اي آن چقدر است. در اين زمينه 3 شاخص در نظر گرفته مي شود اولا اينکه کار فرد با علايق و توانمندي هاي وي همسو باشد، دوم اينکه کار فرد با استعدادها سازگار باشد و در نهايت با دانش و آموزش افراد منطبق شود. اين کارشناس عالي بازار کار تصريح کرد: هر چه توسعه يافتگي در بخش سرمايه انساني بيشتر باشد، سهم ناشي از نيروي کار حرفه اي و خلاقيت بيشتر مي شود. در بحث الگوي جمعيتي خيلي نگاه کمي وجود ندارد و ترکيب جمعيت، نيروي کار حرفه اي و مواردي از اين دست اهميت بالاتري دارد. به گفته خاني، اگر بخواهيم الگوي شناسايي استعدادهاو هدايت آن را در کشور پياده کنيم بايد از طريق نظام آموزشي رسمي و غيررسمي پيگيري شود که در اين قالب کشف استعداد، طبقه بندي آن و پرورش استعدادها اتفاق مي افتد. اين کارشناس عالي کارآفريني اظهارداشت: بايد شرايطي داشته باشيم که افراد در علايق و مشاغل متناسب با توانمندي هاي خود قرار بگيرد. جوانان طلايي ترين دوران زندگي خود را در مدارس و دانشگاه ها مي گذرانند و تفاوت کشورها در اين بخش مشخص مي شود چون اگر بتوانند الگوي شناسايي و هدايت استعدادها را در اين دوران پياده سازي کنند و افراد در مشاغل متناسب خود قرار بگيرند، ثروت آفريني اتفاق مي افتد. شناسايي 23 الگوي شغلي وي آينده پژوهي بازار کار را موضوع دوم و مهم در اين بخش دانست و گفت: اگر افراد بخواهند وارد دانشگاه ها شوند قائدتا بايد بر اساس نيازها و مطالبات آينده بازار کار کشور انتخاب رشته صورت گيرد. بنابراين در اين زمينه نيازمند پياده سازي نقشه راه تعالي جمعيت هستيم که اين موضوع را مطرح مي کند تا در سال 1420 چه مهارت ها و تخصص هايي براي کشور مورد نياز است و به چه جايگاهي قرار است برسيم. خاني خاطرنشان کرد: مطالعه اي صورت گرفته درباره سبک هاي مديريتي که نتايج خوبي به همراه داشته است. در ژاپن الگوي مديريتي بر مبناي تجربه شکل گرفته و مي گويند فرد بايد سال ها کار کرده باشد تا پس از آن بتواند در رده هاي مديريتي وارد شود. اين کارشناس عالي کارآفريني اظهارداشت: همچنين مطالعه اي ديگر صورت گرفته درباره اينکه جوانان براي مسير شغلي خود چه روشي را انتخاب مي کنند. حدود 23 الگوي شغلي داريم که يک مورد آن اين است که فرد برود در استخدام فرد و يا جايي در بيايد و يک الگوي ديگر کارآفريني، خود اشتغالي و مانند آن است. به گفته وي، حدود 81.2 درصد پرسش شوندگان که اغلب دانشجويان در شُرف فارغ التحصيلي بودند انتخاب اولشان براي شغل اين بود که جايي باشد که بروند فرمي پُر کنند و ميزي باشد تا بتوانند استخدام شوند. بنابراين ما در کشور از حدود 23 الگوي شغلي، تنها يک مدل را برجسته کرده ايم. پاسخ دانشجويان به يک سوال درباره شغل اين کارشناس عالي بازار کار اظهارداشت: در دنيا حدود 15 هزار شغل وجود دارد ولي در خاورميانه ممکن است به دليل مسائل اخلاقي بسياري از کارهايي که در غرب رسما به عنوان شغل شناخته مي شوند در اينجا شغل نباشند. در ايران در حال حاضر 6 هزار و 241 رشته شغلي داريم، اما اگر از جوانان سوال شود، در بهترين حالت تنها 100 شغل را مي شناسند. خاني تاکيد کرد: ما در هدايت نسل جوان و در اينکه به آنها کمک شود که استعدادشان شناسايي شود يک بخش کار برنامه ريزي توسط حاکميت است. همين حالا اگر بخواهيد در آمريکا شغل قصابي را انتخاب کنيد در آنجا پَراکنش مشاغل به شما ارائه مي شود و درآمدهاي نسبي آنها مشخص است و به شما مي گويند که براي قصاب شدن، شما به چه تخصص هايي نياز داريد. وي تصريح کرد: در هر حال يک حالت اين است که جوان منتظر بنشيند تا بسترها براي شغل فراهم شود ولي يک حالت ديگر نيز داريم که خودشان بايد دست به کار شوند. در مقطعي کشور دچار جنگ بود و به جوانان ميدان زيادي داده شد که استعدادها شکوفا شد و عرصه به آنها سپرده شد. در حال حاضر نيز که 32 درصد جمعيت کشور در سن 15 تا 29 سال است، اگر باور به جوانان صورت گيرد حتما نقش آفريني صورت مي گيرد.